۱۴۰۱ دی ۵, دوشنبه

درنگی در اندیشه ای (۶۰۱)


میم حجری

متاسفانه عدم درک دیالگتیک ماتریالیستی پدیده های طبیعی، اجتماعی و روند درونی اندیشه انسان، انسان های معترض را متوقف و سترون می کند.
ناصر


منظور شما از عدم درک دیالک تیک ماتریالیستی پدیده ها چیز دیگری است: 

 
دیالک تیک ماتریالیستی 

یک متد و روش شناخت و یا اسلوب فکری است 

که مارکس و انگلس کشف و تدوین کرده اند.

متد
به تنهایی وجود ندارد.
متد
در دیالک تیک تئوری و متد (نظریه و اسلوب) وجود دارد
و
تعیین کننده در این دیالک تیک
تئوری است.
بی انکه متد هیچ واره باشد.


ما دو متد شناخت اساسی داریم:

 
الف
متد شناخت دیالک تیکی


ب
متد شناخت متافیزیکی و یا ضد دیالک تیکی.


متد شناخت دیالک تیکی
خودش به لحاظ جهان بینی (تئوری) دو نوع است:

الف
متد شناخت دیالک تیکی ایدئالیستی
مثلا هگلی

 
ب
متد شناخت دیالک تیکی ماتریالیستی 

که توسط مارکس و انگلس کشف و تدوین شده است.

ویرایش:
عدم درک ماتریالیستی ـ دیالگتیکی ماتریالیستی پدیده های طبیعی، جامعتی و تفکر .


این بدان معنی است که هم تئوری و جهان بینی پرولتاریا درک و رعایت نمی شود و هم متد فکری پرولتاریا.
یعنی خانه فکری خلایق از پای بست ویران است.

۲
واقعیت تلخی که امروز هم در دوران کوانتوم و پیشرفت های حیرت آور تکنولوژی با اتکا به بررسی دیالکتیکی پدیده های علمی هم چنان تداوم دارد.
دوران یکی از مهم ترین مفاهیم ماتریایلسم تاریخی است.


خلایق دوران و یا عصر و یا اپوخ EPOCHE را با دوره و زمانه و روزگار قاطی می کنند.

 
دوران
به مقطع تاریخی تعیین کننده ی مهمی اطلاق می شود 

که تمام ارضی (گلوبال) و جهانی است.

 
دوران های تاریخی به شرح زیرند:
توحش
بربریت
کمونیسم اولیه
برده داری
فئودالیستی
کاپیتالیستی که خودش به دو مرحله مبتنی بر رقابت آزاد و مبتنی بر انحصارات و انحصارات دولتی (امپریالیستی)

 تقسیم بند می شود.
دوران کنونی
یعنی دوران گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم و کمونیسم


دوران کوانتوم درست نیست.
دوران کنونی ما 

به لحاظ توسعه نیروهای مولده
دستخوش انقلاب علمی و فنی است.
انقلاب علمی و فنی هم یکی از مفاهیم مهم فلسفه مارکسیستی است.
انقلابات در نیروهای مولده از قرار زیر بوده اند:
انقلاب کشاورزی
دامپروری
صنعتی
فنی
علمی
علمی ـ فنی


نکته سوم
خود شناخت است.

 
فلسفه مارکسیستی
از سه جزء تشکیل می یابد:

 
الف
فلسفه کل هستی (طبیعت و جامعه و تفکر) = ماتریالیسم دیالک تیکی که مفاهیمش شامل حال کل هستی می شوند.
مثلا
وجود و یا ماده، شعور، حرکت، سکون،، فرم، محتوا، پیوست، گسست، ماهیت، پدیده و یا نمود، کمیت، کیفیت و ....

 
ب
فلسفه جامعه بشری = ماتریالیسم تاریخی که مفاهیمش شامل حال فقط جامعه بشری می شوند:
مثلا وجود جامعتی که به غلط به وجود اجتماعی ترجمه شده است
شعور جامعتی که به غلط به شعور اجتماعی ترجمه شده است.
نیروهای مولده
مناسبات تولیدی
زیربنای اقتصادی
روبنای ایده ئولوژیکی
انقلاب
ارتجاع
رفرم
کاپیتالیسم
فئودالیسم
برده درای
کمون اولیه
سوسیایلسم
کمونیسم
دوران
طبقه
قشر
...

 
پ
تئوری شناخت (معرفت) 

که مفاهیمش شامل حال عرصه شناخت می شوند:
مثلا
فکر
حکم
واژه
جمله
تفکر
شناخت
احساس
ادراک
استنتاج
استدلال

....

 

پایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر