۱۴۰۱ دی ۴, یکشنبه

درنگی در اندیشه ای (۵۹۹)

 

 میم حجری


وقتی گرگ به گله می زند
به عوض نجات گوسفندان
باید گرگ را کشت.
گلنار


اولا
در جوامع متمدن
کشتن گرگ و موجودات دیگر
جرم است.

 
گرگ و غیره
تحت حمایت دولتی قرار دارند.

ثانیا
گرگ و حیوانات دیگر
جزو نیاکان ما هستند.

ثالثا
در طبیعت
دیالک تیک تنازع بقا حاکم است:
گوسفند
به نباتات می زند و حساب شان را می رسد
و
ضمنا نباتات را کود دهی و آب پاشی می کند
و
گرگ
به حیوانات ضعیف و مردنی و بیمار می زند و حساب شان را می رسد و طبیعت را عملا ضد عفونی می کند

و

مانع اشاعه امراض مختلف می شود.

پیاده کردن مفاهیم و پدیده ها و روندهای طبیعی در جامعه بشری ممنوع است.

 
در جامعه
نه
دیالک تیک تنازع بقا
بلکه دیالک تیک مبارزه طبقات، حاکم است.

 
طبقات حاکمه
گرگ نیستند
و
توده مولد
گوسفند نیستند و ضمنا نیازی به منجی تروریست و آدمکش ندارند.

 
چاره رنجبران
وحدت و تشکیلات و انقلاب است
و
نه
ترور این و آن.

 
آخوندها را باید در موزه گذاشت تا خلایق بلیط بخرند و تماشا کنند و خوش باشند.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر