۱۴۰۱ دی ۷, چهارشنبه

درنگی در اندیشه ای (۶۰۳)

May be an image of 3 people and text

میم حجری

 

 منتظری:
ما نان با ماست می خوردیم
اکنون مال ملت می خوریم.


گربه نره
کور و کره.

خیلی خره.

 
منظور از «ما» کیانند؟

آخوندهای فقیر دهات کشور و طلاب و یا اشراف فئودالی ـ روحانی؟

 
روحانیت
 چه روحانیت زرتشتی، چه روحانیت یهودی و مسیحی و بودایی و چه روحانیت اسلامی سنی و شیعی و حتی عرفانی
قشر اجتماعی دوگانه ای است

 که
هم
جزو و عضو طبقه حاکمه اند
و
هم
ایده ئولوگ طبقات حاکمه است.

 
یعنی
پایی در زیربنای اقتصادی دارند
و
پای دیگر در روبنای ایده ئولوژیکی.

 
هم
استثمارگرند
و
هم
استحمارگر.

 
تضاد روحانیت با سلطنت
پس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید
شعله ور می شود:
پس از اصلاحات ارضی و تجدید نظر در قانون اوقاف و مستغلات.
یعنی پس از تقسیم کم و بیش املاک و مستغلات متعلق به روحانیت.

اقدامی که پس از شکست انقلاب سفید و پیروزی عنگلاب اسلامی
بی اعتبار می شود و املاک و مستغلات سلب مالکیت شده

مجددا 

به روحانیت و ورثه خوانین و اشراف فئودال
برگردانده می شود.


مسئله و نکته دیگر
که
گربه نره
متوجه نمی شود:
بورژوا گشتن
جلادان انقلاب بورژوایی سفید است:
روندی که در انگلستان و آلمان و غیره هم صورت گرفته:
اشراف فئودال و روحانی
بورژوا می شوند.

 

پول پرستی و سودپرستی و استیل زیست کاپیتالیستی و معاییر ارزشی ـ اخلاقی بورژوایی
جای خداپرستی فئودالی را می گیرد.

 
جلاد انقلاب سفید
به مجری وصایای انقلاب سفید
مجبور می شود.

 
خود محمدرضا شاه هم جلاد حزب توده بود
که
به مجری بخش ضد فئودالی و ضد روحانی برنامه حزب توده غرقه در خون
مجبور شده بود.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر