۱۴۰۱ دی ۳, شنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۷۶)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین

 

 

۳

دلایل پسیکولوژیکی این واکنش خردستیز

را

سهراب در گفتگوی هذیان آلود با تهمینه به طور غیرمستقیم و چه بسا به نیت تطهیر خویش گفته است:

 

تهمینه

«آخر چرا نشانه یکتای تهمتن

آن شهره مهره را

بیهوده زیر جامه نهان کردی

و این گونه شوربخت پدر را

بدنام و تلخکام جهان کردی؟»

 

سهراب خشم خورده و نالان

ز آن رو که ژاژخواه دهانی به نیشخند نگوید:

« نوخاسته را نگر که به بازو

بربسته نابجا

طوق و نگین رستم دستان»

 

سهراب برای پرهیز از تمسخر و استهزای یاوه گوئی از بستن مهره شهره بر بازو خود داری می کند.

 

پس خود سهراب بی تقصیر نبوده است.

تقصیر اصلی سهراب تقصیری پداگوژیکی (تربیتی ـ آموزشی ـ پرورشی) است.

 

سهراب یاد گرفته که به دیالک تیک نام و ننگ به هر قیمت وفادار بماند.

از این رو او ترجیح می دهد که پدر بکشد و یا بدست پدر کشته شود، یعنی تراژدی پدید آورد، ولی مورد استهزای یاوه گوئی قرار نگیرد.

 

ما در این شعر بلند سیاوش

با معیارهای ارزشی ارزش ستیز پهلوانان اساطیری و معاصر تاریخ خویش

 آشنا می شویم.

 

۴

سهراب اما از تبیین تمامت حقیقت طفره می رود.

بخش اصلی حقیقت این است

که

 تهمینه به او توصیه اکید کرده است

که

از مهره شهره به هنگام جنگ بهره برگیرد.

و سهراب از سر خریت و کوته اندیشی

رهنمود مادر خود را، یعنی بهترین و بی چون و چراترین دوست خود را نادیده گرفته است.

 

۵

بیشک سیاوش ـ آگاهانه و یا ناخودآگاه ـ خطا و خریت رستم ها و سهراب های معاصر را نیز در مد نظر داشته است.

 

اختلافات درونی، رقابت ها، انتقامگیری ها، همدگرستیزی ها، بی اعتنائی به هشدارها، خودخواهی ها، خودرأیی ها و غیره

زمینه را برای تکوین تراژدی در تمامت طول تاریخ هموار کرده است.

 

آن سان که هر انسان خردگرا و خردمندی از شنیدن خاطرات تهوع انگیز حضرات، هر چه در دل دارد،

 بالا می آورد.

 

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر