۱۴۰۱ آذر ۲۹, سه‌شنبه

درنگی در اندیشه ای (۵۸۷)


 

 آنهاکه کهن شدند و اینهاکه نو اند
هرکس به مراد خویش یک یک بدوند


این کهنه جهان به کس نماند باقی
رفتند و رویم دیگرآیند و روند
خیام


معنی تحت اللفظی:
کهنه و نو در تلاش رسیدن به آرزوی خود بوده اند.
جهان کهنه به کسی باقی نمی ماند
چون کاروانسرایی بیش نیست.


از کرامات شیخ ما چه عجب:
پنجه را باز کرد و گفت:
وجب.

 
منظور خیام از جهان کهن
احتمالا کاینات است.
کاینات و واقعیت عینی
چیزی ازلی و ابدی است.


میلیاردها سال قبل از پیدایش موجود زنده وجود داشته است و تا ابد وجود خواهد داشت.


بشر
ذره ای در مقابل آن است و بس
قرار هم نیست که کاینات برای بشر باشد.


اگر منظور از جهان
جامعه باشد
جامعه
نتیجه کار کمرشکن بشر است.


جامعه = طبیعت بشری شده = طبیعت روحمند گشته = نتیجه کار بشریت بر روی طبیعت جامد.

 
اگر بشریت نبود
جامعه هم نبود
و
کار آدمی باقی است
اگر جسمش فنا (تجزیه) گردد.

(احسان طبری)

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر