پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
جامعه شناسی مذهب
۱
·
جامعه شناسی مذهب به آنالیز مذهب و کلیسا به مثابه پدیده ای
اجتماعی در روابط متنوعش با جامعه می پردازد.
۲
·
آنالیز پیگیر و قاطعانه این پدیده ها نخست بر مبنای جامعه ـ
تئوری ماتریالیستی ـ دیالک تیکی امکان پذیر گشته است.
۳
·
مارکس با توضیح علل جامعتی مذهب به کشف ماهیت آن نایل آمده
است.
۴
·
علل جامعتی مذهب از دید مارکس قبل از همه در سطح نسبتا نازل
توسعه پراتیک بشری پدید آمده اند که در تحلیل نهایی با سطح توسعه نازل نیروهای
مولده و با مناسبات تولیدی مبتنی بر استثمار تعیین می شوند.
۵
·
مارکس بدین طریق هم به اثبات خصلت تاریخی (موقتی بودن) مذهب،
هم به طبیعت اجتماعی مذهب و هم به فونکسیون کلیسا در جامعه طبقاتی نایل می آید و
همزمان بطلان نسبت دادن مذهب به قوای ماورای تجربی (ترانسندنتال) را و یا به
اصطلاح ماهیت مذهبی آدمیان را اثبات می کند.
۶
·
مارکس ریشه دوانی جامعتی عمیق مذهب را در نقش آن به مثابه
«آه موجود سرکوبگشته و روح جهان بی رحم (بی قلب)» دیده است.
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱، ص ۳۷۸)
۷
·
مارکس و انگلس از سوی دیگر نقش کلیسا را به مثابه ابزار
فکری و ارگانیزاتوریکی (ابزار مبتنی بر سازماندهی) طبقات حاکمه استثمارگر دانسته
اند.
·
بی اعتنا به اینکه مذهب اینجا و یا آنجا نقش مترقی به عهده
داشته است.
۸
·
مارکس و انگلس راه غلبه بر مذهب را در تشکیل جامعه ای فارغ
از استثمار، یعنی در تشکیل جامعه سوسیالیستی می دانستند.
·
جامعه ای که در آن، انسان ها زندگی خود را بر مبنای معارف
علمی خود برنامه ریزی و هدایت می کنند.
۹
·
به نظر مارکس، نقد مذهب «با فرمان بی چون و چرا به براندازی
کلیه مناسبات پایان می یابد.
·
مناسباتی که تحت آنها انسان موجودی ذلیل و خوارگشته است.
·
موجودی نوکرواره گشته است.
·
موجودی بی کس و بی پناه و بی یار و یاور گشته است.
·
موجودی تحقیرگشته است.
·
(موجودی گشته که احترام انگیز نیست.)»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱، ص ۳۸۵)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر