۱۳۹۷ تیر ۱۸, دوشنبه

سیری در مثنوی معنوی مولوی (بخش ششم) (۷)


 
جلال‌الدین محمد بلخی
معروف به مولوی
(۶۰۴ ـ ۶۷۲ ه. ق)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 
بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند.
 
مولوی
مثنوی معنوی
دفتر اول
 
۱
چون قلم اندر نوشتن می‌ شتافت
چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
 
معنی تحت اللفظی:
وقتی قلم در اثنای نوشتن به مفهوم عشق رسید، 
فلج شد و از تحریر عشق عاجز ماند.
 
مولانا در این بیت شعر،
قلم 
را
سوبژکتیویته (فاعلیت) می بخشد.
 
مولانا
چنان وانمود می کند که انگار قلم می اندیشد
 و
 افکار خود را به رشته تحریر در می آورد.
 
قلم 
اما
 وسیله و ابزار تحریر است و نه سوبژکت تفکر و تحریر.
 
اگر نویسنده نباشد، قلم شق القمر نمی کند.
نمی تواند هم شق القمر کند.
 
این به لحاظ فلسفی (جهان بینی) و اسلوبی (متدیکی) 
به چه معنی است؟
 
۲
چون قلم اندر نوشتن می‌ شتافت
چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
 
این بدان معنی است
که
مولانا
دیالک تیک سیستم ـ ساختار ـ فونکسیون
را
از 
سویی
و
دیالک تیک سوبژکت ـ وسیله ـ آماج
را
از
سوی دیگر
تحریف می کند
و
به صورت دوئالیسم قلم و سخن
در می آورد.
 
بدین طریق و با این ترفند است
که
قلم
 بسان موجود مستقل و خودمختاری 
تند و تند می نویسد
و
وقتی به کلمه عشق می رسد،
فلج می شود.
 
بدین طریق
انسان اندیشنده و نویسنده حذف می شود.
 
وسیله تحریر
جای اندیشنده و نویسنده را می گیرد.
 
بدبختی خرافه عرفان و پانته ئیسم همین است:
خدا = خرما = خر = خلق = خربزه = خردل و هر چیز دیگر
 
۳
چون قلم اندر نوشتن می‌ شتافت
چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
 
منظور از دیالک تیک های فوق الذکر 
که
 تحریف می شوند،
چیست؟
 
الف
دیالک تیک سیستم ـ ساختار ـ فونکسیون
 
اقطاب این دیالک تیک 
را
در این مورد بخصوص 
می توان به شکل زیر بسط و تعمیم داد:
 
سیستم = مغز انسانی
ساختار = چند و چون ترکیب سلول های مغز انسانی 
فونکسیون = کردوکار مغز انسانی 
یعنی
  تفکر
 
ب
دیالک تیک سوبژکت ـ وسیله ـ آماج
 
اقطاب این دیالک تیک 
را
در این مورد بخصوص 
می توان به شکل زیر بسط و تعمیم داد:
سوبژکت = انسان متفکر
وسیله = قلم و کاغذ
آماج = تحریر افکار
یعنی
مادیت بخشی به اندیشه

۴
چون قلم اندر نوشتن می‌ شتافت
چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
 
من ـ زور مولانا
این است 
که
عشق مفهوم (واژه) غیر قابل تعریفی است.
 
دلایل مولانا در این زمینه شنیدنی اند:
 
۵
عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
 
معنی تحت اللفظی:
عقل از تشریح عشق
بسان خر
در گل ماند.
 عشق  و عاشقی 
را
فقط
خود عشق  
تشریح کرد.
 
این ادعای مولانا
  به لحاظ فلسفی (جهان بینی) و اسلوبی (متدیکی) 
به چه معنی است؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر