۱۳۹۷ تیر ۲۲, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۷۰۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
اندکی اندر باب دیالک تیک هویت (یکسانی، منحصر به فرد بودن) و تفاوت

متفاوت باش
زنده باد تفاوت
شعار رایج طبقه حاکمه

۱
سؤال این است که مگر متفاوت نیستیم؟

۲
مگر هر کس و هر چیز از ذره تا کاینات
هویت و فردیت و منحصر به فردیت خاص خود را ندارد؟

۳
مگر داشتن هویت خاص خود
به معنی داشتن تفاوت با دیگران نیست؟

۴
اگر چنین است
اگر ما با همدیگر تفاوت داریم
پس تکرار بی وقفه این اندرز و فرمان و فتوا
در رسانه های همگانی امپریالیستی برای چیست؟

۵
در ورای این شعار طبقه حاکمه
نیت و آماج طبقاتی دیگری نهفته است که
مسکوت می ماند
ولی علیرغم ان مؤثر می افتد.

۶
این نیت و آماج چیست
که گفته نمی شود
ولی شنیده می شود و به کار بسته می شود؟
 
اندکی دقت در مفاهیم، احکام و فرمولبندی ها

۱
نه.
رقص یکی از فرم های تبیین اندیشه است و نه فرم اندیشه.

۲
سخنرانی و وعظ و شعر و قصه و تندیس و نقاشی هم فرم هایی از تبیین اندیشه اند.
نه فرم های اندیشه.

۳
فرم مثل قالب و قابلمه است.
و فی نفسه
تقصیری ندارد.
 
اندکی اندر باب راستگویی و دروغگویی معروف

اینجا بحث ما از رئیس جمهور دروغگویی است
حریف

۱
مفهوم دروغگویی
ـ بر خلاف استنباط (درک) رایج از آن در جامعه ما ـ
مثل مفهوم دزدی
باید از نو تعریف شود.

۲
اعضای هیئت حاکمه و طبقه حاکمه در جوامع طبقاتی
دروغ نمی گویند.

۳
عوامفریبی می کنند.

۴
آنچه دروغ جلوه گر می شود، متد و رویه و روش حکومت این اجامر طبقات انگل و استثمارگر جامعه است.

۵
این رویه و روش و روال حکومت
تدریس می شود
و
توجیه می شود
و چنان جا افتاده که به مثابه کردوکاری علمی، عادی، طبیعی، منطقی و بایدی نمودار می گردد.

۶
در مدفوعات و رسانه های امپریالیستی
ماستمالی و سمبل می شود.

۷
گربه چف را دبیر کل ۳۰ دی او با گوبلز یکسان قلمداد کرد.

۸
هلموت کل
او را تصحیح کرد و گفت:
گربه چف ها در سیستم دیگر
راستگو بار آمده اند.

۹
سیستم که عوض شد
گربه چف ها فوت و فن مانی پولاسیون افکار عمومی را فرا گرفتند.

۱۰
اخیرا گربه چف در دانش کاه کلمبیا
میو میو کرده بود.

۱۱
ما هم پارس کردیم.

۱۲
گربه چف در این میومیو رانی
مشتی لاطائلات تحویل جماعت داده بود.

۱۳
اینها لاطائلات اند و نه دروغ.

۱۴
فقط از این نظر که ضد حقیقت عینی اند،
بلحاظ معرفتی
باطل و دروغ محسوب می شوند.

۱۵
مصباح می گوید:
سید علی هر دو هفته یکبار با خضر و الیاس و امام زمان
در آسمان هفتم
جلسه دو هفتگی دارد و رهنمود می گیرد.
دروغ که نمی گوید.
تحمیق می کند.

۱۶
بگذریم از آبروی خضر و الیاس و امام زمان که بی مهابا ریخته می شود
چون عاجز از دادن رهنمود بخور و نمیر به سید علی اند و قادر به رفع بحران نیستند.

۱۷
این ادعای مصباح
به ظاهر دروغ است.
ولی در واقع
عوامفریبی است.

۱۸
یکی از وجوه مشترک فاشیسم با فوندامنتالیسم
عوامفریبی است.

۱۹
هیتلر حزبش را حزب ملی ـ سوسیالیستی نامیده بود.

۲۰
در حالیکه ماهیتا هم ضد ملی بود و هم ضد سوسیالیستی

۲۱
نازی های نازی اباد
همه اصطلاحات پرولتاریای انقلابی آلمان را مثل نقل و نبات به کار می بردند.

۲۲
هدف و آماج هیتلر و باند خونخوارش
عوامفریبی و مانی پولاسیون افکار عمومی بوده است.

۲۳
گوبلز چه بسا راستگو تر از راستگویان اثنی عشری ـ حشری بوده است:
مثلا می گفت:
فردا ساعت فلان به فلانجا حمله خواهیم کرد
حمله هم می کرد.

۲۴
این روش و رویه و متد تحمیق مردم است و نه راستگویی و دروغگویی معروف

۲۵
روی مفاهیم راستگویی و دروغگویی باید کار کرد.
 
 
رقص چیست؟

۱
رقص یکی از شاخه های هنر است.

۲
رقص
فرم خاصی از تبیین اندیشه است.

۳
این مجانین اثنی عشری
احتمالا
قصد سوء استفاده حشری
از فرزندان زیبا روی مردم را در کله خالی از مغز خود دارند.

۴
فوندامنتالیسم
بسان فاشیسم
با سادیسم خویشاوند است.

۵
فاشیسم هم زنان و دختران زیبای اسیر در اردوگاه های بیگاری
را به جنده خانه های نازی می بردند تا اعضای نژاد ارباب رفع نیاز کنند.
 
اندکی اندر باب بهانه ها و جنازه ها

تا اسلام کفن نشود این وطن وطن نشود
برقص تا برقصیم و شق القمر کنیم

مش آناهیتا.

۱
اسلام که تقصیری ندارد

۲
اسلام را که نمی توان کفن و دفن کرد.

۳
اسلام برای اجامر جنازه
بهانه است

۴
نژاد هم برای مجانین جنازه نازی
بهانه بود.

۴
تقصیر از کیست؟

۵
اسلام
فرمی از شعور جامعه است.

۶
اسلام و هر دین و مذهب دیگر
شعور وارونه است.
ولی بهتر از بی شعوری است.

۷
تو برای اسلام چه بدیلی داری؟

۸
رقص که بدیلی برای شعور نمی شود.
 
 
وزیر داخله سابق آلمان پسر عموی مش مرکل بوده است.

فلانی شوهر آبجی مشد حسن روحانی است.
حریف
 
۱
این بدبخت را همین بس که با همشیره مشد حسن محشور شده است.

۲
دیالک تیک لذت و ذلت

الف
لذت مالی و مقامی 

ب
ذلت معرفتی و روحی و روانی

اندکی اندر باب دیالک تیک انسان و طبیعت

رابطه میان انسان و طبیعت یک رابطه فردی نیست، بلکه یک رابطه اجتماعی است.
حریف

۱
انسان بسان نبات و جانور
موجودی طبیعی است.

۲
تا ابد هم موجودی طبیعی خواهد ماند.

۳
در ناتورالیته (طبیعیت / طبیعی بودن) انسان ها خللی وارد نخواهد شد.

۴
جامه بشری
هم
طبیعت دوم است.

۵
طبیعت بشری شده است.

۶
جامه بشری
طبیعتی است که در اثر کار ابنای بشر تحول کیفی یافته است.

۷
رابطه ابنای بشر با طبیعت
هم فردی است و هم جامعه ای است:
دیالک تیکی از فردی و دسته جمعی (کلکتیو، جامعه ای) است.

۸
جمعیت شناسی (تئوری مارکسیستی جمعیت)
چیز دیگری است و ربطی به طبیعت ندارد.

۹
مراجعه کنید
به
 تئوری جمعیت
در 
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
کسی که غم ماضی نخورد
یعنی به نقد علمی و انقلابی ماضی کمر برنبندد
در مضارع مدام به سر می برد.

۱
برای اینکه بدون خوردن غم ماضی
مستقبلی
یعنی
آینده ای
تشکیل نمی شود.

۲
یعنی آدم
در حال حاضر و یا مضارع مدام زندگی می کند.

۳
یعنی امروزش کیپه ی دیروش است.

۴
زنده باد نقد علمی و انقلابی ماضی
برای پی ریزی مستقبلی بهتر و زیباتر
 
از بچه گربه تا کره خر

۱
عزیز نسین
حکایتی
دقیقا با همین محتوا دارد.

۲
البته
با تفاوت های زیر:

الف
به عوض عتیقه فروش
توریست فرنگی بی کلاه کلاهبردای است.

ب
به عوض بچه گربه
کره خری است.

پ
به عوض پیاله
گلیم کهنه کوچکی است

ت
به عوض رعیت
پیرمردی دهاتی است.

۳
حالا
کی از کی نسخه برداری کرده است؟

۴
عزیز نسین هنوز زنده است؟
 
اندکی اندر باب پشت سر گویی (غیبت)

آدمــهاے حســـود شــایعــه مــے ســازنــد،
آدمــهاے احمــق پخـــش میــڪـنــند،
و نفـــهم هـــا بـــاور.

حــرفــاے پشــت سـرمـون حــرف نیــست، عقـده اسـت
مـــتاسفم بـراے آنعـده از افـــرادے ڪه جز حـرف در آوردن دیـگه ڪارے نـدارند
حریف

۱
دلیل پشت سر گویی (غیبت) چیست؟

۲
غیبت فقط به یک دلیل نیست.

۳
غیبت
دلایل فردی و جامعه ای متعدد و متفاوت دارد.

۴
غیبت
ضمنا
می تواند مفید باشد
و
حتما نباید مخرب و منفی و مضر باشد.

۵
ما برای اجنه
تحلیل مفصلی در این زمینه منتشر کرده ایم.
 
اندکی اندر باب دیالک تیک حاکمیت و حکومت

بهترین حکومت
حکومتی است که تعداد بیکارانش اندک باشد.
مش ولتر

۱
ولتر
بسان سید احمد کسروی
روشنگر جسوری بوده است
ولی سواد فلسفی نداشته است.

۲
حکومت در این شعار ولتر
واژه دقیقی نیست.

۳
بیکاری و یا اشتغال
ربط تعیین کننده ای به حکومت ندارد.

۴
البته به خلایق خر
شب و روز
چنین قالب می کنند
که
گویا
سیاستمداران
تصمیمگیران اصلی اند.

۵
سیاستمداران
اما
مأمور اند و معذور اند.

۶
تصمیمگیران حقیقی
اعضای طبقه حاکمه اند که پشت پرده نشسته اند.

۷
به قول خواجه شیراز
استاد ازل اند.

۸
سیاستمداران
همان افراد طوطی صفت مورد نظر خواجه اند.

آنچه استاد ازل گفت:
«بگو»
می گویند و انجام می دهند.

۹
حاکمیت در هر جامعه بشری
دست طبقه حاکمه است.
همه کاره حاکمیت است و نه حکومت.

۱۰
حکومت و به عبارت دقیقتر دولت یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است که بر روی زیربنای اقتصادی جامعه سربرمی کشد.

۱۱
در دیالک تیک زیربنا و روبنا
نقش تعیین کننده از آن زیربنا ست.

چند مثال برای اثبات نظر:

الف
در ترکیه خانه ها را بر روی شن ساخته بودند
خانه ها زیربنای شنی داشتند و نه ملاطی از سنگی و صخره و سیمان

بادی می وزید و خانه ها فرو می پاشیدند.

ب
سفیر مش دونالد در آلمان
هفته قبل
به عوض بحث با دولت آلمان و دول دیگر اروپا
یعنی به عوض بحث با مأمور
وارد بحث با صاحبان کنسرن های متنوع آلمان و اروپا شده است.

یعنی وارد بحث با اعضای طبقه حاکمه شده است.
یعنی با حاکمیت سر و کله می زند و نه با حکومت

خودش هم مأمور طبقه حاکمه در طویله امریکا ست
یعنی اصولا و اساسا کاره ای نیست.

استاد ازل دستور داده است واو اجرا میکند.

پ
دولت آلمان
تا مغز استخوان ضد کمونیستی است.
میراث خوار نازیسم است.

اصلا چشم دیدن جمهوری خلق چین را ندارد.
ولی طبقه حاکمه
سود کلان در رابطه با جمهوری خلق چین دارد.
چین بازار دو میلیارد نفری برای طبقه حاکمه المان است

در نتیجه
سیاستمداران آلمان
آن می کنند که استاد ازل می خواهد
چه بخواهند و چه نخواهند.
آش کشک خاله
 
اندکی اندر باب دیالک تیک دانایی و نادانی

۱
چون تیز بنگری
همه اعضای جامعه
به نحوی از انحاء
هم نادان اند و هم دانا.

۲
اولا
همه برابر از مادر زاده می شوند.

۳
نوزاد بشر که فرقی با نوزاد جانور ندارد.

۴
در جامعه است که یکی در این زمینه و دیگری در آن زمینه
کسب تجربه و دانش می کند

۵
وقتی خمینی جلاد و جلادک های پیرو او
می گویند:
اقتصاد مال خر است
منظورشان
ضمنا
تحقیر کار عمدتا بدنی و یا مادی است.

۶
منظورشان
تحقیر توده مولد و زحمتکش است.

۷
منظور شان خر تلقی کردن دهقانان و پیشه وران و کارگران است.

۸
همان توده مولد و زحمتکش
که
اگر یک لحظه از کار کمرشکن دست بردارد
همه این اجامر از تشنگی و گرسنگی جان به عزرائیل تسلیم می کنند.

۹
احمق مطلق و انتزاعی وجود ندارد.

۱۰
هر کسی در زمینه ای کار کرده و تجربه اندوخته است.
در نتیجه
در آن زمینه
صاحب نظر و دانا ست
و
در زمنیه دیگر نادان است.

۱۱
هر کس احمق و دانای همزمان است
حتی اگر اینشتین باشد
 
بهترین کمک به همنوع و بشریت
مبارزه
برای تشکیل شرایطی است
که کسی به کمک این و ان محتاج نباشد

۱
همه اعضای جامعه
در خدمت به جامعه باشند و
جامعه
متقابلا
در خدمت به تک تک اعضای جامعه باشد

۲
زنده باد
برابری انسان ها

۳
زنده باد
خواهری ـ برادری انسان ها
 
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر