۱۳۹۷ مرداد ۵, جمعه

تأملی در نوشتجات علیرضا شفیعی مطهر (۱۰)

 
علیرضا شفیعی مطهر
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون

«عقل» و «عشق»
 
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.
 
چون «آفتاب به اشراق» آید،«مهتاب به محاق» می رود
و چون «مهر به غروب گراید»،«ماه محبوب آید».

چه سخت است همیشه «مهر و ماه را با هم داشتن»
و هر «گاه را پگاه انگاشتن»
چه زیباست «با پگاه عشق زیستن» و «با نگاه عقل نگریستن»
 
پایان
 
۱
چون «آفتاب به اشراق» آید،«مهتاب به محاق» می رود
و چون «مهر به غروب گراید»،«ماه محبوب آید».
 
فرمالیسم تبیینی حریف در این جملات، 
در همقافیگی واژه های زیر است:
در همقافیگی آفتاب با مهتاب
اشراق با محاق
غروب با محبوب
گراید با آید.
 
در این دو جمله
مهتاب جمله اول با ماه و آفتاب جمله اول با مهر 
جایگزین می شود:
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
 
این دو جمله
به لحاظ محتوا
چیزی ندارد.
 
عشق می آید و عقل پا به فرار می نهد.
 
همین و بس.
 
۲
چه سخت است همیشه «مهر و ماه را با هم داشتن»
و هر «گاه را پگاه انگاشتن»
چه زیباست «با پگاه عشق زیستن» و «با نگاه عقل نگریستن»
 
فرمالیسم تبیینی حریف در این جملات، 
در همقافیگی واژه های زیر است: 
در همقافیگی داشتن با انگاشتن
گاه با  پگاه
زیستن با نگریستن
 
به نظر حریف،
عاشق بودن ضمن عاقل بودن دشوار است.
 
این به معنی همزمانی آفتاب و مهتاب است.
پس محال است.
 
این به معنی پگاه انگاشتن هر گاه است و عملا محال است.
زیبا اما عاشق بودن و عاقل بودن همزمان است.
 
معلوم نیست که من ـ زور حریف فرمالیست
از
واژه های عقل و عشق چیست.
 
پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر