۱۳۹۷ مرداد ۳, چهارشنبه

تأملی در نوشتجات علیرضا شفیعی مطهر (۸)

 
علیرضا شفیعی مطهر
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون

«عقل» و «عشق»
 
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.

با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.
چون «آفتاب به اشراق» آید،«مهتاب به محاق» می رود
و چون «مهر به غروب گراید»،«ماه محبوب آید».

چه سخت است همیشه «مهر و ماه را با هم داشتن»
و هر «گاه را پگاه انگاشتن»
چه زیباست «با پگاه عشق زیستن» و «با نگاه عقل نگریستن»
 
پایان
 
۱
«عقل» و «عشق»
 
معلوم نیست که چرا و به چه دلیل
شفیعی مطهر
مفاهیم مورد نظر خود را در گیومه می گذارد.
 
گیومه
معمولا
به معنی تحقیر است:
 
۲
«عقل» و «عشق»
 
این به معنی به اصطلاح عقل و به اصطلاح عشق است.
 
ولی منظور او این نیست.
 
شفیعی مطهر 
به احتمال قوی
تعریف علمی و عقلی بخور و نمیری از مفاهیم عقل و عشق ندارد.
 
۳
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.
 
شفیعی
در سنت مولانا و حافظ
عقل و عشق
را
به مثابه اضداد دوئالیستی
در مقابل هم قرار می دهد و مورد مقایسه قرار می دهد.
 
مولانا و حافظ هم همین تصور باطل را دارند.
 
ولی
از این خبرها نیست.
 
اگرچه به نظر ساده لوحان چنین نمودار می گردد.
 
۴
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.

شفیعی مطهر
عقل را به آفتاب (و نه به خورشید) و عشق را به مهتاب (و نه به ماه)
تشبیه می کند.
 
بعد
با تکیه بر تجربه شخصی اعلام می دارد که با ورود عشق، عقل دربدر می شود.
با طلوع آفتاب (خورشید)، مهتاب (ماه) غروب می کند.

دلیل شفیعی مطهر از این تشابه چیست؟

چرا عقل را به خورشید و عشق را به ماه
و
یا
برعکس 
عشق را به خورشید و عقل را به ماه
تشبیه نمی کند؟
 
۴
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.
 
 
دلیل این کردوکار او
فرمالیسم تبیینی او ست:

آفتاب با مهتاب
همقافیه است.

در حالیکه خورشید با ماه همقافیه نیست.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر