۱۳۹۷ مرداد ۲, سه‌شنبه

تأملی در نوشتجات علیرضا شفیعی مطهر (۷)

 
  علیرضا شفیعی مطهر 
 
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
۱
در این جا بنا بر یک قراداد «نهشته» و «نانوشته»،
همه انگار «یوغ می جویند» و به همدیگر «دروغ می گویند».

معنی تحت اللفظی:
اینجا بنا بر قراردادی نا نوشته و جا افتاده،
همه مردم دنبال یوغ اند و به همدیگر دروغ می گویند.
 
فرمالیسم تبیینی شفیعی مطهر
در
همقافیگی واژه های زیر است:
هشته با نانوشته، 
یوغ با دروغ،
می جویند با می گویند.
 
فرمالیسم تبیینی
اگر کسی سعدی نباشد، می تواند جمله او را به جفنگجمله مبدل سازد.
 
به
جفنگجمله ای شیوا و زیبا
که
آرایش جنده ها
 را 
به خاطر خواننده و شنونده می آورد.
 
۲
در این جا بنا بر یک قراداد «نهشته» و «نانوشته»،
همه انگار «یوغ می جویند» و به همدیگر «دروغ می گویند».
 
اولا
یوغ جویی سکنه کشوری
ربطی به دروغگویی آنها به همدیگر ندارد.
 
کسانی که بنا بر قراردادی تلویحی
 تن به تسلیم داده اند 
احتیاجی به دروغ گفتن به همدیگر ندارند.
 
چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است؟
 
ثانیا
در هیچ جامعه ای
همه اعضای آن
که
نمی توانند 
بدون استثناء
طالب داوطلبانه یوغ باشند.
 
بالاخره
باید اقلیتی در این جامعه باشد
که
در تبعیت و تابعیت اکثریت اعضای جامعه
ذینفع باشد.
 
این اما به چه معنی است؟

۳
در این جا بنا بر یک قراداد «نهشته» و «نانوشته»،
همه انگار «یوغ می جویند» و به همدیگر «دروغ می گویند».
 
این بدان معنی است
شفیعی مطهر
یا حیله گر است
و
عمدا
 قصد انکار خصلت طبقاتی جامعه را دارد
و
یا 
خر است 
و
 از تضادهای طبقاتی در جامعه بی خبر است.
 
۴ 
راستی 
نه، «مهادِ آزادگی»،که «نمادِ سادگی» است.
 
معنی تحت اللفظی:
راستی مهد آزادی نیست
بلکه نشانه ساده لوحی است.
 
فرمالیسم تبیینی شفیعی مطهر
در همقافیگی واژه های زیر است:
مهاد با نماد
و
  آزادگی با سادگی 
 
منظور از واژه راستی چیست؟
 
شاید منظور او صداقت باشد.
 
صداقت به چه معنی است؟
 
صداقت 
یعنی طرفداری بی چون و چرا و به هر قیمت و بها
از
حقیقت عینی.
 
البته بعید است که این تعریف مارکسیستی ـ لنینیستی از صداقت
را
شفیعی مطهر
حتی شنیده باشد و یا خوانده باشد،
پذیرفتنش و تبلیغش،
پیشکش.
 
۵
راستی 
نه، «مهادِ آزادگی»،که «نمادِ سادگی» است.
 
این شعار او
در هر صورت
معنی مند است:
صداقت 
در جامعه معیوب مورد نظر شفیعی مطهر،
گهواره پرورش آزادگی نیست.
بلکه نشانه ساده لوحی است.
 
این بدان معنی می تواند باشد
که
تار و پود جامعه
را
تزویر و تظاهر و تقیه و دروغ و ریا
فراگرفته است.
 
ایراد نظری این نظر شفیعی مطهر
این است
که
در
قاموس او،
صداقت امری نوعی، دلبخواهی، ماورای طبقاتی و ماورای مادی است.
 
از این خبرها نیست.
 
صداقت 
(حراست بی چون و چرا از واقعیت عینی)
می تواند 
در آن واحد
به نفع طبقه ای از طبقات جامعه و به ضرر و زیان طبقات دیگر همان جامعه 
تمام شود.
 
ضمنا
صداقت 
با پارامترهای عینی و واقعی
تعیین و یا تحدید (محدود گشتن) می شود.
 
ای بسا کس ها 
که
به دلیل صداقت بر دار شده اند.

مراجعه کنید 
به 
حقیقت، صداقت
در 
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۶
چه سخت است در اینجا «پاک زیستن» و «با ادراک نگریستن»!
...
و
 ارزش انسانیّت انسان چون «شمع،
سوختن» است و در «جمع، افروختن»!
 
معنی تحت اللفظی:
در این جامعه
به همین دلایل
پاک زیستن و با ادراک نگریستن
از 
سویی
و
خود را شمع آسا در راه ارزش انسانیت انسان سوزاندن 
و 
با نور حاصله جمع را روشن ساختن
 سخت است.
 
معنی تحت اللفظی:
راستی مهد آزادی نیست
بلکه نشانه ساده لوحی است.
 
فرمالیسم تبیینی شفیعی مطهر
در همقافیگی واژه های زیر است:
پاک با ادراک
زیستن با نگریستن
شمع با جمع
سوختن با افروختن
 
صم بکم عمی و لایعقلون
قرآن کریم
 
لال و کر و کور و خر هستند.
 
محتوای فکری و فرم تبیین این جمله آخر شفیعی مطهر
  از آن قدما ست.

در هر صورت
آدم باید فاقد حافظه باشد و از ریشه حواس پرت باشد
که
چنین برداشتی از جامعه ای داشته باشد.
 
تاریخ هر جامعه
و
حتی
تاریخ هر جنگل
تاریخ مبارزه طبقاتی و نوعی است.
 
 
به قول شاعرفیلسوف توده و حزب توده
سیاوش کسرایی

در
 کوچه 
ـ همچنان ـ
جنگ بزرگ باد و مباد است
بحث بلند بود و نمود است

بر 
بوم سرخفام خیابان
گل گل شکوفه های آتش و دود است.
 
پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر