۱۳۹۷ تیر ۲۲, جمعه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۵۲)

 
 
پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
 رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 
با
سیاست خارجی آنها.   
 
۱۰۷
·    در اوایل سال های ۶۰، نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ به حمله متقابل دست می زنند:

الف
·    آنها اولا اوپوزیسیون ضد مائوئیستی را در مجموع آماج حملات خود قرار می دهند.

ب
·    آنها ثانیا کورس سیاسی  گروه لیو شائوچی را و تأثیرات آن را زیر آتش می گیرند.

پ
·    آنها ثالثا خطوط عملی ـ رئالیستی در رهبری اقتصاد را مورد حمله قرار می دهند.

۱۰۸
·    هدف نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ این بود که  سمتگیری جامعه ای ـ سیاسی مبتنی بر سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلق» در سال ۱۹۵۸ در خطوط اساسی شان همچنان تداوم یابد.

۱۰۹
·    مائوتسه تونگ و پیروانش در رهبری چین، اکنون دوباره خواهان «جنبش توده ای نیرومند» می شوند که به معنی بسیج تصنعی توده های مردم بوده است.

۱۱۰
·    این هجوم مائوئیستی جدید، با الهام از افکار مائوتسه تونگ، نخست در «نظام کارخانه ای کومبینات آهن و پولاد انشان» (ماه مارس ۱۹۶۰)  شروع می شود.

۱۱۱
·    «خط مشی بنیادی برای کل دوره تاریخی سوسیالیسم»، بیانگر هجوم جدید نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ بوده است که مائوتسه تونگ در دهمین پلنوم هشتمین کمیته مرکزی در سال ۱۹۶۲ اعلام داشته است:
·    «جامعه سوسیالیستی دوره تاریخی نسبتا درازی را در برمی گیرد.
·    در طول این دوره تاریخی سوسیالیسم، طبقات، تضادهای طبقاتی و مبارزه طبقاتی همچنان وجود خواهند داشت.
·    مبارزه میان راه سوسیالیستی و راه کاپیتالیستی ادامه خواهد یافت و خطر رستاوراسیون (احیای مجدد) کاپیتالیسم باقی خواهد ماند.
·    باید بغرنجی مبارزه و طولانی بودن آن را شناخت.
·    باید به میزان هشیاری افزود و به اجرای تربیت سوسیالیستی کمر بست.
·    باید مسئله تضادهای طبقاتی و مبارزات طبقاتی را بدرستی درک کرد و بدرستی عمل کرد.
·    باید به تفاوت تضادهای موجود میان خودمان، میان ما و دشمنان ما و به تضادهای موجود در خلق پی برد و با آنها درست برخورد کرد.
·    در غیر این صورت دولت سوسیالیستی همچون دولت ما به ضد خود استحاله خواهد یافت.
·    در غیر این صورت دولت ما مسخ خواهد گشت و رستاوراسیون صورت خواهد گرفت.
·    از هم اکنون باید شروع کنیم که هر سال، هر ماه و هر روز راجع بدان صحبت کنیم تا بلکه نسبت به این مسئله، رابطه نسبتا هشیارانه ای داشته باشیم و بتوانیم خط مشی مارکسیستی ـ لنینیستی ئی کسب کنیم.»
·    (هفته نامه پکن۱۹۷۳، شماره ۵۱ ) 

۱۱۲
·    اینکه این «خط مشی بنیادی برای کل دوره تاریخی سوسیالیسم» کمترین ربطی به مارکسیسم ـ لنینیسم ندارد، از این نکته معلوم می شود که در آن، حتی یکبار حرفی از نقش رهبری طبقه کارگر زده نمی شود.
·    نقش رهبری طبقه کارگر که قانونمندی اجتماعی و عینی بنیادی برای ساختمان (بنای) جامعه سوسیالیستی و توسعه  آن است.

۱۱۳
·    هدف مائوتسه تونگ بیشتر برگشت مجدد به سیاست «جهش بزرگ به پیش» بوده که در آن، درک ایدئالیستی تاریخ عرضه می شود.
·    درک ایدئالیستی تاریخ در تضاد آشکار با درک ماتریالستی تاریخ است که مارکسیسم ـ لنینیسم نمایندگی می کند.
·    درک ایدئالیستی تاریخ سبب می شود که مائوتسه تونگ بر فاکتور سوبژکتیو در توسعه جامعه ای شرایط داخلی، تأکید بورزد تا زمینه را برای کورس ناسیونالیستی ـ هژه مونیستی (سرکردگی طلبی) هموار سازد و با گرم کردن اوضاع داخلی از طریق تشدید تصنعی «مبارزه طبقاتی» کذایی در جامعه، نیروهای اوپوزیسیونی را از صحنه بدر راند.
·    جامه عمل پوشاندن سیاسی به این طرح در سال های مابعد ۱۹۶۲، بویژه در اثنای «انقلاب فرهنگی» مائوئیستی،  دلیل روشنی بر تضاد اصولی آن با سوسیایلسم علمی بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر