اثری از مجید افسر
پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
7
وجوه مشترک تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک تیکی
·
وجوه مشترک تعین مندی گرائی مکانیکی
و تعین مندی گرائی دیالک تیکی به
شرح زیرند:
1
·
تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی
دیالک تیکی هر دو
اصولا ماتریالیستی اند.
2
·
تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی
دیالک تیکی هر دو بر
آنند که تعین مندی جهان بطور عینی وجود دارد.
·
یعنی هر دو به عینیت تعین مندی جهان باور دارند.
3
·
تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی
دیالک تیکی هر دو بر
آنند که تعین مندی جهان تابع قوانین عینی است.
4
·
تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک
تیکی هر دو بر آنند
که تعین مندی جهان نتیجه علل مادی است.
5
·
تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی
دیالک تیکی هر دو بر
آنند که پیوندهای تعین مندی عینی قابل شناخت اند.
8
فرق های ماهوی تعین مندی گرائی مکانیکی و تعین مندی گرائی دیالک تیکی
1
·
تعین مندی گرائی مکانیکی فقط حرکت مکانیکی را برسمیت می
شناسد.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی حرکت را به معنی تغییر بطور کلی
تعریف می کند و فرم های عالی تر حرکت ماده (عالی تر از حرکت مکانیکی) را قبل از
همه، طبیعتا کیفی می داند.
2
·
تعین مندی گرائی مکانیکی همه حوادث جهان را بر اساس اصول علم
مکانیک توضیح می دهد.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی اما تأکید مبرم
بر آن دارد، که در هرنوعی از حرکت ماده، قانونمندی های خودویژه ای حاکمند و
قانونمندی های خودویژه یاد شده را هرگز نمی توان به قوانین مکانیکی تقلیل داد.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی می تواند براساس درک ماتریالیستی تاریخ، تعین مندی (دترمینیسم) حاکم بر عرصه های اجتماعی را بطور پیگیر و قاطع
کشف کند و توضیح دهد.
3
·
ماتریالیسم مکانیکی علت و معلول مکانیکی را که فقط علل
مکانیکی و زنجیر علی خطی را قبول دارد، جایگزین تعین مندی گرائی می کند.
·
ماتریالیسم دیالک تیکی اما رابطه علی را فقط
به عنوان جنبه ای از پیوند عام کلیه پدیده ها، فقط به عنوان فرمی از پیوند در جوار
فرم های بیشمار دیگر می داند.
·
مراجعه کنید به علیت، دیالک تیک علت و معلول
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
·
وظیفه ای که تعین مندی گرائی مکانیکی برای علوم محول می
کند، عبارت است از مورد بررسی قرار دادن همه پدیده های طبیعی بر بنیان روابط
مکانیکی.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی اما برعکس، وظیفه
علوم را در کشف تنوع پیوندهای عینی و در گذر از چیزهای منفرد موجود در کنارهم، به
کشف روابط علی و در گذر از یک فرم پیوند و وابستگی متقابل به فرم دیگر، عمیقتر و
عامتر می داند.
·
(کلیات لنین،
جلد 38، ص 213)
5
·
تعین مندی گرائی مکانیکی ضرورت
را مطلق می کند و وجود عینی تصادف را منکر می شود
و دلیل قبول تصادف را در نارسائی شناخت بشری می
داند.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی اما وجود عینی ضرورت و تصادف و پیوند دیالک تیکی ضرورت و تصادف، ضرورت و آزادی (جبر و اختیار) را برسمیت می شناسد و ببرکت آن و
علاوه بر آن به دلیل داشتن درک دیالک تیکی از رابطه علت و شرط، قانون و شرط، امکان و واقعیت از افتادن به دام فاتالیسم (سرنوشتگرائی)
پرهیز
می کند.
·
مراجعه کنید به شرط، قانون، دیالک تیک امکان
و واقعیت، دیالک تیک جبر و اختیار، دیالک تیک ضرورت و تصادف، در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
6
·
تعین مندی گرائی مکانیکی فقط یک نوع سیستم، یعنی سیستم
نقاط توده ای را برسمیت می شناسد که رفتارش بنا بر وضع اولیه آن و بر طبق قوانین
مکانیکی بطور خطی ـ واضح تعیین شده است.
·
تعین مندی گرائی دیالک تیکی اما می تواند
سیستم هائی را نیز در نظر گیرد که بنا بر ساختار بغرنج خود قادر به عکس العمل نسبت
به اختلالات محیط، دمساز کردن خود با محیط و تغییر هدفمندانه خودند، سیستم هائی که
بر مبنای قانونمندی های دیالک تیکی تشکیل می یابند و خصلت سیبرنتیکی آنها را فقط
بر مبنای روابط متقابل دیالک تیکی، برمبنای تضادهای درونی و برونی، علت و معلول، ضرورت و
تصادف، امکان و واقعیت می توان درک کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر