۱۳۹۳ مرداد ۱۰, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (132)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت ششم
اکلکتیسیسم (4)
ادوارد فون هارتمن

 ادوارد فون هارتمن (1842 ـ 1906)
فیلسوف آلمانی
از فلاسفه بورژوائی واپسین
 نماینده اکلکتیسیسم

·        در حالیکه برنتانو  مفاهیم و مسئله گذاری هائی را پیشاپیش مطرح می کند که در جریان بعدی فلسفه حیات کسب اهمیت می کنند، اکلکتیسیسم ادوارد فون هارتمن میراث فلسفه حیات را و استنباطات شلینگ پیر و شوپنهاور را از آن خود می کند و با عناصر فلسفه مدرسی پساهگلی و قبل از همه با دیالک تیکی ستیزی (نقد دیالک تیک) ترندلبرگ و نئوکانتیانیسم  که در آن زمان نوآوری تلقی می شد، مخلوط می سازد.

·        مراجعه کنید به فلسفه حیات، نئوکانتیانیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

1
·        این اختلاط در فرم فلسفه حیات صورت می گیرد و با دسته بندی کردن مرتب و پاراگراف واره سازی در هم بر هم انجام می یابد و ضمنا روح پوزیتیویستی زمانه را هم بقدر کافی در نظر می گیرد:
·        «فلسفه ناخودآگاهی» هارتمن خود را تحت عنوان نتایج فکری متد استنتاجی علمی ـ طبیعی (مبتنی بر علوم طبیعی) جا می زند.
·        (هارتمن، «نئوکانتیانیسم، شوپنهاوریسم و هگلیانیسم در موضعگیری نسبت به وظایف فلسفی معاصر»، 1811)   

2
·        در فلسفه هارتمن تکانه شلینگ فرو می میرد و فلسفه شوپنهاور به آموزش مدرسی شورآمیز استحاله می یابد.
·        چون شک شوپنهاور نسبت به آخرت (دنیای دیگر)  با روح آن زمان ناسازگار بود.
·         در فلسفه هارتمن، پسیمیسم (بدبینی فلسفی) شوپنهاور نیز با خردمندی کاذب عام محض نفی می شود:
·        هارتمن می نویسد:
·        «همه این نقطه نظرها (یعنی شک و تردید نسبت به آخرت و یأس و نومیدی نسبت به سعادت مثبت) فقط منفی اند.   
·        فلسفه عملی و زندگی اما به موضعگیری مثبت نیاز دارد و این در از خود گذشتگی شخصیت در روند جهانی به قصد نیل به آماج، به قصد نجات عام جهانی است.»
·        (هارتمن، «فلسفه ناخودآگاهی»، بخش دوم، «متافیزیک ناخودآگاهی»، ص 402)

3
·        در فلسفه هارتمن اما کنسرواتیسم (محافظه کاری، ضدیت با انقلاب) اجتماعی و سیاسی شلینگ پیر و شوپنهاور هم حفظ می شود، هم تقویت می شود و  هم مورد حمایت تا آخرین نفس قرار می گیرد.

4
·        هارتمن بر خلاف موضع کادرسوسیالیستی فریدریش البرت لانگه، در نظر داشتن پسیکولوژیستی و علنا جانبدارانه (پسیکولوژیستی) «مسئله اجتماعی» را جزو بخش ماهوی ایدئالیسم فلسفه حیات محسوب می دارد:
·        «مسئله اجتماعی در عصر حاضر، در تحلیل نهائی نتیجه ی وقوف رشد یافته توده های زحمتکش به وضعیت ذلتبار خویش است.
·        در حالیکه در مقایسه با 200 سال قبل، که کسی از مسئله اجتماعی خبری نداشت، وضعیت زندگی آنها وضعیتی طلائی است.»
·        (همانجا، ص 376)      

5
 فرانتس مرینگ (1846 ـ 1919)
نویسنده، مورخ و سیاستمدار مارکسیست
سردبیر روزنامه خلق لایپزیگ
از مخالفان خط مشی برنشتاین و از مؤسسان انجمن اسپارتاکوس همراه با کارل لیب کنشت و روزا لوکزامبورگ

·        فرانتس مرینگ به طنز می نویسد:
·        «هارتمن از اوایل تا اواسط سال های 80، شوپنهاور را تحت عنوان «فلسفه ناخودآگاهی» از رده خارج می کند تا برای بورژوازی آلمان «فلسفه بهتری» را فراهم آورد.
·        هارتمن ضمنا هر چه را که دلش می خواهد، به اثبات می رساند:

الف
·        او اثبات می کند که افکار آزادی خواهانه جوش هائی سطحی در پوست قرن نوزدهم بوده اند.

ب
·        او به کشف ژرف تحسین برانگیزی نایل می آید، مبنی بر اینکه سال های سرگیجه (بحران) حاکی از فرم عالی تر مبادلات اقتصادی و به معنی حل عنقریب مسئله اجتماعی بوده اند.

ت
محاکمه لیبکنشت و یاران

·        هارتمن تصویب قانون سوسیالیست ها را جشن می گیرد و از آن به مثابه وسیله مناسبی برای تربیت طبقات زحمتکش استقبال می کند.»
·        (فرانتس مرینگ، «مجموعه آثار»، ص 362)  

 پلاکات قانون سوسیالیست ها

·        (قانون سوسیالیست ها در 19 اکتبر 1878 در رایشستاگ به تصویب می رسد.
·        طبق این قانون احزاب و سازمان های سوسیالیستی و سوسیال ـ دموکراتیکی ممنوع اعلام می شود. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر