۱۳۹۳ مرداد ۱۹, یکشنبه

مقوله «رقیب» در آثار خواجه شیراز (38)


تحلیلی از شین میم شین 

گویند:
«سنگ لعل شود در مقام صبر»
آری شود ولیک به خون جگر شود

·        معنی تحت اللفظی:
·        می گویند:
·        «در صورت صبر کردن، سنگ به لعل بدل می شود.»
·        آری سنگ در صورت صبر کردن به لعل بدل می شود، ولی به بهای خوردن خون جگر.  

1
گویند:
«سنگ لعل شود در مقام صبر»
آری شود ولیک به خون جگر شود

·        خواجه در این بیت، با استفاده از مفهوم «خون جگر» با تک تیری چندین نشان متفاوت می زند:

الف
·        این اولا می تواند بدان معنی باشد که برای تبدیل سنگ به لعل به عمر نوح نبی نیاز است.
·        یعنی وقتی که سنگ لعل شود، تو چندان پیر و خرد و خراب شده ای که چشمانت دیگر توان تمیز سنگ از لعل را ندارند.  

ب
·        این ثانیا می تواند بدان معنی باشد که سنگ تنها با خوردن خون جگر آدمی به لعل بدل می شود و نه به خودی خود.  

2
گویند:
«سنگ لعل شود در مقام صبر»
آری شود ولیک به خون جگر شود

·        خواه منظور خواجه این باشد و یا آن و یا هر دو، این بیت غزل او بیتی بسیار تأمل انگیز است.
·        ما برای کسب یقین در این زمینه، به تحلیل هر دو مورد یاد شده خطر می کنیم:

الف
·        اگر منظور خواجه مورد اول باشد، می توان گفت که این موضع فکری خواجه فی نفسه و بطور عینی آگاهی را در کنار خودپوئی می نشاند:
·        یعنی نقش فعال سوبژکت انسانی را در کنار نقش طبیعت می نشاند.
·         تبدیل سنگ به لعل در دیالک تیک خودپوئی و آگاهی (طبیعت و انسان) صورت می گیرد.
·        این محتوای بیت، بی اعتنا به اینکه خواجه بداند و یا نداند، بلحاظ نظری (تئوریکی)  خیلی ارزشمند است.  

ب
·        این موضع فکری خواجه اما ضمنا به پسیمیسم (بدبینی تاریخی) و نهایتا به نیهلیسم (باور به پوچی چیزها و کرد و کارها) مبتنی است:
·        خواجه در این صورت نهال امید خواننده را به تبر ایدئولوژیکی فئودالی واپسین می بندد و او را از تلاش در جهت تبدیل سنگ به لعل، نومید و مأیوس می سازد و دعوت به انفعال می کند.
·        خواجه در رابطه با تربیت فرزندان نیز همین موضع فکری را کم و بیش نمایندگی می کند.

ت
·        اگر منظور خواجه مورد دوم باشد، می توان گفت که این تخیل و تصور و تصویر استه تیکی ـ هنری خواجه     فوق العاده زیبا ست:
·        سنگ سیاه بد ریخت با نوشیدن خون جگر آدمی تحول کیفی می یابد و جذاب و سرخ و زیبا می گردد.
·        در این مورد نیز می توان گفت که محتوای این بیت خواجه پسیمیستی است و خواننده را از کرده خود ـ علیرغم کسب لعل از سنگ ـ پشیمان می سازد.

3
گویند:
«سنگ لعل شود در مقام صبر»
آری شود ولیک به خون جگر شود

·        دلیل این پسیمیسم و نیهلیسم خواجه، طبقاتی است.
·        اگوئیسم یکه تاز میدان فکری خواجه است.
·        در تئوری اجتماعی خواجه، فرد و یا من شخصی در کانون قضایا ایستاده است.
·        به همین دلیل همه چیزها و کرد و کار ها با متراژ (معیار) «من» شخصی سنجیده می شوند و استنتاج پسیمیستی و نیهلیستی به همین دلیل اجتناب ناپذیر است.

4
·        ما هنوز در آغاز تحلیل جهان بینی خواجه ایم.
·        ولی رفته رفته این تصور در ذهن مان شکل می گیرد که خواجه هنوز به اندازه کافی شناخته نشده است.
·        به عبارت دقیقتر خواجه در ذهن جامعه بطرز وارونه منعکس شده است:
·        در عظمت خواجه تردیدی نیست.
·        این عظمت خواجه اما عظمتی منفی است و نه مثبت.
·        از دو حالت قصه خالی نیست:

الف
·        یا خواجه فلاسفه بورژوائی واپسین (نیچه و شرکاء)  را در قرن 19 و 20 بشدت تحت تأثیر قرار داده است

ب
·        و یا میان همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی واپسین بطور عینی وجوه مشترک ایدئولوژیکی ماهوی چشمگیری وجود دارد.

5
گویند:
«سنگ لعل شود در مقام صبر»

·        این ضرب المثل برای تأکید بر ضرورت صبر و شکیب ساخته شده است.
·        ضرب المثل تجربی رئالیستی تری هم در این رابطه وجود دارد و آن عبارت است از اینکه «گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازم.»
·        برای تهیه حلوا از غوره زمان بمراتب کمتری لازم است تا برای تحول کیفی سنگ به لعل

6
·        تبدیل غوره به حلوا از گردنه دیالک تیک طبیعت و انسان می گذرد:
·        غوره باید با گذشت زمان به انگور بدل شود.
·        این روندی طبیعی است.
·        البته اگر انسان شرایط عینی (طبیعی) لازم را فراهم آورد، می تواند تحول کیفی غوره به انگور را بطرزی مصنوعی امکان پذیر سازد.
·        امروزه در باغات و گلخانه های سربسته همین کار هم چه بسا صورت می گیرد.
·        در غیر اینصورت باید صبر کرد تا طبیعت با حوصله تمام و به سلیقه خویش کار خود را بکند.  

7
·        پس از تبدیل غوره به انگور، سوبژکت انسانی وارد عمل می شود و گذار کیفی از شیره انگور به دوشاب را و سپس تولید حلوا را به عهده می گیرد.
·        در روند تبدیل غوره به حلوا در هر صورت طبیعت و انسان دست در دست با هم می روند.
·        این به معنی دیالک تیک خودپوئی و آگاهی به معنی وسیع کلمه است.

8
·        در تبدیل سنگ به لعل اما طبیعت صبور به تنهائی در کار است و چه بسا با گذشت میلیون ها سال سنگی به لعلی بدل می شود.
·        این گذار مستلزم تحولات اتمی و ساختاری ـ ترکیبی در درون سنگ است.
·        با توسعه علوم طبیعی می توان این روند را نیز بطرزی آگاهانه در مدت کوتاهی عملی ساخت و عملی هم می سازند.
·        در آزمایشگاه های علوم طبیعی می توان با فراهم آوردن شرایط عینی لازم به تولید لعل پرداخت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر