تحلیلی از شین
میم شین
پس ممالک دسته اول را با این مشخصات کلی و
درهم تعریف کنم:
کفاف مواد غذائی
(دست کم 3000 کالری در روز)
در آمد سرانه بیش از 3000 تومان در سال
·
معیار کشکی پنجم
جلال آل عبا کفاف مواد غذائی است.
1
·
اولا کفاف مواد
غذائی امری ثانوی است و نه اولین تا بتوان از آن معیاری برای تمیز شرقی از غربی سرهم
بندی کرد.
·
کم و کیف نعمات
مادی از خوراک تا پوشاک و مسکن و خدمات بهداشتی و فرهنگی و غیره وابسته به سطح توسعه
نیروهای مولده است.
·
یعنی معلول است و
نه علت.
·
ثانوی است و نه اولین.
2
·
درست به همین
دلیل هم باید برای تمیز جامعه ای از جامعه دیگر قبل از همه به سطح توسعه نیروهای
مولده و به جفت دیالک تیکی نیروهای مولده یعنی به مناسبات تولیدی توجه کرد و نه به
میزان مواد غذائی.
·
این توسعه نیروهای
مولده و قبل از همه علم و فن و وسایل تولید و نحوه استخراج و تهیه مواد خام است که
نعمات مادی و فکری و فرهنگی را تعیین می کند و نه بر عکس.
·
به همین دلیل
معیار هم باید نیروهای مولده و مناسبات تولیدی متناسب با آن باشد و نه میزان مواد
غذائی.
3
·
ثانیا در همین
کشورهای صنعتی به اصطلاح غرب تا چند دهه قبل از نگارش غربزدگی گرسنگی غوغا می کرد.
·
یکی از معضلات جامعه
غربی موسوم به روسیه همین مسئله نان بود.
4
آب و رنگی از دموکراسی
با میراثی از انقلاب فرانسه
·
جلال آل عبا (و
نه فقط او) نه فقط از سیر و سرگذشت (صعود و سقوط) ایدئولوژیکی بورژوازی بکلی غافل
است، بلکه حتی از تجزیه و تحلیل معاصرترین پدیده ها عاجز است.
·
بورژوازی را باید
به دو طبقه آغازین و واپسین طبقه بندی کرد:
5
·
بورژوازی آغازین با
فلاسفه ای از قبیل کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و غیره، طبقه اجتماعی مترقی و
انقلابی بوده است.
·
طبقه اجتماعی تا
مغز استخوان ضد فئودالی ـ ضد روحانی ـ ضد
مذهبی و طرفدار سرسخت علم و ترقی و پیشرفت اجتماعی و روشنگری و هومانیسم بوده است.
·
این بورژوازی است
که سوبژکت انقلابات بورژوائی و از آن جمله انقلاب فرانسه و طرفدار دموکراسی بورژوائی
بوده است.
6
·
بورژوازی واپسین اما
برعکس بورژوازی آغازین و بر ضد بورژوازی آغازین، با فلاسفه ای از قبیل شوپنهاور و
نیچه و یاسپرس و هایدگر و غیره طبقه اجتماعی بغایت ارتجاعی و ضد انقلابی است.
·
بورژواز ی واپسین
متحد کلیسا و مذهب و توسعه و ترویج خرافات رنگارنگ و بدترین دشمن بشریت و نماینده
فاشیسم و نیهلیسم و بربریت است.
·
بورژوازی واپسین بدترین
خصم دموکراسی و سرسخت ترین دشمن انقلاب فرانسه، فلسفه کلاسیک آلمان و فلسفه روشنگری
است.
·
از کدام آب و رنگ
دموکراسی و از کدام میراث انقلاب فرانسه می توان سخن گفت؟
7
·
جلال یا خود را
به کوچه علی چپ زده و یا بکلی از جهان و مافیها بی خبر است.
·
کسی که قصد
عوامفریبی دارد، ناگزیر به همین روز هم می افتد.
·
کسی که می خواهد فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری و سوسیالیستی را به بهانه صنعتی بودن هر دو غربی جا
بزند، از دیدن ساده ترین حقایق امور عاجز می ماند.
·
چنین کسی فراموش می
کند که همین بورژوازی در روز روشن احزاب حتی لیبرال بورژوائی را منحل می کند و
سران حتی احزاب بورژوائی را وادار به فرار از کشور می کند، چه رسد به احزب کارگری
ـ کمونیستی.
·
چه رسد به رهبران
توده های زحمتکش.
·
چه رسد به انجمن
ها و سندیکاهای کارگری و دهقانی.
·
چه رسد به
مطبوعات علمی و انقلابی.
·
چه رسد به میراث
انقلابات بورژوائی و بویژه انقلاب فرانسه.
8
تندیس کودکان اعدام شده بدست فاشیسم
در چکوسلواکی
·
جلال ظاهرا نمی
داند که همین بورژوازی واپسین در چند سال قبل دو جنگ جهانی مهیب و صدها جنگ منطقه
ای و کشوری به راه انداخته است.
·
جلال فراموش کرده
که همین بورژوازی واپسین در کشور آلمان 6 میلیون انسان بی گناه را پس از سلب مالکیت
و کشیدن شیره جسم و جان به کوره های ادمسوزی سپرده است.
·
جلال فراموش می
کند که همین بورژوازی واپسین در هیئت میلیتاریسم ژاپن شهرها و روستاهای چین را
بمباران میکروبی کرده و دهها هزار کودک چینی را پس از تجاوز دسته جمعی قتل عام
نموده است.
·
همین افریقای
جنوبی که بنظر جلال جزء لاینفک غرب است، رژیم آپارتهاید و راسیستی علنی و عریان
برقرار کرده و از هیچ جنایتی کوتاهی نورزیده است.
·
کدام غرب با کدام
دموکراسی و میراث انقلاب فرانسه؟
·
جلال یا از مفاهیم دموکراسی و میراث انقلاب فرانسه بکلی بی
خبر است و یا خود را به بی خبری می زند تا بتواند مردم بدبخت کشور را فریب دهد و
به دام فئودالیسم و فوندامنتالیسم بیندازد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر