۱۳۹۲ اسفند ۱۱, یکشنبه

نقل قول هائی از این و آن (121 )

 
آنگاه که نفرت به وجود تبدیل می شود
جلاد آینده من خوش آمدید!
فرخ نعمت پور
سرچشمه:
اخبار روز

عیسی صفا
آفرین آقای فرخ نعمت پور
ضد حمله شما سریع، روشن و پرقدرت است و به هدف اصابت خواهد کرد !
شما به روانشناسی یک فرد پرداخته اید که حتما در رفتار افراد سیاسی تأثیر  دارد.
اما از نظر من سازمان فداییان اکثریت موضوع یک حمله هدایت شده و آگاهانه است.
کسی که در باره گذشته دروغ می گوید قصد تکرار آن را در آینده دارد.
دروغ های نفرت انگیز در مورد سازمان شما با هدف تکرار آن در آینده است. نیروهایی هستند که چشم انداز سیاسی آنها برای آینده ایران « کور و فاشیستی» است.
این نگاه فاشیستی انتقام از همه شرکت کنندگان در انقلاب بهمن را دنبال می کند. این روش فاشیستی نیاز به تدارک همه جانبه و سرپوش و توجیه و جعل تاریخ دارد.
به جز این «روبنا» آنها بدنبال نیرویی بیگانه با تمام واقعیات تاریخ مدرن ایران می گردند تا وظیفه هولناک سر کوب همه نیروهای مترقی و مردمی در تحولات بعد از پایان جمهوری اسلامی را به عهده بگیرد.
این نیرو در شرایط کنونی فقط قدرت های بزرگ و ناتو است.
نفرت از سازمان شما از طرف وابستگان به همین نیروی بیگانه هدایت می شود.
در این میان «برخوردگان» هم حساب خود راجستجو می کنند.
آنها در چنته سیاسی خود چیزی برای عرضه به توده های مردم ایران ندارند و حمله به سازمان شما « دکان سیاسی» آنها ست که اجناس بنجل و کپک زده خود را هر روز در محل ورودی دکان شان می گذارند.
نوشته شما هشدار دهنده است و باید ابعاد این نفرت را برای آینده خیلی جدی گرفت.

مسعود بهبودی
از آه و عطسه تا تفکر و اندیشه 

·        «تحلیل» عیسی صفا، تحلیل واره ای تخیلی و از سرتاپا سوبژکتیف است.
·        چنین تحلیل هائی فاقد ارزش علمی اند.

1
·        سازمان اکثریت را به هیچ ترفندی نمی توان جزو نیروهای طرفدار خلق قالب کرد.

2
·        سازمان اکثریت را در بهترین حالت و به جرئت می توان سازمان بورژوازی واپسین محسوب داشت.

3
·        بورژوازی واپسین (به نمایندگی شوپنهاور، نیچه، هایدگر، پوپر، ویتگنشتاین و غیره)  کمترین وجه مشترک ماهوی با بورژوازی مترقی آغازین (به نمایندگی کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و هولباخ و دیدرو و هلوه تیوس و غیره) ندارد.

4
·        بورژوازی واپسین از هر ظرفیت انقلابی و خلقی تهی است.

5
·        طبقات اجتماعی واپسین (طبقات اجتماعی برده داری واپسین، فئودالی واپسین و بورژوائی واپسین)  از اواخر قرن نوزدهم به وحدت نظری و عملی با هم رسیده اند و نماینده بی چون و چرای مذهب (مسجد، کلیسا، کنیسه و غیره)،  ارتجاع، ، خرافه  و خردستیزی اند.

6
·        گروه های مدعی حزب توده هم هیچکدام توده ای به معنی حقیقی کلمه نیستند.
·        هر کدام ساز ناهنجاری را می نوازند.

4
·        عیسی صفا از مفهوم «روبنا» هم ظاهرا بی خبرند.
·        تا دیر نشده، بهتر است که آستین بالا زنند و تفکر مفهومی را  تمرین کنند و فراگیرند.

5
·        تفکر امری اکتسابی است و باید آموخته شود.

·        تفکر ـ بر خلاف آه و عطسه و سرفه و سکسکه و غیره ـ پدیده ای غریزی و مادر زادی نیست.

·        تفکر مفهومی را باید در روندی دشوار و عرقریز تمرین کرد و فراگرفت.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر