۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (49)

فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)
برلین (آلمان فدرال)

اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) (2) (بخش آخر)
پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان شین میم شین

IV

انگلس و لنین


• انگلس در کتاب های خود تحت عناوین «توسعه سوسیالیسم از اوتوپی به علم» و «لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان» و لنین در کتاب خود تحت عنوان «ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم» ارزیابی و انتقاد همه جانبه ای از اگنوستیسیسم ارائه می دهند.

الف

• انگلس و لنین در انتقاد خود خاطرنشان می شوند که با اتکاء صرف بر وسایل معرفتی ـ نظری، نمی توان به مقابله با اگنوستیسیسم برخاست، بلکه باید پراتیک را بمثابه معیار تعیین کننده حقیقت به خدمت گرفت و بطلان اگنوستیسیسم را نشان داد.

• (اصطلاح معرفتی ـ نظری را به عنوان صفت برای تئوری شناخت بکار می بریم، به عنوان بدیلی برای (شناختی ـ تئوریکی)
• این اصطلاح احتمالا از میراث ارزشمند اندیشمندان حزب توده بوده است.
• یاد خروشان پیشگامان ارجمند راه رهائی مولدین به یاد باد!
• شرم مان باد، اگر حتی لحظه ای فراموش شان کنیم.
• مترجم)

ب

• به قول انگلس، «پراتیک بطلان قطعی اگنوستیسیسم و یاوه های فلسفی دیگر را اثبات می کند.

ت

• اگر ما بتوانیم صحت درک خود از یک جریان طبیعی را ثابت کنیم، جریان طبیعی ئی که ما خود بدان جامه عمل پوشانده ایم، تحت شرایط مشخصی آن را بوجود آورده ایم و برای اهداف خود بخدمت گرفته ایم، آنگاه فاتحه «چیز در خود» غیر قابل شناسائی کانت بطور به خودی خود خوانده می شود.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 276)

1

• وقتی انسان معارف خود را در تکنیک (فن)، صنعت، علم و حیات اجتماعی بطور موفقیت آمیزی بکار می بندد و بدین طریق، معارف (شناخت های) او مورد تأیید و تصدیق پراتیک قرار می گیرند، این امر در عین حال بدان معنی است که معارف یاد شده، ماهیت موضوع شناخت را منعکس کرده اند.

2

• اگنوستیسیسم هیوم و کانت عمدتا نتیجه درجه نازل توسعه علوم در آن زمان بوده و لذا بطور تاریخی، هم قابل فهم است و هم قابل توجیه و توضیح.

3

• اما وقتی ازپایان قرن نوزدهم تا عصر حاضر، علیرغم پیشرفت غول آسای علوم، هنوز هم در فلسفه بورژوائی (بویژه در انواع و اقسام جریانات پوزیتیویستی) همچنان تلاش می شود تا اگنوستیسیسم بمثابه نظریه معرفتی ـ نظری جدی احیا شود، آنگاه ما با تشبثات فلسفی ـ نظری ارتجاعی سر و کار داریم که با فلسفه و علم تنها نام مشترکی دارند.


مراجعه کنید به پوزیتیویسم، نئو پوزیتیویسم، چیزدرخود، شناخت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر