۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

سیری در جهان بینی امیر مؤمنین (3)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک موسوم به
هر روز نهج البلاغه


از دست دادن حاجت بهتر از درخواست كردن از نااهل است.

(حكمت 66)

تحلیلی از شین میم شین

• حاجت در فرهنگ لغات فارسی به معنی احتیاج آمده است و نااهل به معنی فرومایه.

• احتمالا کلام امام دقیق ترجمه نشده است.
• شاید منظور ایشان به شرح زیر بوده است:
• صرفنظر کردن از احتیاج، بهتر از درخواست آن از فرومایه ای است.

• حکم ژرف و زیبائی است.

• چرا و به چه دلیل؟

• چرا درخواست برآورده کردن نیاز خویش از فرومایه ای چنان نادرست و ناروا ست که امام صرفنظر کردن از نیاز را توصیه می کنند؟

• برای تأمل روی این رهنمود باید به این سؤال جواب داد که منظور از مفهوم «درخواست نیاز از کسی» چیست؟

• امام در ذهن خود، دیالک تیک داد و ستد را پیشاپیش، به شکل دیالک تیک حاجت خواهی و حاجت رسانی بسط و تعمیم می دهند و پس از تأمل ژرف و تجربی ـ منطقی رهنمود فوق الذکر را صادر می کنند.
• امام بهتر از هرکس می دانند که بنی بشر در جامعه زندگی می کند و هیچکس به تنهائی قادر به برآورده کردن نیازهای خود نیست.
• و به همین دلیل به همیاری همدیگر نیاز مبرم است.
• بنابرین، طبیعی است که کسی از یکی دیگر از اعضای همبود و یا کل همبود، برای رفع حوایج خویش کمک بخواهد.
• این کمک نه کمکی یکجانبه، بلکه متقابل است.
• این یاری خواهی نه ستدی صرف، بلکه متضمن دادی متقابل است.
• در جامعه و جهان ستد بی داد معنی ندارد.
• هرکس «ستدی» دریافت کند، باید دیر یا زود به ازای آن «دادی» بدهد.
• از دیالک تیک داد و ستد گریزو گزیری نیست.

• یعنی اگر همان کس و یا همان همبود هم به یاری عضو یادشده نیاز داشت، او هم به نوبه خود از کمک خودداری نخواهد کرد.
• هر جامعه و همبودی فقط و فقط بر پایه همیاری متقابل می تواند تشکیل شود، حفظ شود و توسعه یابد.
• به قول شاعر توده ها ـ سیاوش کسرائی ـ یاری خواهی در عین حال یاری رسانی است.
• یاری خواهی به معنی وارد شدن ضمنی به دیالک تیک داد و ستدی به نام دیالک تیک یاری خواهی و یاری رسانی است.

• اما به چه دلیل امام به نهی از یاری خواهی از فرومایه فرامی خوانند؟

• شاید ضمنا به دلایل زیر:
1

• اولا به این دلیل که فرومایه قابل اعتماد نیست.
• او می تواند ضمن برآوردن نیاز کسی، ضربه مادی و یا معنوی مهیبی بر او وارد سازد.
• آن سان که ضرب المثل زیر مصداق پیدا کند:
• «از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده، ما را مس کنید!»

• منظور امام می تواند دقیقا محتوای همین ضرب المثل باشد:
• رضایت دادن به مس وارگی و صرفنظر از طلاگشتن به یاری فرومایه ای!
• صرفنظر از نیاز به جای طلب آن از نااهل!
• پشت سر این رهنمود امام دنیائی تجربه و تأمل خوابیده است.

2

• ثانیا شاید به این دلیل، که فرومایه به ازای داد خویش، ستدی نابجا و ناروا طلب کند:
• مثال در این زمینه کم نیست.
• در روزگار دست تنگی فرومایه ای می تواند از کسی دستگیری کند و نیاز او را برآورد و بعد آبروی او را بریزد و جامعه و همبود را به گوری برای او مبدل سازد.

• مثال تجربی:
• در روستائی مردی می بایستی برای کار به تهران برود و دختر خود را در خانه تنها بگذارد.
• موقع رفتن از همسایه فرومایه ای خواسته بود که مواظب دختر تنهایش باشد.
• دخترک دوست پسرش را به خانه دعوت می کند و فرومایه تمام روستا را از ماجرا با خبر می سازد.

• یورش روستائیان تحریک گشته به خانه با ریختن آبروی خانواده مرد و دوست پسر دختر به پایان می رسد.

• مرد خانه خراب مجبور به برگشت از تهران می شود و سرافکنده و رسوا در طرفة العینی خانه و دار و ندارش را به قیمتی نازل می فروشد و روستا را ترک می گوید.

3

• دلیل دیگر امام می تواند این باشد، که حراست از عزت انسانی خویش برتر از رفع نیاز معینی است.

عزت انسانی در قاموس امیرالمؤمنین خدشه ناپذیر است،
به همان سان که در فلسفه روشنگری!

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر