۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه

جاودان باد امیدِ دل آدم به جهان

قاصدک
( 22. 3. 1390)

رضا افضلی
شاعر، مترجم، پژوهشگر و استاد دانشگاه
سرچشمه:
تارنمای «شعرها و حرف ها»
http://rezaafzali.blogfa.com

به استقبال شعر منثور
محمد گرامی
تمام موهایش سفید شده بود
بس که دیر آمده بود،
قاصدک

• قاصدک پیرشد و هیچ پیامی نرساند
• خبری از لبِ ایوان، سرِ بامی نرساند

• قاصدک با صف مژگان سپیدش، همه عمر
• هیچ کس را، خبر پخته و خامی نرساند

• پیرِ برفین مژه با آن که بسی داد امید
• روشنی را زهوا، جز به ظلامی نرساند

• موی شب وار، چو صبحی شد و این مژده رسان
• به گل باغ به خون خفته سلامی نرساند

• ز انتظاری که ز اجداد به ما ارث رسید
• جز عطش بر جگر تشنه و کامی نرساند

• خُم تاریخ به جوش آمد و یک جرعه ی می
• ساقی سرخ قبا تا لب جامی نرساند

• بس که دیوار کشیدند سرِ راه بهار
• باد هم بوی گلی را به مشامی نرساند

• آدمی بافت بسی گیسوی امّید به صبح
• لیک یک تار از آن طرّه به شامی نرساند

• ز قفس گر چه در آورد زمان مرغک من
• جز به بندی دگر و نو شده دامی نرساند

• روزگاران که گرفت آن همه سرمایه، مرا
• جز به بیماری و پیری، به مقامی نرساند

• زحمت ما به هوس برد و به یک لحظه طرب
• خوان ما را به حلالی و حرامی نرساند

• جاودان باد امیدِ دل آدم به جهان
• گرچه آمال بشر را به نظامی نرساند

• ساده دل جدّ منما، جهل شده محوِ خِرَد
• غیر دانش به بشر خیر تمامی نرساند

• کفتر نامه بر و قاصدکی نیست، بخواب!
• به کسی قاصدک پیر کلامی نرساند

• شعر منثورِ گرامی کَشَدم سوی غزل
• قاصدک پیر شد و تازه پیامی نرساند

پایان
ویرایش شعر از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر