۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

کمونیست ها امروز (43)

طرح از مجله ارجمند هفته
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور

حقایق نیم بند هنور حقیقت نیستند و چه بسا می توانند به باطل (ضد حقیقت) بدل شوند.
هولتس

فصل هفتم
نوسازی و یا مبارزه طبقاتی؟


1

• برداشت درستی است این نظر، که در لحظه حاضر، «بحران اجتماعی، مثل سابق»، « تقریبا با همان سرعت، انتقاد اجتماعی را خلع سلاح کرده است.

2

• طبیعت سیستم اقتصادی ـ اجتماعی سرمایه داری ـ اما ـ در هیچ زمانی به انتقاد اصولی از سیستم میدان نداده است.

3

• «پراگماتیسم در درون چارچوب ابدی گشته اقتصاد بازار و دموکراسی» همواره در تئوری محافل و مناطق بورژوائی، مسلط بوده است و سوسیال ـ دموکراسی خود همرنگساز رقاص به ساز سرمایه را نیز در انواع رنگارنگ رویزونیستی و رفرمیستی آن ـ از برنشتاین تا کارل شیلر، هلموت اشمیت و اسکار لافونتین ـ در بر گرفته است.
• (بگذریم از پاسداران عقب نشینی کار از مصاف سرمایه در رهبری حزب سوسیالیسم دموکراتیک موسوم به پی دی اس.)

توضیح واژه ها
الف
پراگماتیسم

• (پراگماتیسم نامی است، برای جهان بینی ایدئالیستی ـ ذهنی و اگنوستیسیستی رایج در کشورهای انگلوساکسن که به پیروی از پیرس ، قبل از همه، از سوی جیمز توسعه داده شده و توسط شیلر و ده وی تدوین یافته است.
• فرمی که ده وی به پراگماتیسم داده، به اینسترومنتالیسم (ابزارگرائی) نیز معروف شده است.
• پراگماتیسم را می توان فرم نمودین انگلوساکسنی فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی) تلقی کرد.
• پراگماتیسم در موارد بیشماری با جهان بینی نیچه تطبیق دارد و در بسیاری از مسائل با پوزیتیویسم ، که شدیدا تحت تأثیرش قرار دارد، سازگار است. مترجم )

• مراجعه کنید به پراگماتیسم، پوزیتیویسم، اگزیستانسیالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
رفرمیسم

• (رفرمیسم فرم نمودین ایدئولوژی و سیاست بورژوائی در جنبش کارگری است.
• رفرمیسم این نظر را اشاعه می دهد که گویا طبقه کارگر بدون انقلاب هم می تواند از سرمایه داری به سوسیالیسم بگذرد و سوسیالیسم از طریق رفرم ها، بدون تسخیر قدرت سیاسی از سوی پرولتاریا، بدون برقراری دیکتاتوری پرولتاریا قابل دسترسی است. مترجم)

ت
رویزیونیسم

• (رویزیونیسم ، عبارت است از تجدید نظر در مارکسیسم (و در مارکسیسم ـ لنینیسم.)
• رویزیونیسم در پوشش بهسازی، تکمیل، توسعه، تکامل و نوسازی مارکسیسم، از بین بردن دیالک تیک ماتریالیستی و ماهیت مارکسیسم را که بر تحول بنیادی ـ انقلابی جامعه مبتنی است، آماج خود قرار داده است.
• رویزونیسم قصد جایگزینی مارکسیسم ـ لنینیسم با تئوری های فلسفی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی مختلف بورژوائی را در سر دارد. مترجم)

4

• انتقاد ریشه ای و رادیکال از سیستم سرمایه داری ـ بطور کلی ـ از سوی قطبی صورت می گیرد که یا اوتوپیکی می اندیشد و یا رادیکال ـ دیالک تیکی.
• تفکر رادیکال ـ دیالک تیکی به نفی معین سرمایه داری می اندیشد.

• اینجا سخن بر سر «تفاوت مندی در کل» (آدورنو) است.


5

• ما اینجا قصد پرداختن به نواقص و تناقضات این «تئوری انتقادی» نداریم.
• این جریانات ـ روی هم رفته ـ قبلا هم وجود داشته اند، به بحث سیاسی شدید علیه واقعیت اجتماعی «سوسیالیسم واقعا موجود» پرداخته اند و به استدلال های آنتی کمونیستی توسل جسته اند.

6

• سخن از این واقعیت امر در میان بوده که انقلاب اکتبر رخ داده و همراه با آن، امکان تاریخی یک آلترناتیو سیاسی برای سرمایه داری (حد اقل در مرحله آغازین) تحقق پذیر جلوه می کند و بنوبه خود شانس های توسعه معینی را عرضه می کند.

7

• سیستم اجتماعی دولت های سوسیالیستی، علاوه بر آن، اگر هم با نواقصی، نیروی بلحاظ سیاسی ـ جهانی، بسیار مؤثری را تشکیل داده اند که تنها ببرکت وجود آن، روندها و مبارزات اجتماعی چشمگیری در متروپول های سرمایه داری و بویژه در کشورهای آزاد شونده از استعمار در جهان سوم قوت گرفته اند.

8

• در نظر گرفتن وجود اتحاد شوروی و یا «اردوگاه سوسیالیستی»، بمثابه آنتی تز تعیین کننده و بی چون و چرا در مفهوم بحران اجتماعی عصر حاضر (و یا بویژه در مفهوم بحران عمومی سرمایه داری)، بلحاظ توصیفی درست، ولی بلحاظ برنامه ای نادرست بود.

الف

• بلحاظ برنامه ای نادرست بود، زیرا بحران عمومی سرمایه داری را حتما باید بمثابه فرم نمودین خارجی تضادهای داخلی سیستم سرمایه داری در مرحله پیشرفته انقلاب علمی و فنی، یعنی در مرحله پیشرفته انقلاب در نیروهای مولده تلقی کرد، که تزلزلات خارجی بدان اضافه می شوند.

• (انقلاب علمی ـ فنی عنوانی است برای انقلاب فنی (تکنیکی) که در دهه های پایانی قرن بیستم شروع شده و اکنون همچنان ادامه دارد.
• انقلاب علمی ـ فنی بمعنی گذار از اداره بیواسطه و تنظیم دستگاه ها و ماشین ها توسط مغز انسانی به تأسیسات هدایتی فنی و قبل از همه تأسیسات تنظیمگر فنی است.
• پایه فنی انقلاب علمی ـ فنی و محتوای اصلی آن از لحاظ مادی ـ فنی عبارت است از اوتوماتیزاسیون سیستم های ماشینی که بدنبال انقلابات فنی سابق عمدتا از ماشین آلات، دستگاه های محرک و سیستم کنترل تشکیل یافته بود و اکنون به اوتومات های (ماشین های خودکار) عالی تر بدل می شود. مترجم)


10

• از بین رفتن آنتی تز و گسترش سلطه بلامنازع سرمایه داری در سیستم دولت ها در مقیاس جهانی، منتقدین اصولی سیستم را به سکوت واداشت.

11

• حتی ایدئولوگ های «راه سوم» بی موضوع ماندند.

12

• چون به شرطی می توان میان دو راه متضاد (دو سمتگیری) ویراژ داد، که فاتحه یکی از آنها خوانده نشده باشد.

13

• مفهوم بحران که بطرزی سطحی و امپیریستی درک می شد، دیگر قابل استناد و استفاده نبود.

14

• و چه کسی در این واویلا حاضر خواهد بود، به هیولای پیروزمند در نبرد تاریخی ـ جهانی بی چون و چرا بگوید که «پیروزی تو در پیوند کلی فراگیر بزرگ، خود گشتاوری از بحران است!»


• (امپیریسم (تجربه گرائی) نامی است برای گروهی از آموزش های معرفتی ـ نظری که بلحاظ متدی دانش تجربی مبتنی بر مشاهده، اندازه گیری و آزمایش را با شناخت بطور کلی یکسان می گیرند.
• اگر تجربه بمعنی تجربه حسی، در فرم احساس تلقی شود، آنگاه امپیریسم را حسگرائی (سنسوئالیسم) نیز می نامند.
• نام های «امپیریسم»، همانند «حسگرائی»، «راسیونالیسم» (ضد آن) عناوینی برای جریانات اصلی فلسفی نیستند، بلکه تنها مشخص کننده موضعگیری تئوری های شناخت نسبت به مسئله مربوط به منشاء حقیقت اند و در مورد نحوه پاسخ (پاسخ ماتریالیستی و یا ایدئالیستی) این یا آن تئوری شناخت به مسئله اساسی فلسفه مطلبی عرضه نمی کنند.
• از این رو نام «امپیریسم» برای تعیین صریح کیفیت محتوای جهان بینانه یک تئوری شناخت کفایت نمی کند.
• درهرحال باید میان امپیریسم ماتریالیستی و امپیریسم ایدئالیستی تفاوت گذاشت. مترجم)


15

• کسی که چیزها را بدین سان کله پا کند (و یا بهتر است، بگوئیم روی پاهایش قرار دهد) باید دیالک تیسین کله شق لجوجی باشد.
• چرا که عقل سالم صلاح در آن می داند که از «پایان تاریخ» سخن گفته شود.

16

روبرت کورتس
روبرت کورتس در دسامبر 1943 در نورنبرگ (آلمان فدرال) در یک خانواده کارگری به دنیا آمد.
در سال های 60 به تحصیل فلسفه، تاریخ و پداگوژی پرداخت.
در سال های 70 عضو سازمان «اتحاد کارگری ـ کمونیستی آلمان» بود و به سبب اختلاف نظر محتوائی با سازمان یاد شده، جدا شد و به انتشار نشریه «پیشقراول و یا به پیش» پرداخت.
از سال 2004 میلادی از ناشران مجله «بحران» است که بوسیله گروهی به همین نام انتشار می یابد.
از آثار معروف او می توان «کتاب سیاه کاپیتالیسم» را نام برد.

• روبرت کورتس جسارت آن را دارد که در به روی لجاجت دیالک تیک بگشاید.

17

• او نه به پذیرش «احکام صادره از بارگاه تئوری بزرگ» تن در می دهد و نه اهل اشک و آه و ناله و نوستالژی است.

18

• روبرت کورتس حجاب از چهره چیزها، روندها و سیستم ها بر می دارد و هاله نمودین آنها را تار و مار می سازد.
• او سودای درک پیوندها، وابستگی ها و زیرساختارها را بر سر دارد.
• او سودای توضیح روندها را بر سر دارد.
• شور و اشتیاق و شوق معرفتی، او را به ریشه ها رهنمون می شود.
• بی ادبی و نزاکت ناشناسی او در برابر بلاهت کسانی که خود را استاد علوم اجتماعی جا می زنند، برای من خوشایند است.

19

• اما علیرغم این باید با نظرات او به مخالفت برخیزم.
• چون درست به دلیل اینکه من قضاوت های او را بخشا تأیید می کنم، به همان دلیل هم هراس دارم که اگر آنها مورد مخالفت قرار نگیرند، می توانند سد راه رسیدن به حقیقت باشند.

5

• حقایق نیم بند هنور حقیقت نیستند و چه بسا می توانند به باطل (ضد حقیقت) بدل شوند.

• در چالش و تضارب اندیشه ها ست که شناخت کل میسر می شود.


(در چالش و تضارب اندیشه ها ست
که کل ،نقاب از چهره برمی دارد و تمامت خود را به سوبژکت شناسنده عیان می سازد. مترجم)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر