طرح از مجله ارجمند هفته
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور
پیشکش به فرهنگ
فصل ششم
بحران عمومی سرمایه داری
بخش سوم
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور
پیشکش به فرهنگ
فصل ششم
بحران عمومی سرمایه داری
بخش سوم
• پیوند متقابلا مشروط این گشتاورهای بحران با فونکسیون عملی تضاد اصلی اقتصادی و فرم بحرانی آن آشکار می شود.
1
• مفهوم بحران، چه بسا مفهومی اقتصادی است و به قول گرامشی «منشاء درونی بحران در شیوه های تولید و لذا در شیوه های مبادله است و نه در واقعیات امور سیاسی و یا حقوقی.»
• (گرامشی، مجموعه آثار (کوادرنی)، ص 1756 )
• ولی باید به همان میزان، آن را ـ بمثابه یک مفهوم تئوریکی ـ تاریخی دوران ـ از تنگنای اکونومیستی نجات داد.
• زیرا «جدا کردن بحران اقتصادی از بحران سیاسی، ایدئولوژیکی و غیره کار آسانی نیست.»
• (گرامشی، مجموعه آثار (کوادرنی)، ص 1756 )
• مراجعه کنید به اکونومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
• خصلت عمومی بحران را، بویژه پیوند آلیاژین گشتاورهای بحرانی هر مرحله توسعه تاریخی سرمایه داری تعیین می کند.
3
• اصطلاح یاد شده حاوی معنای تئوریکی ارزنده ای است که تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی تاریخ (تئوری تاریخ از نقطه نظر ماتریالیسم تاریخی) نمی تواند آن را بسادگی کنار بگذارد، اگر سودای صرفنظر از کاراکتریزاسیون پیوندمند مرحله کنونی سرمایه داری را در سر ندارد.
4
• این حقیقت امر را که این مرحله، کوتاهمدت نیست و علاوه بر آن به معنی سرنگونی خود به خودی سرمایه داری نیست، چه برسد به گذار به سوسیالیسم، لنین با صراحت تمام بیان داشته است:
• «ما اکنون به مسئله بحران انقلابی، بمثابه بنیان عمل انقلابی خویش برمی گردیم.
• اینجا باید به دو اشتباه رایج اشاره کرد:
الف
اشتباه اول
• اقتصاد دانان بورژوائی این بحران را به عنوان یک «اختلال» ساده تلقی می کنند.
ب
اشتباه دوم
اشتباه دوم
• انقلابیون ـ برخی اوقات ـ در پی اثبات این امر اند که راه خروجی از بحران وجود ندارد.
• این تصور اشتباهی است:
• اوضاع مطلقا غیرقابل خروج اصلا وجود ندارد.
• اگر کسی بخواهد پیشاپیش به «اثبات» غیرقابل خروج بودن «مطلق» از بحران بپردازد، یا دچار وسواس توخالی است و یا گرفتار بازی با مفاهیم و واژه ها ست.
• تنها و تنها پراتیک است که می تواند به «اثبات» واقعی این مسئله و مسائل مشابه نایل آید.»
• (کلیات لنین، جلد 31، ص 215)
5
پراتیک اما به چه معنی است؟
الف
• پراتیک یعنی بسیج و سازماندهی توده ها!
ب
• پراتیک یعنی بسیج و سازماندهی توده هائی که قربانی بحران اند!
ت
• پراتیک، یعنی تشکیل سوبژکتی کلکتیف (دسته جمعی) برای مبارزه در راه سرنگونی جامعه بحرانزده!
و این یک وظیفه طولانی مدت است که
همواره باید از نو طرح شود و جامه عمل بپوشد!
همواره باید از نو طرح شود و جامه عمل بپوشد!
پایان فصل ششم
ادامه دارد
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر