۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (7)

روبرت آون (1771 ـ 1858)
کارخانه دار انگلیسی
سوسیالیست اوتوپیکی (سوسیالیست آغازین)
مؤسس اتحادیه ها
آثار:
نظر جدید راجع به جامعه (1814)
راجع به سیستم اجتماعی معقول (1841)
جامعه مبتنی بر اخلاق نوین (1844)
اوتوبیوگرافی (1857)

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

III
آموزش سوسیالیستی ـ اوتوپیکی روبرت اون

• این نکته در توسعه و تکامل روبرت اون بروشنی دیده می شود.
• اون در بیست سالگی مدیر کارخانه نساجی پنبه در نئولاراک اسکاتلند بود.

• او در این سمت از سال 1800 تا 1829 میلادی به اقدامات اجتماعی زیر دست می زند:


1

• زمان کار کارگران را کاهش می دهد.

2

• دستمزد کارگران را افزایش می دهد.

3

• برای کودکان کارگران مدرسه تأسیس می کند.

• آماج اصلی او حل تضادهائی بوده که در نتیجه توسعه صنعت (که بنظر او مثبت اند) پدید آمده بودند.

• اون
به سبب قاطعیت و پیگیری خود در نیل به این آماج، از هومانیستی بورژوا به سوسیالیستی اوتوپیک اعتلا یافت.


• بنظر انگلس این نقطه عطفی در زندگی اون بوده است.

دیوید ریکاردو (1772 ـ 1823)
از بنیانگذاران اقتصاد سیاسی بورژوائی انگلیس

• اون برای اثبات تئوریکی مخالفتش با کاپیتالیسم به اقتصاد سیاسی انگلیس استناد می کند.

• به قول مارکس و انگلس کلیت کمونیسم اون برنظرات ریکاردو استوارشده است.

• او تحت تأثیر اقتصاد سیاسی انگلیس به این نتیجه می رسد که سود کارخانه داران ثمره کار کارگران است و لذا نظام موجود بر بیداد استوار شده است، زیرا آنچه که کارگران با کار خود تولید می کنند، باید به خود آنان تعلق داشته باشد.


• اون بدین طریق از حد نظرات کمونیست های اوتوپیکی قرن هجدهم و ژان ژاک روسو پا فراتر می نهد:
• کمونیست های اوتوپیکی قرن هجدهم و ژان ژاک روسو معتقد بودند که طبیعت هر آنچه را که انسان ها برای زندگی خود احتیاج دارند، در اختیار آنان قرار می دهد و دلیل فقر عبارت از این است که گروهی بیش از نیاز خود دارند.

• اون از حد نظرات فوریه نیز پا فراتر می نهد:
• بنظر فوریه «فقر در مرحله تمدن از مازاد نشئت می گیرد.»

• اون با فراتر رفتن از حد کمونیست های اوتوپیکی قرن هجدهم، ژان ژاک روسو و فوریه به رابطه کارگران مزدبگیر با سرمایه داران می رسد.
• این نکته برای توسعه تفکر اجتماعی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.


• مارکس و انگلس
بعدها در «انتقاد از برنامه گوتا» در رابطه با ارزیابی تقاضای «تقسیم عادلانه نتایج کار» این نظریه اون را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.


• بنظر اون
، قبل از همه، سه عامل بزرگ سد راه تحقق اصلاحات اجتماعی اند:


1

• مالکیت خصوصی

2

• دین و مذهب

3

• فرم رایج ازدواج.

• انگلس می نویسد، که اون می دانسته که با حمله بر دژهای مالکیت خصوصی و دین و مذهب و فرم ازدواج رایج چه برسرش خواهد آمد.
• ولی این امر مانع هجوم سرسختانه او به دژهای مالکیت خصوصی، دین و مذهب و فرم ازدواج رایج نشد.

• اون قاطعانه و پیگیرانه به تشکیل مجامع صنعتی بر بنیان کار تعاونی همت گماشت که در آنها به کار و مالکیت سهم مساوی تعلق می یافت.

• اگرچه اون با مبارزه سیاسی کارگران در جنبش چارتیستی آن زمان مخالف بوده و از جنبش کارگری درسال های 40 فاصله گرفته، با این حال، انگلس راجع به اهمیت آثار او می نویسد:

• «کلیه جنبش های اجتماعی و کلیه پیشرفت های واقعی که در انگلستان به نفع کارگران پدید آمده، مهر و نشان و نام روبرت اون را بر پیشانی خویش دارند.
»

• فوریه، سن سیمون و اون در طرح های تئوریکی خود ـ بی کوچکترین تردید ـ در زمان خود انقلابی بوده اند و لذا با سوسیالیست های خرده بورژوائی و بورژوائی بعدی تفاوت جدی داشته اند.

فقط وسیله ای که آنها برای تحقق آماج های خود بکار می برند، به وسایل رفرمیست های بعدی شباهت دارد.
همین و بس.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر