۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

دیالک تیک آگاهی و خودپوئی (1)

آرامگاه لنین در میدان سرخ مسکو

ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ 1924)
آثار لنین:
در باره اعتصاب (1899)
وظايف جوانان انقلابی (1903)
دو تاکتيک سوسيال دموکراسی در انقلاب دموکراتيک (1905)
دموکراسی کارگری و دموکراسی بورژوايی (1909)
دين ازديد لنين (1912)
لیبرالها و روحانیون (1912)
جنبش اعتصابی و حقوق ها (1912)
روحانیت و سیاست (1912)
روحانیت در انتخابات و انتخابات با روحانیت (1912)
سيستم علمی عرقریز (1913)
سه منبع و سه جزء مارکسيسم (1913)
حق ملل در تعيين سرنوشت خويش (1916)
در باره اقداماتی برای مقابله با اختلال اقتصادی (1917)
وظايف پرولتاريا در انقلاب ما (1917)
دولت و انقلاب (1917)
به شهروندان روسیه! (1917)
انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد (1918)
سخنرانی در باره برنامه حزب (1919)
طرح اجمالی برنامه حزب کمونيست روسيه (1919)
وظايف جنبش زنان کارگر در جمهوری شوروی (1919)
طرح اوليه تزهای مربوط به مسئله ملی و مستعمراتی (1920)
کارزار دروغ پردازان در مورد کرونشتات (1921)
حقيقت طبقاتی در مورد کرونشتات (1921)
چهارمين سالگشت انقلاب اکتبر (1921)
نامه های لنین:
نامه لنين به اعضاء کميته مرکزی (1917)
نامه اول لنين به ماکسيم گورکی (1919)
نامه دوم لنين به ماکسيم گورکی (1919)

خودپوئی
پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

• خودپوئی، در زبان محاوره ای به معنی خود به خودی بکار می رود.
• خودپوئی به طرز تفکر و طرز رفتاری اطلاق می شود، که بطور غریزی ـ بدوی، بدون تأمل و تعقل زیاد صورت می گیرد.

• مفهوم «خودپوئی» در فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، به معنی فعالیت فکری و معرفتی بکار می رفت، که بدون تأثیر دیگران و بدون اجبار از خارج صورت می گیرد (لایب نیتس، کریستیان ولف، کانت)

• خودپوئی در فلسفه و جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی نیز اهمیت مفهومی خاصی کسب کرده است:

• اصطلاح خودپوئی اینجا بیانگر کیفیت اجتماعی معین عمل افراد، گروهها و طبقات اجتماعی و یا کیفیت روندهای اجتماعی است، که از این اعمال ناشی می شوند.

• ایندو دو طرف سکه واحدی را تشکیل می دهند.


• ضد خودپوئی، عبارت است از آگاهی که بیانگر کیفیت اجتماعی عمل و یا کیفیت اجتماعی روندهای توسعه اجتماعی است.
مفهوم «آگاهی» را نباید با مفهوم «شعور» یکی گرفت که در جای خود مورد بحث قرار گرفته است.
• کردوکار عملی انسانها، اگرچه در رابطه با نتایج مستقیم آن، همیشه با شعور و سازماندهی هدفمند همراه است، ولی چون آن در سیستمی از مناسبات اجتماعی و روابط طبقاتی انجام می یابد و به تأثیرات و نتایج اجتماعی معین منجر می شود، تعین کیفی تماماجتماعی به خود می گیرد.
• مفاهیم «خودپوئی» و «آگاهی» بر این مبنا مطرح می شوند.

• اگر عمل فردی و دسته جمعی، با شعور کامل نسبت به تأثیرات دوربرد اجتماعی و تاریخی مهم آن صورت گیرد، اگر در تعیین هدف و سازماندهی، قصد تحقق این تأثیرات در میان باشد و اگر روی هم رفته جامه عمل بپوشد، آنگاه از «عمل آگاهانه» و یا «روند آگاهانه» سخن می رود.

• عمل اجتماعی افراد، گروه ها و طبقات و یا روندهای اجتماعی ناشی از آن، وقتی «خودپو» نامیده می شود، که علاوه بر نتایج مستقیم برنامه ریزی شده و از مغز انسانی گذشته، در عین حال بناگزیر و بطور ناخواسته و بدون داشتن قصد و نیت قبلی، نتایج و تأثیرات دوربرد مهم دیگری پدید آیند، تأثیرات و نتایجی که سوبژکت هرگز نمی توانسته پیش بینی کند.

• خودپوئی را نباید با عدم وجود شعور یکی پنداشت.

• صرفنظر از اینکه انسان همواره به مثابه یک موجود شعورمند و هدفمند عمل می کند، خودپوئی می تواند، هم از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، اصلا تصوری از تأثیرات دوربرد اجتماعی عمل خود نداشته باشد و هم از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، تصوری وارونه و یا شعور آلوده به توهم از این تأثیرات دوربرد داشته باشد.

• خودپوئی و آگاهی تضاد مجردی را تشکیل نمی دهند.

• آندو بطور بی واسطه رو درروی هم قرار نمی گیرند، بلکه بواسطه پل هائی با همدیگر رابطه برقرار می کنند.
• عمل افراد قاعدتا در مرز این دو وجه افراطی صورت می گیرد.
• آن سان که گاهی یکی و گاهی دیگری مسلط می شود و برای عمل، نقش تعیین کننده به عهده می گیرد.

• باید ـ بویژه ـ توجه داشت، که در اینجا هم پشت سرعمل خودپو، منافع طبقاتی قرار دارند و لذا عمل خودپو خصلت طبقاتی دارد.

• تغییرات و تحولات انقلابی با جنبش های توده ای ساده آغاز می شوند که بیانگر تضادها و نارضایتی های اجتماعی عمیق و نشانگر خواست مردم نسبت به تغییر شرایط اجتماعی موجود است.
• جنبش های خودپوئی از این دست، متناسب با نیازهای تاریخی و اهداف طبقاتی، امکانات ارزشمندی را برای بالا بردن سطح آگاهی و سازماندهی عمل آگاهانه توده ها در اختیار حزب طبقه کارگر قرار می دهند.

• از این رو ست که لنین، خودپوئی را «فرم نطفه ای آگاهی» می نامد.

• خودپوئی، اما با این حال، عملی معیوب، نارسا و بی هدف است که می تواند تأثیرات زیانباری به جا گذارد و مورد سوء استفاده نیروهای ارتجاعی و ضد انقلابی قرار گیرد.

• از این رو ست، که حزب طبقه کارگر باید با کار پیگیر سیاسی ـ ایدئولوژیکی و سازمانی خود، جنبش توده ها را از مرحله خودپوئی به مرحله آگاهی ارتقا دهد.

• «کمونیست ها به خودپوئی دل نمی بندند، آنها به توده مردم عمل سازمان یافته، هدفگرا، واحد، بموقع و سنجیده را می آموزند.»

• وظیفه کمونیستها «مبارزه علیه خودپوئی است.»

• هرگونه ستایشی از جنبش خود به خودی، هر تلاشی در جهت سوق دادن جنبش کارگری از سطح موجود آگاهی به خودپوئی، هر تلاشی برای بی اعتبار کردن نقش رهبری و سازماندهی حزب مارکسیستی ـ لنینیستی، از سنگر ارتجاع امپریالستی و ضد انقلاب سر در می آورد.

• این درسی است، که تمامت تاریخ جنبش کارگری، بویژه تاریخ انقلاب سوسیالیستی و ساختمان سوسیالیسم می آموزد.

• خودپوئی را نباید با خودکوشی، ابتکار عمل فردی و غیره یکی پنداشت.
خودکوشی و ابتکارعمل فردی انسان سوسیالیستی مترقی، فقط بر مبنای آگاهی سوسیالیستی ممکن می گردد.

• خودپوئی مشخصه اصلی فرماسیون های اجتماعی ماقبل سوسیالیستی است.

• علل اصلی تسلط خودپوئی در روند تاریخی گذشته به شرح زیر اند :

1
• وابسته طبیعت بودن و محدودیت اوضاع اجتماعی در دوره های قبل

2
مناسبات تولیدی مبتنی بر مالکیت خصوصی، بویژه مالکیت خصوصی سرمایه داری

3
تقسیم جامعه به طبقات استثمارگر و استثمار شونده.


• علیرغم نطفه بندی عناصر مختلف آگاهی اجتماعی در میان نیروهای طبقاتی مترقی و علیرغم کلیه تشبثات تنظیمگرانه سرمایه داری انحصاری ـ دولتی معاصر در جهت لگام زدن حتی المقدور به تأثیرات خودپوی روندهای اقتصادی معینی در گروهی ازروندهای مهم اجتماعی، تحت شرایط کاپیتالیستی نظام اجتماعی، حرکت کلی جامعه همچنان خودپو صورت می گیرد.

• غلبه بر خودپوئی، یعنی تحول بنیادی در نحوه و نوع پیشرفت روند تاریخی و در کیفیت اجتماعی ـ تاریخی عمل انسانی، تنها در مبارزه طبقه کارگر زیر رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی و قبل از همه در روند ساختمان سوسیالیسم تحقق می یابد.

تنها در مبارزه طبقه کارگر زیر رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی است، که شرایط عینی اجتماعی و شرایط ایدئولوژیکی لازم پدید می آیند، تا انسان بتواند تاریخ خود را با آگاهی کامل و با شناخت گرایشات توسعه اجتماعی آتی بسازد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر