۱۴۰۰ اسفند ۲۷, جمعه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۶۰)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

 

فصل ششم

سیاست مائوئیستی جامعه

تحت فشار نقش تاریخی عینی طبقه کارگر

 

۱

·    در توسعه مابعد نهمین پلنوم حزب مائوئیستی در آوریل ۱۹۶۹، سوء استفاده روز افزون از ظرفیت اقتصادی طبقه کارگر و وصل روزافزون طبقه کارگر به دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی  به یکی از وظایف استراتژیکی درازمدت مائوئیست ها مبدل می شود.

 

۲

·    قوای گردآمده دور مائوتسه تونگ برای رسیدن به این آماج، نمی توانند به کنترل طبقه کارگر از خارج بسنده کنند.

 

۳

·    به همین دلیل قوای گردآمده دور مائوتسه تونگ به طور جدی در تلاش اند تا متدها و فرم هایی توسعه دهند که به مدد آنها بتوانند در خود طبقه کارگر چین  مؤثر افتند.

 

۴

·    این تاکتیک قوای گردآمده دور مائوتسه تونگ با عوامفریبی اجتماعی غلیظ و با تلاش های روزافزون در جهت مانی پولاسیون ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در رابطه است.

 

۵

·    قرار بر این گذاشته اند که به طبقه کارگر چین در حرف نقش رهبری تمامجامعتی قایل شوند.

 

۶

·    تاکتیک کنونی گروهبندی گردآمده دور مائوتسه تونگ در مقابل طبقه کارگر چین بخش مهمی از  جست و جوی امکانات جدید برای تداوم بخشیدن به سیاست ابرقدرتگرایی ـ شووینیستی این قوا ست.

 

۷

·    قوای گردآمده دور مائوتسه تونگ توانسته اند به آماج اصلی سال های ۶۰ خود در سیاست بین المللی نایل آیند:

 

الف

·    تشکیل بلوک آنتی سویه تیستی (ضد شورویگرایی) در کشورهای سوسیالیستی

 

ب

·    تخریب وحدت جنبش کمونیستی بین المللی با هجوم ناگهانی بر آن

 

پ

·    مجزا (ایزوله) سازی جنبش رهایی بخش ملی از سیستم سوسیالیستی جهانی

 

۸

·    بر این بنیان است که رهبری چین به طرز جدی در صدد تحکیم بنیان های اقتصادی لازم برای پیشبرد آماج های ابرقدرتگرایی خویش از سویی و گسترش پایگاه اجتماعی نامطمئن خود در کشور از سوی دیگر است.

 

۹

·    تلاش های رهبری کنونی چین (سال ۱۹۷۵) در جهت استفاده هر چه بیشتر از ظرفیت اقتصادی طبقه کارگر چین برای آماج های سیاسی خویش در پیوند بی واسطه (مستقیم) با گرایش آنها در زمینه بهره گیری از مناسبات تولیدی سوسیالیستی است که در دوره قبل از سال ۱۹۵۷ تشکیل یافته است.

 

۱۰

·    رهبری مائوئیستی چین می کوشد تا آماج های دوگانه اصلی خود را (یعنی سوء استفاده از نیروی مولد (طبقه کارگر چین) از سویی و وصل آن به دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود از سوی دیگر را) در وحدت بیواسطه ای جامه عمل بپوشاند.

 

۱۱

·    جنبه و جانب ماهوی و مهم آن بسیج اقتصادی طبقه کارگر در راستای هدفگزاری (تعیین هدف) مائوئیستی کار است.

 

۱۲

·    هدف رهبری مائوئیستی چین رسیدن به آماج زیر است:

·    کارگران چین باید هرچه بیشتر میان آماج اقتصادی تولید و سوء استفاده از نتایج حاصل از آن برای توسعه شالوده مادی ـ فنی رژیم مائوئیستی علامت تساوی بگذارند.

 

۱۳

·    رهبری چین به نیت فعال سازی کارگران و همزمان به نیت انگیزش سیاسی معین کارگران در جهت آماج های مائوئیستی مرتبط با کارآیی اقتصادی، مجبور شده، که برای کارگران چین حق همزبانی در عرصه کاری معین قايل شود.

 

۱۴

·    رهبری چین قرار بر این گذاشته که کارگران با شعار «مسئولیت کارگران را تقویت کنید» در تصمیمگیری مربوط به مسائل بیواسطه فنی ـ سازمانی در کارخانه و مربوط به مسائل مربوط به اقتصاد کارخانه ای شرکت داشته باشند.

·    (مراجعه کنید به ر. ماکس، شوبه، «راجع به رهبری کنونی چین در مقابل طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «مطالبی راجع به تاریخ جنبش کارگری»، ۱۹۷۴، دفتر ۲، ص ۲۱۵) 

 

۱۵

·    استفاده از وسایل و متدهایی از قبیل قایل شدن حق همزبانی در عرصه کاری معینی به کارگران و اقداماتی در جهت بالاتر بردن سطح آموزش حرفه ای ـ فنی آنها باید به طرز تمایزمندی ارزیابی شود.

 

۱۶

·    در این اقدامات، اجباری نهفته است که بیانگر مستقیم الزامات عینی توسعه جامعتی و به ویژه بیانگر اهمیت اقتصادی روزافزونی است که  طبقه کارگر چین بر سیاست مائوئیستی اعمال می کند.

 

۱۷

·    این الزمات به قوای گرد آمده دور مائوتسه تونگ از سوی واقعیت جامعتی عملا تحمیل شده اند.

 

۱۸

·    از سوی دیگر رهبری کنونی چین می کوشد تا بدین طریق به استفاده از ذخایر اقتصادی نوینی دست یابد.

 

۱۹

·    بدین طریق باید وحدت بسیج اقتصادی، کنترل سیاسی ـ ایده ئولوژیکی و مانی پولاسیون جامه عمل بپوشد.

 

۲۰

·    رهبری چین برای پیشبرد این تاکتیک در مقابل طبقه کارگر چین، هر چه بیشتر به سازمانی نیاز دارد که   بتواند توده کارگری چین را در برگیرد.

 

۲۱

·    به همین دلیل پس از سرکوب اتحادیه سندیکاهای ملی در ماه دسامبر ۱۹۶۶، در سال ۱۹۶۷ «کنفرانس نمایندگان کارگران» در کارخانه های مختلف تشکیل شده اند.

·    (همانجا، ص ۲۱۶)

 

۲۲

·    رهبری چین از این به بعد کوشیده است تا فرم سنتی اوتوریته سازمان توده ای طبقه کارگر را مورد استفاده قرار دهد.

 

۲۳

·    در نتیجه، از اوایل سال ۱۹۷۳، سندیکاهای مائوئیستی تشکیل یافته اند.

 

۲۴

·    در فاصله ماه آوریل تا ماه سپتامبر ۱۹۷۳، در کلیه استان ها و در شهرهایی که تحت اداره مرکزی قرار دارند، کنگره های سندیکایی برگزار شده اند و کمیته های سندیکایی استان ها تشکیل یافته اند.

 

۲۵

·    این سندیکا مکلف به خط مشی بنیادی حزب مائوئیستی  و نتیجتا مکلف به تبعیت از قوای گرد آمده دور مائوتسه تونگ هستند.

 

۲۶

·    گفته می شود که وظیفه اصلی این سندیکا «تربیت» سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر