۱۴۰۰ اسفند ۲۹, یکشنبه

سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» (۴۲)

 Siyavash Kasraei.jpg

 

تحلیلی

از

شین میم شین

 

آرش کمانگیر

(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)

 

 

مبارک باد آن جامه

که

 اندر رزم پوشندش

گوارا باد آن باده

که

 اندر فتح نوشندش

شما را باده و جامه

گوارا و مبارک باد

 

·    سیاوش  در این بند شعر، سودای ابلاغ چه اندیشه ای را در سر دارد؟ 

 

۱

مبارک باد آن جامه

که

اندر رزم پوشندش

گوارا باد آن باده

که

اندر فتح نوشندش

 

·    آرش قبل از شلیک تیری از جان، آرزوها و ایدئال های عامی را بر زبان می راند:

·    تبرک جامه ای را که در رزم می پوشند و گوارائی باده ای را که در بزم می نوشند.

·    دیالک رزم و بزم از دیالک تیک های مهم سیاوش است که احتمالا از فردوسی گرفته است:

·    بزم پس از پیروزی در رزم برقرار می شود.

·    بزم بیانگر آماج رزم است.

 

۲

شما را باده و جامه

گوارا و مبارک باد

 

·    آرش اما بلافاصله از عالم عام و مجرد (انتزاعی)، گام بر پله خاص و مشخص می گذارد و مخاطب خویش را به نام می نامد:

·    جامه در رزم و باده در بزم برای توده مبارک و گوارا باد!

 

·    سؤال اما این است که سیاوش با این بند شعر چه تصوری را جامه تصویر می پوشاند و به تخیل خلاق خواننده می سپارد؟

 

۳

·    فونکسیون عام هنر بالاعم و پوئه تیک (هنر شعر) بالاخص، در همین جور جاها عیان می گردد و ضمنا میدان عمل به مراتب وسیع شعر (به مراتب وسیعتر از فرم های هنری و فکری دیگر) در همین جور مواقع آشکار می شود:

·    انعکاس هر اثر هنری از گردنه های سوبژکتیو و اوبژکتیو (عینی) متنوع و مختلف می گذرد.

·    به همین دلیل، هر اثر هنری توسط خواننده و شنونده و بیننده آن به انحای متفاوت و چه بسا حتی متضاد ادراک می شود و تأثیر به کلی متفاوتی در ضمیر و روان آنها می گذارد.

·    شاید بتوان گفت که همین بند شعر سیاوش توسط هر خواننده ای بسته به خاستگاه و جایگاه و پایگاه طبقاتی و میزان فهم و فراست و شعورش به طرز خاصی ادراک می شود و به انحای مختلفی مؤثر می افتد. 

 

۴

شما را باده و جامه

گوارا و مبارک باد

 

·    به همین دلایل است که اعضای طبقات اجتماعی به کلی متفاوتی به مصرف کننده کالاهای هنری بدل می شوند و از هنرمندان مختلف هواداری می کنند.

·    سیاوش می گفت:

·    «در جمعی شرکت داشته که توده و حزب توده را  نمایندگی می کرد.

·    به همین دلیل به هنگام ورود نماینده بورژوازی  ـ سنجابی ـ نمی بایستی بر طبق معمول به احترام تازه وارد پا شود.

·    سنجابی به محض دیدن سیاوش با صدای بلند و با شادی از دیدن او گفته بود:

·    «سیاوش کسرائی خالق آرش کمانگیر، چه سعادتی!»

 

·    این علاقه و سمپاتی اعضای طبقات اجتماعی مختلف به هنرمند توده و حزب توده را اما فقط ساده لوحان خام اندیش به معنی «همه طبقاتی» و یا «ماورای طبقاتی» بودن هنرمند توده و حزب توده می گذارند و نه تیزبینان خردمند ژرف اندیش.

·    ماهیت طبقاتی هر هنرمندی و هر متفکری در آثار او منعکس می شود و نه در حب و بغض این و آن.

·    به عبارت دقیقتر، ماهیت طبقاتی هر کس بطور اوبژکتیو (عینی) تعیین می شود و نه بطور سوبژکتیو (بسته به خصوصیات خود او و هواداران او.)         

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر