۱۴۰۰ اسفند ۲۷, جمعه

زندگی مارکس و انگلس (۱۳۳)

   

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

  

فصل نهم

در آتش انقلاب اروپا

 

۱۵

مارکس و انگلس

با

خوش بینی وافر

در اوایل سال ۱۸۴۹

شاهد

تشکیل سازمان های پرولتری نوین در اقصاء نقاط آلمان

بودند.

 

تمایل به وحدت در چارچوب ملی

تقویت می شد.

 

کارگران

رفته رفته

متوجه می شدند که هر وقت ایزوله و پراکنده بوده اند،

ضعیف بوده اند.

 

برای کارگران آلمان

همان نکته معتبر بود

که

لنین

بعدها

در

انقلابات قرن بیستم

معتبر دید:

«در ایام انقلاب

میلیون ها و میلیون ها نفر

هر هفته بیشتر از هر سال در شرایط عادی

می آموزند.»

(لنین، «تعالیم انقلاب»، «مجموعه آثار»، جلد ۲۵، ص ۲۲۹)

 

(این آموزش اما در حد دانش تجربی است.

دانش حقیقی

دیالک تیکی از دانش تجربی و دانش نظری

است.

در ایام انقلابات اجتماعی

فرصت کافی و شرایط مساعد برای کار فکری علمی عمیق بر روی تجارب وجود ندارد.

ایام رکود

بهترین ایام برای حلاجی تجارب حاصله و گذار از تجربه به تئوری، گذار از شناخت تجربی به شناخت نظری است.

مترجم)

 

مارکس و انگلس

این بلوغ سیاسی و ایده ئولوژیکی طبقه کارگر آلمان

را

به

کمک «روزنامه راین نوین» و انجمن کارگری کلن که به مهم ترین انجمن کارگری آلمان مبدل شده بود،

پیشبرد می بخشیدند.

 

(مارکس و انگلس

عملا

دیالک تیک تجربه و تئوری را ژرفا می بخشیدند.

از تجربه به تئوری، از حسی به عقلی، از شناخت تجربی به شناخت نظری

راه باز می کردند.

مترجم)


مارکس و انگلس

میان انجمن ها و سازمان های کارگری منفرد محلی و منطقه ای

روابط متنوعی پدید می آوردند

و

می کوشیدند

که

 اعضای اتحادیه کمونیست ها

 در این جنبش تجمعی پرولتاریای آلمان

 نفوذ رهبری کننده کسب کنند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر