پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
۱۱
· به قول لنین، «اوبژکتیویست از ضرورت روند تاریخی موجود صحبت می کند.
۱۲
· ماتریالیست علاوه بر آن، به بررسی دقیق فرماسیون اقتصادی جامعه موجود و مناسبات آشتی ناپذیر ناشی از آن نیز می پردازد.
۱۳
· وقتی اوبژکتیویست ضرورت سلسله ای از واقعیات امور موجود را اثبات می کند، همواره در خطر غلطیدن به موضع دفاع از این واقعیات امور قرار می گیرد.
۱۴
· ماتریالیست از تضادهای طبقاتی پرده برمی دارد و در رابطه با آنها موضع می گیرد.
۱۵
· اوبژکتیویست از گرایشات تاریخی غیرقابل تغییر دم می زند، در حالیکه ماتریالیست طبقه ای را نشان می دهد که نظام اقتصادی موجود را رهبری می کند و به این یا به آن فرم، واکنش طبقات دیگر را بر می انگیزد.
۱۶
· ماتریالیست از این لحاظ، از سوئی قاطعتر از اوبژکتیویست است و عینگرائی خود را بنیادی تر و کامل تر تحقق می بخشد.
۱۷
· ماتریالیست به اشاره صرف بر ضرورت روند قناعت نمی کند، بلکه صریحا اعلام می دارد، که کدام فرماسیون اقتصادی جامعه به روند یاد شده محتوا می بخشد و کدام طبقه این ضرورت را تعیین می کند.
۱۸
· ماتریالیست، از سوی دیگر دارای جانبداری ذاتی (طبقاتی. مترجم) است:
· چون او موظف است، که در ارزیابی هر حادثه، موضع مستقیم و روشن گروه اجتماعی معینی را اتخاذ کند.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱، ص ۴۱۴)
(منظور لنین از ماتریالیست،
مارکسیست
است.
و گرنه انواع مختلفی از ماتریالیسم وجود داشته و دارد.
مترجم)
۱۹
· اوبژکتیویسم امروزه به یکی از خطوط ماهوی ایدئولوژی بورژوائی بدل شده است که مدعی بیطرفی طبقاتی و قرار داشتن بر فراز طبقات اجتماعی و احزاب سیاسی است.
۲۰
· در مراحل آغازین توسعه جامعه بورژوائی، هنگامی که در مبارزه علیه فئودالیسم منافع طبقاتی بورژوازی نوخاسته به طور عینی با منافع عمومی خلق انطباق داشت، اوبژکتیویسم نقش نسبتا مترقی بازی می کرد.
۲۱
· اما با توسعه مبارزه طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا، اوبژکتیویسم به طور روز افزونی خصلت ارتجاعی پیدا می کند.
۲۲
· اوبژکتیویسم امروزه، در خدمت پرده پوشی محتوای طبقاتی ایدئولوژی بورژوائی است و وسیله لجن پراکنی بر ایدئولوژی سوسیالیستی است.
۲۳
· ایدئولوژی سوسیالیستی هم با اوبژکتیویسم بیگانه است و هم با سوبژکتیویسم.
· زیرا طبقه کارگر به دلیل موضع و رسالت تاریخی خویش عمیقا علاقه مند به کشف قانونمندی های جامعتی عینی و حقیقت تاریخی است.
۲۴
· از دیدگاه مارکسیسم، علمیت، عینیت و جانبداری، همدیگر را مستثنی نمی سازند، بلکه برعکس در همدیگر نفوذ می کنند و همدیگر را تکمیل می کنند.
۲۵
· اصل اوبژکتیویستی در فلسفه، خود را به طرز روشنی در انکار «مسئله اساسی فلسفه» عیان می سازد:
الف
· در ادعای قرار داشتن بر فراز ایدئالیسم و ماتریالیسم
ب
· در رد مبارزه میان ایدئالیسم و ماتریالیسم، به مثابه دو جریان اصلی فلسفه و جهان بینی.
· مراجعه کنید به سوبژکتیویسم و مسئله اساسی فلسفه.
مسئله اساسی فلسفه
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2967
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2968
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر