۱۳۹۹ دی ۶, شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۵۰)

  Bild

 

میم حجری



۲۴۱۴

سنگ سخنگو

هر مردی نر نیست و هر نری مرد نیست

 

سگ سخن جو

 

معیار عینی چیست؟
هر زنی هم زباله نیست
هر زباله ای هم زن نیست

۲۴۱۵

سنگ سخنگو

سر قولم به خودم می‌مونم. غمگین نمی‌شم. فردا بازم یه صبح دیگه و یک شروع دوباره منتظرمه. من فقط مسئول زندگی خودمم

 

سگ سخن جو

 

کسی که فقط مسئول زندگی فردی اش باشد
و نسبت به ذلت و عزت همنوعانش (جامعه و جهان) بی اعتنا باشد
باید نشست و به حالش تلخ گریست.
زنده آنانند که می رزمند.

۲۴۱۶

سنگ سخنگو

بالا تر از دوست دارم چیه؟

 

سگ سخن جو

 

دوستت دارم 

(و نه دوست دارم)
ای لاو یو 

(و نه آی لایک)
از الفاظ توخالی و بی محتوا ست که
آدمیان در لحظاتی به طور مکانیکی بر زبان میآورند
و
ذره ای ارزش ندارد
باور به این جور یاوه ها
نشانه ساده لوحیست
دوستت دارم
اگر از زبان مادر و پدر باشد
اصیل است
و
اگر زبان خود فرد باشد
اصیلترین است.



۲۴۱۷

سنگ سخنگو

انسان بودن سخت‌ترین پروژه‌ی ما آدماست.

 

سگ سخن جو

 

این جور واژه بازی ها
از کردوکارهای شریعتی شیاد بوده است.
میان آدم و انسان و بشر و هیومن و منش و من و غیره
کمترین تفاوتی وجود ندارد.
انسان
موجودی جامعتی است و در جامعه طبقاتی بسته به پایگاه اجتماعی اش
تعریف و تعیین می شود.
به لحاظ انسانیت
فرقی بین آشخور و لاشخور وجود ندارد

۲۴۱۸

سنگ سخنگو

ولی تا نره بقیه رو ببینه، نمیفهمه "تو" واقعا فرق داشتی

 

سگ سخن جو

 

چیزی و فردی یافت نمی شود که منحصر به فرد نباشد
و
ضمنا جزو بنی آدم نباشد.
دیالک تیک هویت (یکسانی) و تفاوت
شمول عام و یونیورسال دارد.

۲۴۱۹

سنگ سخنگو

من واسه بقیه خیلی قشنگ حرف میزنم به خودم میرسه همه چی یادم میره

 

سگ سخن جو

 

این اندیشه تو
اندیشه ژرفی است.
همه همینجوری اند.
باید بپرسیم:
چرا و به چه دلیل چنین است.

سعدی هم به همین نتیجه تو رسیده:
 

مستمع
صاحبسخن را بر سر شوق آورد.

 
ایراد این خصلت و سخن اما چیست؟

۲۴۲۰

سنگ سخنگو

مشکل از اونجا شروع شد که لکه ی روی پیشونی ارجحیت پیدا کرد به محتوای توی پیشونی
فریدون فرخزاد


 

سگ سخن جو

 

نه.
جای مهر بر پیشانی
با محتوای پیشانی مطابقت دارد.
روبنای ایده ئولوژیکی
انعکاس زیربنای اقتصادی است.
از کوزه همان برون تراود که در او ست.


مجاور مسجدی سگی را که وارد مسجد شده بود، می زد.
فرزانه ای دید و گفت:
نزنش.
سگ عقل ندارد.
ما که عقل داریم
پا به مسجد نمی گذاریم
مشد عبید زاکانی


۲۴۲۱

سنگ سخنگو

ذهنم پر از کثافته

 

سگ سخن جو

 

ذهن همه همین جور است.

ذهن را باید از زباله خالی کرد
بعد
ضدعفونی اش کرد.
مغز را باید شست
تا جور دیگر بیندیشد
و فرد
آدمیت از سر گیرد.


۲۴۲۲

سنگ سخنگو

دلم حرف زدن با یه ادم جدیدو میخواد که فردا منو یادش نیاد

 

سگ سخن جو

 

 

آدم؟

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد باغ

کز این و آن ملولم و حیوانم آرزو ست.


۲۴۲۳

سنگ سخنگو

افتادی وسط رابطه دو نفر به هر قیمتی شده میخوای به هم بزنیش خب تا حالا پیش خودت فکر کردی اگه از من بگیریش میتونی بدستش بیاری یا فقط تو فکر اینی که تو دیگ سر سگم نجوشه؟!


سگ سخن جو

 

 ما با دیالک تیک زن ستیزی (آنتی فمینیسم) سروکار داریم:
با زن ستیزی نران و زن ستیزی خود زنان.
شیر شرزه ای می خواست گاوی را شکار کند.
گاو بر شیر چیره شد
و
شیر خسته و ملول عقب نشست
گاوی از گله جدا شد و گاو مجروح پیروز را از پا درافکند.
شیر دید و آمد و سر سفره نشست و سیر دل خورد و برد

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر