۱۳۹۹ دی ۷, یکشنبه

درنگی در شعر فروغ تحت عنوان «چرا توقف کنم، چرا؟» (۷)

اشعار فروغ فرخزاد

 درنگی 

از

ربابه نون

۱

چرا توقف کنم؟


همکاری حروف سربی بیهوده‌ است.
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهدداد.
من از سلالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم می‌کند.

 

فروغ

در ادامه اقامه دلیل برای ضرورت و الزام جنبش انقلابی،

دیالک حرف و عمل

را

به 

شکل همکاری حروف سربی، یعنی نوشته های چاپی و پرواز، یعنی جنبش، مقاومت و مبارزه انقلابی بسط و تعمیم می دهد.

ضمنا

به

معرفی سوبژکت و شخصیت انقلابی می پردازد:

ملالت از تنفس هوای مانده.

 

مفهوم هوای مانده

نیز

به لحاظ معنوی

همتراز با مرداب و سردخانه است.

هوای مانده

عاری از اکسیژن حیات بخش است.

اندام زنده را کرخت می سازد و از کار می اندازد.

توان کار و کوشش و تلاش و تقلا را از آن می گیرد و مفلوج می سازد.

 

۲


چرا توقف کنم؟


همکاری حروف سربی بیهوده‌ است.
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهدداد.
من از سلالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم می‌کند.

 

 فروغ

سوبژکت و شخصیت انقلابی را از تبار نباتات نکامل یافته،

یعنی 

از تبار درختان می داند که مولد اکسیژنند.

اگر تیز بنگریم، 

باعث و بانی حیات در پهنه سیاره زمین

نباتات اولیه

در اعماق دریاها و اقیانوس ها بوده اند.

فونکسیون مهم نباتات

جذب گاز سمی کربن دی اکسید،  

سنتز مواد غذایی برای موجودات زنده از حشره تا حیوان و انسان

و

پمپاژ بی دریغ گاز حیات بخش اکسیژن به جو زمین 

بوده و است.

نباتات اولیه

شرایط مادی حیات

را

در پهنه زمین

فراهم آورده اند.


فروغ

سوبژکت و شخصیت انقلابی 

را

از

سلاله درختان می داند

که

بدون اکتیویته (فعالیت آگاهانه و داوطلبانه) شان

زندگی در جامعه و جهان

پایان می یابد.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر