۱۳۹۹ دی ۳, چهارشنبه

سیستم (سامانه)

  پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

 

۱

·    سیستم یک واژه یونانی است.

 

۲

·    سیستم به مجموعه ای از عناصر اطلاق می شود که با مجموعه ای از روابط (رلاسیون ها) کلیتی مجزا از محیط زیست را تشکیل می دهند.

 

۳

·    کل روابط (رلاسیون ها) را ساختار سیستم می نامند.

 

۴

·    کلیه اوبژکت ها و پدیده های واقعیت عینی در این و یا آن رابطه سیستمی و یا عناصر سیستمی قرار دارند.

 

۵

·    بنابرین، به عنوان مثال، هر کارخانه صنعتی، سیستمی است که از پیوست عناصر معینی (انسان، فن و غیره) تشکیل یافته است.

 

۶

·    کارخانه صنعتی به مثابه یک کل، یعنی به مثابه عنصری از سیستم درجه بالاتر مثلا رشته صنعتی، اقتصاد ملی است.

 

۷

·    در طبقه بندی سیستم ها که برای کاربست خلاق مفهوم سیستم الزامی است، تفاوت ماهوی میان سیستم هایی با رفتار منفعل (پاسیو) و سیستم هایی با رفتار نگنتروپیکی، یعنی رفتار مبتنی بر آماجگرایی (سیستم های سیبرنتیکی) نقش مهمی بازی می کند.

 

۸

·    کلیت هر سیستم، خود را در استحکام نسبی ساختارش نمودار می سازد.

 

۹

·    مثلا در هر کارخانه تغییر عناصر منفرد (تعویض کادرها، تعویض فن و غیره) می تواند بدون تغییر ساختار سیستم صورت گیرد.

·    این استقلال ساختار از عناصر اما نسبی است.

 

۱۰

·    تغییر عناصر هر سیستمی نهایتا به تغییر ساختار آن، یعنی به تغییر روابط (رلاسیون های) آن منجر می شود و سیستم نوینی تشکیل می یابد، کلیت نوینی با کیفیت خاص خود تشکیل می یابد.

 

·    (برای درک سیستم باید دیالک تیک های زیر را در نظر داشت:

 

الف

دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم

را

 

ب

دیالک تیک ساختار ـ فونکسیون ـ سیستم

را.

·    مترجم)

  

۱۱

·    با پیدا شدن سیستم های سیبرنتیکی، نقطه نظر دیگری به نام اطلاع (انفرماسیون) مطرح شده است.

 

۱۲

·    رفتار اکتیو سیستم، آنسان که سیبرنتیک نشان داده، اصولا فقط زمانی امکان پذیر می گردد که سیستم بتواند اطلاع مربوط به محیط زیست را و مربوط به سیستم های بسیار توسعه یافته را و مربوط به وضع خود را اخذ  کند، مورد حلاجی قرار دهد و مورد استفاده قرار دهد.  

 

۱۳

·    رفتار هر سیستم، سازمانش (سازمان یابی اش)، توانایی اش و جامه عمل پوشی آماج رفتارش و غیره با توانایی سیستم به تبدیل اطلاع به استراتژی رفتاری، وابستگی مستقیم دارد. 

 

۱۴

·    از این نقطه نظر، برتری سیستمی اقتصاد مبتنی بر پلان سوسیالیستی  بر اقتصاد کاپیتالیستی (سرمایه داری) آشکار است:

·    فقط اقتصاد سوسیالیستی در هیئت سیستم پلان بندی مرکزی، حاوی ارگانی است که می تواند در چارچوب کل اقتصاد، اطلاعات سیاسی، اقتصادی، علمی ـ فنی و غیره ضرور را به استراتژی رفتاری تمامجامعتی مبدل سازد. 

 

۱۵

·    مشخصه سیستم هایی با رفتار اکتیو را تخصص یابی فونکسیونال (کارکردی) و مطابقت عناصر تشکیل دهنده آنها تشکیل می دهد:

·    مثلا کارخانه به عنوان سیستم، رفتار آماجگرای خود را با مطابقت فونکسیون های عناصر مختلف زیر سازماندهی می کند:

 

الف

·    عملیات فنی

ب

 

·    گردآوری و حلاجی اطلاعات اقتصادی، مالی و غیره

 

پ

·    تدوین و کنترل مشخصات و غیره

 

۱۶

·    چنین سیستم هایی مشخصه سیستم های ارگانیکی را کسب می کنند.

·    مشخصه ای که مارکس بالاخص در رابطه با سیستم های اجتماعی برجسته می سازد.

 

۱۷

·    این مشخصه بدان معنی است که عناصر سیستم در مطابقت با تعیین کارکردی (فونکسیونال) خود به معنای سیستم، به طور کلی به ساختار کشیده می شوند.

 

۱۸

·    مشخصه دیگر سیستم های ارگانیکی که با این مشخصه در پیوند است، لیاقت آنها به تشکیل عناصری (ارگان هایی) است که برای انجام فونکسیون (کارکرد) الزامی برای کل سیستم ضرورند.

 

۱۹

·    مشخصه فوق الذکر سیستم به مثابه کل نسبتا مجزا از محیط زیست از نقطه نظرهای زیر حائز اهمیت است:

 

۱

·    محیط نیز از مجاری معینی بر سیستم مؤثر می افتد که اینپوت (مدخل) نامیده می شوند.

 

۲

·    سیستم نیز بر محیط زیست از مجاری معینی مؤثر می افتد که آوتپوت (مخرج) نامیده می شوند.

 

۳

·     سیستم می تواند آوتپوت ها و اینپوت های مختلف داشته باشد.

 

۴

·     برای آنالیز (تجزیه و تحلیل) رفتار هر سیستم، تمیز اینپوت ها و آوتپوت های مادی ـ انرژتیکی از اینپوت ها و آوتپوت های اطلاعاتی از اهمیت شایانی برخوردار است.

 

۵

·    رفتار سیستم به این معنا بسان تنظیم اطلاعات آوتپوتی نسبت به اطلاعات اینپوتی نمودار می گردد:

·    می توان چگونگی انعکاس و یا بروز (نشان دادن) تغییر اطلاعات اینپوتی در اطلاعات آوتپوتی را مورد پژوهش قرار داد.

 

۶

·    در چنین مواردی می توان از ساختار درونی سیستم انتزاع کرد.

·    یعنی آن را بلک بوکس تلقی کرد.

 

۷

·    پژوهش پیوند های رفتار سیستم از نقطه نظر کارکردی (فونکسیونال) از قانونمندی های پیوندها میان سیگنال های اینپوتی معین و سیگنال های آوتپوتی منطق با آنها صورت می گیرد.

 

۸

·    چیستایی پیوندها یعنی اتصالات تشکیل یافته میان سیستم های منفرد را می توان تعقیب کرد، اگر آوتپوت سیستمی، اینپوت سیستم های دیگر باشد.

 

۹

·    بدین طریق می توان پیوندهای فوق العاده بغرنج میان عناصر (زیرسیستم های) مختلف هر سیستم بسیار بغرنج و پیچیده را روشن و قابل رؤیت ساخت.

 

۲۰

·    از آنجا که جامعه، سیستم پویای (دینامیکی) بسیار پیچیده ای است، کشف قانونمندی های عام فونکسیونالیزاسیون و توسعه جامعه توسط مارکس در رابطه معینی با رمزگشایی از پیوندهای سیستم ساز ماهوی در جامعه و با شناخت خصلت سیستمی جامعه یکسان بوده است.

 

۲۱

·    درک سیستمی از جامعه (در نظر گرفتن جامعه به مثابه یک سیستم) یکی از جوانب مهم جامعه ـ تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی را تشکیل می دهد.

 

۲۲

·    جامعه ـ تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی خصلت سیستمی جامعه را به مثابه ارگانیسم اجتماعی کشف کرده و روشن کرده است.

 

۲۳

·    جامعه ـ تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی این مسئله را از نقطه نظر خاص سیستم های اجتماعی در مد نظر قرار می دهد.

·    قوه صدور حکم توسط جامعه ـ تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی نیز ناشی از همین امر است.

  

۲۴

·    مسئله مرکزی جامعه ـ تئوری کشف این نکته است که عناصر و زیرسیستم های جامعه در چه رابطه ای نسبت به یکدیگر و نسبت به ارگانیسم (اندام) جامعتی به طور کلی قرار دارند.

 

۲۵

·    جواب به این مسئله را که محتوای اصلی درک سیستمی علمی جامعه را تشکیل می دهد، مارکس در آموزه فرماسیون اقتصادی جامعه داده است.  

 

·    مراجعه کنید به فرماسیون اقتصادی جامعه

 

فرماسیون اقتصادی جامعه

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7254

 

پایان

 

 

فرماسیون اقتصادی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2906

 

پایان

 

۲۶

·    مارکس در آموزه فرماسیون اقتصادی جامعه حقایق امور زیر را نشان داده است:

 

الف

 

۱

·    جامعه فقط به مثابه کلیت مناسبات جامعتی میان افراد وجود دارد. 

 

۲

·    مارکس بدین طریق، مسئله مناسبات جامعتی را مبنا قرار می دهد.

·    مناسبات جامعتی ئی که ساختار عناصر سیستم جامعتی نسبت به کلیت را تشکیل و سازمان می دهد.

 

ب

 

۱

·    در این کلیت، مناسبات تولیدی مادی، حائز نقش سیسم تعیین کننده ای اند.

·    (مناسبات تولیدی مادی در تشکیل سیستم نقش تعیین کننده به عهده دارند.)

 

۲

·    مناسبات تولیدی مادی ئی که با خصلت نیروهای مولده جامعه مطابقت دارند.

 

۳

·    از آن (از دیالک تیک مناسبات تولیدی مادی و نیروهای مولده جامعه. مترجم)، کلیت ارگانیکی فرماسیون جامعه تشکیل می یابد که عناصر و زیر سیستم ها و غیره اش در مطابقت با خصلت سیستم کلی جامعه تشکیل می یابند و به حرکت می افتند. 

 

پ

 

·    عناصر «شیئی» جامعه (انسان، فن و غیره) نمایندگان مناسبات جامعتی، آنسامبل (ارکستر) مناسبات جامعتی اند که شاخص (مشخص کننده) فرماسیون اقتصادی جامعه اند.

 

ت

·    میان عناصر جامعه، پیوندهای قانونمند وجود دارند.

·    عناصری که خاص هر فرماسیون اقتصادی جامعه اند.

  

۲۷

·    در قاموس مارکس، جامعه ارگانیسم (اندام) یکپارچه و وحدت مندی است.

·    سیستمی است که در آن، عناصر و مناسبات مختلف، پویا (دینامیک) هستند و نیروهای مولده نقطه آغازین انقلابی کننده ی (منقلب کننده ی) این دینامیک محسوب می شوند.

 

۲۸

·    مناسبات تولیدی حاصله از سطح توسعه تاریخا مشروط نیروهای مولده، تشکیل دهنده سیستم بغرنجی از عناصر، روابط، مقولات و قوانینی اند که با یکدیگرتأثیر متقابل ارگانیکی (عضوی) دارند و همگی با نیروهای مولده، شاخص (مشخص کننده) فرماسیون اقتصادی جامعه اند.

 

۲۹

·    از آنجا که مناسبات تولیدی، مناسبات اقتصادی میان انسان ها در روند تولیدند و در جوامع طبقاتی، مناسبات میان طبقات اجتماعی اند، در نگرش های سیاسی، قضایی ـ حقوقی، اخلاقی و غیره این طبقات اجتماعی و در مؤسسات و نهادهای درخور روبنای جامعه منعکس می شوند.

 

۳۰

·    میان عناصر و مناسبات روبنایی جامعه نیز پیوندهای متقابل وجود دارند که مشخصه هر سیستم ارگانیکی است.

 

۳۱

·    این سیستم از طریق شعور، کردوکار افراد، گروه ها و طبقات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد و بدین طریق، بر مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) در مجموع به طور اکتیو اثر می گذارد.

 

۳۲

·    جامعه، سیستم یکپارچه ای از عناصر، مناسبات، سیستم ها و زیرسیستم های به طور عضوی به هم پیوسته و درخور همدیگر است.

·    سیستمی که در آن فونکسیون اجتماعی، یعنی ماهیت جامعتی هر کدام از پدیده های جامعتی بسته به خصلت سیستم جامعتی در مجموع، تعیین می شود.

 

۳۳

·    فقط از نقطه نظر (منظر) کل سیستم جامعتی می توان از پیوندهای متقابل سیستم ساز میان جوانب و عناصر مختلف ارگانیسم (اندام) جامعتی پرده برداشت و توضیح شان داد و بدین طریق تعین مندی (دترمیناسیون) دیالک تیکی توسعه («رفتار») جامعه بشری را درک کرد.

 

۳۴

·    این نقطه نظر مبتنی بر کلیت جامعه به مثابه سیستم، مشخصه ماهوی ئی است که جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی را با جامعه شناسی بورژوایی مرزبندی می کند.

 

۳۵

·    از خصلت سیستمی جامعه، معیار دقیقی برای تمیز عناصر، مناسبات و زیرسیستم های سیستمخودی و سیستمبیگانه حاصل می آید.

 

۳۶

·    عناصر و روابط سیستم های جامعتی مختلف سوسیالیسم و کاپیتالیسم نمی توانند به دلخواه ترکیب شوند.

 

۳۷

·    عناصر و روابط سیستم های جامعتی مختلف وحدت ارگانیکی با هم دارند و با توجه به عناصر و روابط سیستم جامعتی دیگر دیورژانس (ناهمگرایی) اقتصادی ـ اجتماعی از خود نشان می دهند.

 

۳۸

·    مشروطیت (اشتراط) این خصلت متضاد عناصر و مناسبات سیستم جامعتی سوسیالیسم نسبت به عناصر و مناسبات سیستم جامعتی کاپیتالیسم از این رو ست که با عناصر و مناسبات سیستمبر (حامل سیستم) و سیستمتعیینگر (تعیین کننده سیستم) رابطه ارگانیکی دارند و از آنها استخراج می شوند و به لحاظ اجتماعی ـ اقتصادی در تضاد با عناصر و مناسبات سیستمتعیینگر فرماسیون اقتصادی سرمایه داری قرار دارند.

·    مثلا با عوامل زیر:

 

الف

·    با قدرت سیاسی طبقه کارگر که به واسطه حزبش رهبری می شود.

 

ب

·    با  مالکیت جامعتی بر وسایل تولید

 

۳۹

·    علمیت تفکر مارکسیستی سیستم، همزمان در برخورد طبقاتی بر کلیه پدیده های اجتماعی است.

 

۴۰

·    به رسمیت شناسی نقش تعیین کننده مناسبات اقتصادی مادی در سیستم جامعتی بدان معنی نیست که تعین مندی (دترمینه بودن) را می توان به معنی تأثیر یکسویه اقتصاد بر مابقی سیستم های ارگانیسم جامعتی فهمید.

 

۴۱

·    فقط تجرید علمی می تواند به عنوان مثال، مناسبات اقتصادی را در فرم «محض» (ناب، بی غل و غش) تشکیل دهد.

 

۴۲

·    این  مناسبات اقتصادی اما همانطور که مارکس نشان داده، مناسباتی میان انسان ها، مناسباتی میان گروه های انسانی و میان طبقات اجتماعی هستند.

 

۴۳

·    این مناسبات فقط به برکت کردوکار این شخصیت ها، گروه ها و طبقات واقعیت می یابند (رئالیزه می شوند. از امکان به واقعیت مبدل می شوند.) که ضمنا مناسبات ایده ئولوژیکی (سیاسی، اخلاقی و غیره) به طرز ارگانیکی (عضوی) در کلیت درهم تنیده اند و چیزی خارجی در مقابل مناسبات اقتصادی نیستند.

  

۴۴

·    درک مارکسیستی سیستم از جامعه، کمترین وجه مشترکی با طرح های سطحی و بند تنبانی «ماتریالیسم اقتصادی» و «دترمینیسم (تعین مندی) فنی» ندارد که می کوشند تا تاریخ را به طرز یکسویه با مؤثریت «فاکتورهای» اقتصادی و فنی و غیره توضیح دهند.

 

۴۵

·    تئوری مارکسیستی سیستم درست برعکس اینها نشان می دهد که کل تنوع مناسبات جامعتی را که تشکیل دهنده جامعه به مثابه سیستم، به مثابه ارگانیسم (اندام) است، نباید به درجه یکی از فرم های این مناسبات تقلیل داد.

 

۴۶

·    ایدئال مارکسیسم ـ لنینیسم، توسعه همه جانبه انسان به مقام سوبژکت روندهای اجتماعی است.

 

۴۷

·    اما از آنجا که انسان نه موجودی انتزاعی (مجرد)، بلکه آنسامبلی (ارکستری) از مناسبات جامعتی است، باید برای شکوفائی شخصیت، یعنی برای شکوفایی فرد،  سیستم جامعتی توسعه یافته سوسیالیسم تشکیل گردد، که مبتنی بر نیروهای مولده مدرن و اقتصاد منطبق با آنها باشد.

 

۴۸

·    استراتژی حزب در ساختمان (تشکیل) سیستم جامعتی توسعه یافته سوسیالیسم در جمهوری آلمان دموکراتیک منطبق با درک مارکسیستی ـ لنینیستی از سیستم  است.

 

۴۹

·    فقط بر مبنای برخورد مارکسیستی به سیستم می توان مسائل توسعه اجتماعی را که انقلاب علمی و فنی مطرح می سازد، به طرز علمی حل کرد.

·    به عنوان مثال:

 

الف

·    سازماندهی مطلوب تأثیر متقابل مؤثر میان رشته های تولیدی مختلف را

 

ب

·    سازماندهی مطلوب تأثیر متقابل مؤثر میان تولید و اینفرا ساختار را

 

پ

·    و سرانجام، علم، آموزش و پرورش، نظام مکانی (پلان بندی، توسعه و تضمین مناطق، شهرها، استان ها و غیره) را

 

ت

·    سازماندهی مطلوب تأثیر متقابل مؤثر میان اقتصاد و سیاست و غیره را

 

۵۰

·    معلوم است که این مسائل فقط بر مبنای پیش بینی  بغرنج جامعه می توانند حل شوند که متکی بر تجزیه و تحلیل علمی پیوندهای سیستم ساز در جامعه است.

 

·    مراجعه کنید به پیش بینی مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه

 

 

پیش بینی مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7304

 

پایان

 

۵۱

·    تجزیه و تحلیل سیستمی، ضامن علمیت و صحت پیش بینی ها و مبنای متدئولوژیکی مهمی برای تصمیمگیری های دورنمایی (آتی) حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طبقه کارگر است.

 

۵۲

·    تجزیه و تحلیل سیستمی، وسیله تئوریکی مهمی برای تشکیل سیستم نوینی از مناسبات جامعتی است.

·    یعنی مبنای تئوریکی برای رهبری (هدایت) جامعه به مثابه سیستم است.

·    برای رهبری (هدایت) زیرسیستم های منفرد و برای سازماندهی روابط متقابل آنها با یکدیگر و با سیستم جامعتی سوسیالیسم به طور کلی است.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر