۱۳۹۹ آذر ۳۰, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۳۷)

 ​ Bild

میم حجری



۲۱۸۱

سنگ سخنگو


همه ما یک روز به گذشته برمی گردیم و برای کسانی که دوستمان داشتند و رهایشان کردیم سخت خواهیم گریست .


سگ سخن جو

 

 ماضی چیست و رجعت به ماضی به چه معنی است؟
مضارع
پلی است میان ماضی و مستقبل
برگشت به ماضی به دو معنی زیر است:


۱
برای نقد ماضی


۲
برای احیای ماضی

نقد ماضی برای طرحریزی مستقبل بهتر
است
احیای ماضی
به دلیل نفرت از پیشرفت و آینده است که کسب و کار فئودالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم است


۲۱۸۲

سنگ سخنگو

بعد دیدن این، دلم می‌خواد اول رو کتابام بشاشم بعد بسوزونمشون.


سگ سخن جو

 

 شاشیدن بر روی کتب و سوزاندن آنها
  کار بخردانه ای نیست.

اولا به این دلیل که از هر کتاب چندین هزار نسخه منتشر می شود


ثانیا محتوای نظری هر کتابی باید نقد شود


امحای مکانیکی کتاب کسب و کار خردستیزان است
اگر به جای عکس جملاتی از این کتاب منتشر میشد
میشد نقد کرد


۲۱۸۳

سنگ سخنگو

دیگه تبدیل میشم به یه الکی خوش


سگ سخن جو

 

 وقوف به این حقیقت امر
خود گام بزرگی در بیداری است.
نوعی انتقاد جسورانه از خویشتن خویش است.
خیلی ها دیر به این صرافت و صراحت می رسند
خیلی دیر.
آن سان که عزرائیل را به پوزخند برمی انگیزند


۲۱۸۴

سنگ سخنگو

واقعا داره حالم از این زندگی نمایشی تو عنستاگرام بهم میخوره


سگ سخن جو

 

 این زندگی
اولا
نمایشی نیست
ثانیا خاص جنقوری اسلامی نیست
سکنه جنقوری
اهل تقلید طوطی وشند و همه چیز را از فرنگی ها مو به مو کیپه، ترجمه و تکرار میکنند
این استیل زندگی طبقات حاکمه است:
بی محتوایی این استیل
محتوای ‍آن است


اینها در مضارع مدام بسر میبرند
در بی فردایی


۲۱۸۵

سنگ سخنگو

گُمم نكنيد و خلاصه از اين لوس بازيا


سگ سخن جو

 

 «گُمم نكنيد و خلاصه از اين لوس بازيا» بسان عکس ها فوق العاده زیبا ست.

تفاوت ایندو عکس اما
از زمین تا کهکشان است.
هیچ وجه مشترکی بین ایندو نمی توان یافت.
گم شدن و گمراه کردن
در این صورت پیش برنامه ریزی شده است.


۲۱۸۶

سنگ سخنگو

شبایی که دلم میگیره شهریار میخونم

 

سگ سخن جو

 

 مثلا کدام شعر شهریار دلت را باز می کند؟
شهریار شعری دارد که می توان یک میلیون بار خواند و سیر نشد.
کدام شعر او ست؟


۲۱۸۷

سنگ سخنگو

فقط شخصا چون هنری که فاقد نظریه پردازی باشه و عناصر کاربردی داخلش فلسفه نداشته باشن رو بعنوان (هنر) قبول ندارم یک ذره این دسته بندی برام به هم میریزه ولی به هر حال هر چیزی که بشر توی پیدایشش نقش داره رو در خور و نیازمند (نقد) میدونم حتی علم و فلسفه

سگ سخن جو

 

 هنر
اگر هنر باشد
اصلا اجازه طرح نظر ندارد.
در کشور ما هر شاعری خود را پیغمبری می پندارد و به منبر می رود.
فونکسیون هنر
همان فونکسیون آیینه است.
هنر باید جامعه را منعکس کند.
تحلیل جامعه
موضوع هنر نیست.
موضوع ماتریالیسم تاریخی و جامعه شناسی مارکسیستی - لنیینستی است.


۲۱۸۸

سنگ سخنگو

سیاست عصبیم میکنه ترجیح میدم شعر بخونم

 

سگ سخن جو

 چیزی در جامعه بشری نمی توان یافت که سیاسی نباشد.
هر شعری
هر شعاری
هر نوحه ای
هر مرثیه ای
هر موعظه ای
هر ترانه و تصنیف و تندیسی
هر ترفند و تلبیس و توطئه ای
هر تابلوی نقاشی و سمفونی ئی

سیاسی است.  

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر