۱۳۹۹ آذر ۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۴۳)

 

 

شین میم شین

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳)

۱

دو کس چه کنند از پی خاص و عام

یکی نیکمحضر، یکی زشتنام:

 

معنی تحت اللفظی:  

چاه

همیشه و همه جا

به دست دو نوع آدم حفر می شود:

به دست نیکمحضری

و

به دست زشتنمامی

 

 

سعدی

در این بیت شعر،

دوئالیسم هابیل و قابیل (خیر مطلق و شر مطلق)

را

به شکل دیالک تیک تیک (۱) بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی

در این بیت شعر،

دوئالیسم هابیل و قابیل (خیر مطلق و شر مطلق)

را

به شکل دیالک تیک تیک محضر و زشتنام بسط و تعمیم می دهد.

 

سؤال این است که چرا ضد دیالک تیکی و یا دوئالیستی زشت نام، نیکمحضر باید باشد و نه نیک نام؟

 

در فلسفه سعدی

رابطه فرم و محتوا

و

 ظاهر و ذات

نه

دیالک تیکی،

بلکه هارمونیکی اند.

 

یعنی

فقط

 در وحدت با همند و نه در تضاد با هم.

به

همین دلیل ماهیت هر بدنامی، به طور اوتوماتیک، بد است

و

ماهیت هم نیک محضری (خوش رویی، خوش صحبتی)، نیک.

 

البته

سعدی

در این مورد نیز پیگیر نیست.

 

مثلا

وقتی می گوید:

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست

ای برادر سیرت زیبا بیار

رابطه صورت  وسیرت

دیالک تیکی

است

و

نه

هارمونیکی.

 

یعنی

آدمیان می توانند علیرغم داشتن ظاهر زیبایی،

ذات زشتی

 داشته باشند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر