۱۳۹۹ آذر ۴, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۴۰)

 

شین میم شین

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳)
 

۱

 بد اندیش مردم به جز بد ندید

بیفتاد و عاجزتر از خود ندید

 

معنی تحت اللفظی:

قضیه همیشه از این قرار است که بداندیشان

عاقبت به خیر نمی شوند

گزیر هم به چاه افتاد و به نهایت عجز خود پی برد.

 

محتوای نظری این بیت شعر سعدی

زادگاه اندیشه بودن تجربه است:

گزیر در نتیجه افتادن به چاه به خودشناسی می رسد.

 ژرفای این سخن سعدی

اشاره به دیالک تیک جامعه شناسی و خودشناسی است:

پی بردن به عجز خود توسط گزیر

ضمنا

با

پی بردن به عجز همنوع در صورت افتادن به چاه همراه می شود:

گزیر خود را عاجزتر از همه می بیند.

یعنی

به

مقایسه خود با همنوعان خود مبادرت می ورزد.

 

۲

همه شب ز فریاد و زاری نخفت

یکی بر سرش کوفت، سنگی و گفت:

«تو هرگز رسیدی به فریاد کس؟

که می جوئی امروز فریادرس؟»

 

معنی تحت اللفظی:

کسی سنگی بر سرش رها کرد و گفت:

«تو که به داد کسی نرسیده ای، انتظار دادرسی از همنوعان نداشته باش.»

 

اکنون

از

هومانیسم فئودالی سعدی

پرده برمی افتد:

هومانیسم فئودالی

مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است:

به

کسی

کمک می شود که کمک کرده باشد.

 

کسی که ستم کرده،

ستم می بیند.

 

این تئوری اخلاقی فئودالی سعدی است:

ستمدیده

صبر می کند تا ستمگر به چاه افتد،

بعد وارد عمل می شود.

انتقام می گیرد.

مقابله به مثل می کند.

همان سنگی را که از دست ستمگر خروده، بر سرش می کوبد.

انتقام می گیرد.

 

انسان ایدئال سعدی

سنگ در جیب و خشم و کینه در دل دارد.

 

لحظه سقوط ستمگر،

لحظه انتقام ستمدیده از او ست.

 

تا زمانی که ظالم بر سر قدرت است، باید مورد عزت و احترام قرار گیرد و حتی فکر مقاومت در برابر ظلم به مخیله کسی خطور نکند، چه برسد به تشکل، وحدت اندیشه و عمل، مقاومت و پیکار و براندازی بساط بیداد.

مسائل

به

صورت فردی حل و فصل می شوند

و

نه

به

صورت کلکتیو و جامعتی.

 

لحظه عمل، در قاموس سعدی لحظه (۱)  است.

 

جواب

 

لحظه عمل، در قاموس سعدی لحظه عکس العمل است.

 

لحظه عکس العمل، لحظه ای است که قلدر به وسیله قلدری بدتر از خود سرنگون شده و در اعماق چاه، بیکس و بیچاره و بی پناه افتاده است، در انتظار بنده صالحی که لقمه ای، کوزه آبی و پتوئی برایش پایین بیندازد.

 

سعدی اکنون شیپور (۲) مظلوم از ظالم را به غریو در می آورد، تا سنگ هائی را که از دست ظالم خورده اند و برداشته و نگه داشته اند، بر سرش بکوبند و بگویند کیستند و سنگها چه ماجرائی داشته اند.

 

جواب

 

سعدی اکنون شیپور انتقام مظلوم از ظالم را به غریو در می آورد، تا سنگهائی را که از دست ظالم خورده اند، برداشته و نگه داشته اند، بر سرش بکوبند و بگویند کیستند و سنگها چه ماجرائی داشته اند.

 

طرز تفکر فئودالی را بهتر از این نمی توان معرفی کرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر