۱۳۹۹ آبان ۲۸, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۳۴)

 

شین میم شین

نه 

اندیشه مادرزاد وجود دارد

و

نه

اندیشیدن مادر زادی.

 

اندیشیدن

را

باید مثل هرعلم،

در روندی دشوار فراگرفت.

 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳)

 

۱

به است از دد، انسان صاحبخرد

نه انسان، که در مردم افتد چو دد.

 

معنی تحت اللفظی:

انسانی

بهتر از دد است، که خردمند است

و

نه

انسانی که بسان دد به جام مردم می افتد.

 

حافظ

 

ورای طاعت دیوانگان، ز ما مطلب

که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست.

 

معنی تحت اللفظی:

از ما فراتر از اطاعت مجانین، انتظاری نداشته باش.

برای اینکه شیخ ما، خردگرایی را معصیت می داند.

 

حافظ در این بیت غزل، حتی عاقلی را گناه می داند و دیوانگی و جنون را می ستاید.

 

وفور واژه «می» به مثابه مرکزی ترین (۱)  و ستایش بی پایان از آن،

به دلیل خردستیزی حافظ بوده است.

 

جواب

 

وفور واژه «می» به مثابه مرکزی ترین (مفهوم)  و ستایش بی پایان از آن،

به دلیل خردستیزی حافظ بوده است.

 

می

خانه فهم و هوش و عقل را به اتش می کشد و انسان را از خود بیهوش می سازد.

 

علاقه مفرط فریدریش نیچه، فیلسوف کج و کوله فاشیسم به حافظ

ضمنا

به

دلیل خردستیزی او ست.

 

نیچه

مؤسس خردستیزی است.

 

حافظ

 

خرقه زهد مرا، آب خرابات ببرد

خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت.

 

معنی تحت اللفظی:

می

هم زهد مرا و هم خانه عقل مرا نابود ساخت.

 

حافظ در این بیت، از نقش می (آب خرابات و آتش میخانه) در تخریب خانه زهد و عقل سخن می گوید.

 

ستایش مستمر حافظ از می

ترفند و طریقی برای تبلیغ خردستیزی است.

 

حافظ

 

ای که از دفتر عقل، آیت عشق آموزی

ترسم، این نکته به تحقیق ندانی دانست.

 

معنی تحت اللفظی:

کسی که با استفاده از عقل سودای درک عشق را در سر بپرورد، موفق نخواهد شد. 

 

حافظ در این بیت غزل، توضیح عشق ببرکت عقل و علم را غیرممکن اعلام می کند و به دفاع از (۲ و ۳)  برمی خیزد.

 

جواب

 

حافظ در این بیت، توضیح عشق ببرکت عقل و علم را غیرممکن اعلام می کند و به دفاع از (خردستیزی و ندانمگرایی)  برمی خیزد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر