۱۳۹۹ آبان ۲۸, چهارشنبه

درنگی در سخنی از شهاب الدین سهروردی (۴) (بخش آخر)

  27042008333.jpg

  شهاب الدین سهروردی 

(۵۴۹ ـ ۵۸۷ ه. ق.) 

(۱۱۵۴ ـ ۱۱۹۱)

 عقل سرخ 

درنگی

 از 

ربابه نون

 

۱

گفتم: 

 نشان ظلمات چیست؟ 

گفت:

  سیاهی 

 و تو خود در ظلماتی 

اما تو نمی دانی ،

 آن کس که این راه رود

 چون خود رادر تاریکی بیند 

بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است 

و هرگز روشنایی به چشم ندیده.

 پس 

اولین قدم راهروان 

این است.


نشان ظلمات

سیاهی 

است.

اگر کسی در ظلمات باشد و نداند که در ظلمات است

و

علیرغم بودن در ظلمات به راه افتد، 

متوجه بودن خود در ظلمات می شود

و

ضمنا

در می یابد که قبلا هم در ظلمات بوده است و هرگز روی روشنایی را ندیده است.

این اولین قدم رهروان است.

 

این بدان معنی است

که

راه

و

قدم گذاشن در راه

اسباب کسب خودآگاهی

است.

خودآگاهی به گمراهی تاکنونی خویش.

 

ما

به

لحاظ فلسفی

با نوعی پراکتیسیسم (عملگرایی) سر و کار پیدا می کنیم.

پراکتیسیسم روحی و نه مادی.

 

پراکتیسیسم مادی

را

جریانات آوانتوریستی (ماجراجویی) چپ و راست و آنارشیستی و تروتسکیستی

نمایندگی می کنند.

 

پراکتیسیسم

چه پراکتیسیسم مادی و چه پراکتیسیسم روحی

دیالک تیک تئوری و پراتیک

را

تخریب می کند.

تئوری

را

تحقیر می کند و دور می اندازد

و

پراتیک کورکورانه و هرچه بادا باد 

را

مطلق می کند.

 

یکی از دلایل تجلیل و تبلیغ و تدریس و توجیه عرفان و آوانتوریسم و آنارشیسم

در ایده ئولوژی بورژوایی واپسین و معاصر همین است.

 

با تحقیر تئوری

هم می توان توده خر را به دنبال هیتلر روانه ساخت و هم به دنبال خمینی و بن لادن و رجوی و جزنی و غیره.

 

۲

 آن کس که این راه رود

 چون خود رادر تاریکی بیند 

بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است 

و هرگز روشنایی به چشم ندیده.

 پس 

اولین قدم راهروان 

این است.

 

مضحک و مسخره این است

که

منکرین تئوری

مکتب ضد علمی و ضد عقلی خود

را

عرفان

و

پیروان آن را عارف جا می زنند.

یعنی

منکران شناخت (معرفت)

را

شناسنده و دانای راه قلمداد می کنند.

 

۳

 پس 

اولین قدم راهروان 

این است

و

 از این جا ممکن بود که ترقی کند. 

 

امکان ترقی (تعالی و صعود روحی) پس از این خودشناسی قلابی و واهی

فراهم می آید.

 

۴

اکنون اگر کسی بدین مقام رسد

 از این جا تواند بود 

که پیش رود.

 

 اولین قدم مورد نظر سهروردی

اصلا

قدم

 نبوده است.

خودآگاهی به گمراهی

وقوف به بودن در ظلمات 

 بوده است.

 

سهروردی

این وقوف به خودگمراهی

را

مقام و مرحله و پله معرفتی 

 می نامد.

 

عارف از ابن مرحله می تواند راه افتد.

تا چه بشود؟

 

۵

مدعی چشمه ی زندگانی در تاریکی

 بسیار سرگردانی بکشد ،

 اگر اهل آن چشمه بود 

به عاقبت

 بعد از تاریکی روشنایی بیند.

 

  

عارف

در قاموس سهروردی جویای آب حیات (چشمه زندگانی) است و پس از سرگردانی بسیار، 

اگر اهل چشمه باشد،

پس از تاریکی

به

روشنایی می رسد.

 

احتمالا

به

خدا و یا حق کذایی می رسد و در خدا مضمحل و منحل می شود.

 

وجه مشترک همه مکاتب عرفانی همین است:

خدا شدن.

حق شدن.

با

حق

یکی شدن.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر