۱۳۹۴ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

دموکراسی و کاپیتالیسم (2)

اثری از مجید افسر
دموکراسی و کاپیتالیسم   
(تأملاتی در زمینه رابطه ای مسئله زا) 
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری

 
13
·        در تفاسیر لیبرالی، آزادی سیاسی و اقتصادی به مثابه پیش شرط هائی تلقی می شوند که یکدیگر را مشروط می سازند:

الف
·        دورنمای انگلوساکسنی آن خود را ـ قبل از همه بعد از جنگ جهانی دوم ـ در تئوری قرن آمریکا تعمیم می بخشد.

ب
·         اما تئوری سیستم جهانی  (والراشتاین و بعدها کیز فان در پیل در سال 2006)  برعکس، نشان می دهند که  «صنعتی کردن کاپیتالیستی به تعویق افتاده»  از قرن نوزدهم  (در آلمان از سال 1871)  تا اواخر قرن بیستم (در آسیای شرقی) همواره با فرم های سیاسی استبدادی حاکمیت پیوند داشته اند.

ت
 میلتون فریدمن (1912 ـ 2006)
اقتصاد دان آمریکائی
(ماکر و میکرو اقتصاد، تاریخ اقتصاد، آمار)
پروفسور دانشگاه شیکاگو
برنده جایزه نوبل برای علوم اقتصادی
در عرصه تحلیل مصرف، تاریخ و تئوری پول، نمایش بغرنجی سیاست ثبات
بعد از کینز، متنفذترین اقتصاد دادن محسوب می شود.
کتاب پر فروش او:
کاپیتالیسم و آزادی (1962)

·        میلتون فریدمن ـ یکی از متفکرین نئولیبرالیسم ـ در «کاپیتالیسم سازمان یافته مبتنی بر رقابت، سیسستمی از آزادی اقتصادی و سیاسی را می بیند و آن را شرط ضرور برای آزادی سیاسی تلقی می کند.»    
·        (میلتون فریدمن «کاپیتالیسم و آزادی» 1976)   

پ
·         با توجه به تاریخ دموکراسی و کاپیتالیسم باید این موضعگیری ها به مثابه موضعگیری های سرتاپا ایدئولوژیکی تلقی شوند.

ث
 جیمز هرینگتون (1611 ـ 1677)
فیلسوف انگلیسی
اثر اصلی او تحت عنوان «همبود اقیانوس» (1656)
بیانگر مدل یک جمهوری ایدئال است.
حاوی 30 قانون اساسی است.
تئوری جمهوری او حاوی مشخصات زیرین است:
اصل نمایندگی
چرخش ادارات
سیستم دو مجلسی
تفکیک سختگیرانه مجلس شورا و سنا (تصمیمگیری)
او منشاء قدرت سیاسی را قدرت اقتصادی می دانست:
«تبعیت قدرت از مالکیت»
از یان رو خواهان تقسیم اراضی به تساوی میان مولدین، تغییر قانون توارث و کشاورزی  بود.
ایده های او قرن های متمادی مؤثر بوده اند:
در فرهنگ سیاسی لیبرال ویگس
در انقلاب آمریکا
در قانون اساسی آمریکا
او جزو کمونیست های اوتوپیکی محسوب می شود.

·        در اثر    ماکفرسون، به هر حال، در جوار هوبس و جان لاک، «لوه لرها» و هرینگتون نیز به مثابه جنبش های سوسیالیستی آغازین و یا جنبش های کمونیستی ـ اوتوپیکی و ایدئولوگ های آنها مورد قدردانی قرار می گیرند.

14
·        جنبش های سوسیالیستی آغازین و یا جنبش های کمونیستی ـ اوتوپیکی   در مبارزات طبقاتی قرون وسطای واپسین ـ قبل از همه در شهرها ـ  تاریخ خود را دارند:

الف
·         جنبش توده های تهیدست، مثلا قیام سیومپی در فلورنس (1378)  

ب
·        جنبش های دهقانی در قرون 14 و 15

15
·        سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی موتیو (شعار) پایان دادن به حاکمیت را همواره بر پرچم خویش نگاشته اند.
·         ارنست بلوخ همیشه این حقیقت امر را به نام نامیده است.

16
·         تشکیل عناصر جامعه طبقاتی بورژوائی ـ حتی در مناطق تحت سلطه مناسبات حاکمیت فئودالی ـ همواره با مطالبات زیر همراه بوده است:

الف
·         درخواست دموکراسی رادیکال از پائین بمثابه پیش شرط خودفرمائی خلق

ب
·        تشکیل قدرت دولتی بطور دموکراتیک مشروعگشته، که از قدرتش برای از بین بردن نابرابری های اجتماعی و قدرت طلبی های ثروتمندان استفاده کند

17
·         از همان آغاز معلوم بود که آزادی گره خورده به مالکیت خصوصی، خادم منافع خصوصی اقلیتی خواهد بود.
·        در حالیکه «اراده عمومی» بطور دموکراتیک مشروعگشته قانون، همواره قدرت لازم برای محدود کردن منافع خصوصی اقلیت ثروتمند را به عنوان پیش شرط دارد.

18
 کانفورا لوچیانو (1942)
فیلولوگ کلاسیک (ایتالیا)
پروفسور فیلولوژی یونانی و لاتینی در شهر باری، 
عضو کمیته علوم سنت های کلاسیک، (بوستون)، 
عضو انجمن گرامشی (روم) و مؤلف کتب زیادی است.
مولف «تاریخ مختصر دموکراسی»  ( 2005 )

·         لوچیانو کانفورا (2006) نشان می دهد که طبقات بلحاظ مالکیت خصوصی ممتاز حتی از آنتیک (جهان باستان کلاسیک) تا کنون، همواره فقط زمانی به دفاع از فرم حاکمیت دموکراتیک تن در داده اند که در ان خطری برای امتیازات مالکیتی خود ندیده اند.

19
·         مارکس در «تئوری بناپارتیسم» با توجه به شکست انقلاب 1848 در فرانسه همین کشف را در مورد جامعه بورژوائی ـ کاپیتالیستی بطور مشخص مطرح می سازد:
·        « اگر بورژوازی قدرت اجتماعی ـ اقتصادی خود را از سوی طبقه کارگر (و یا انقلاب پرولتری) در خطر ببیند، حاضر است که از قدرت سیاسی مستقیم خود صرفنظر کند و یا قدرت سیاسی خود را به دیکتاتوری مطلقه و خودکامه منتقل سازد.»

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر