۱۳۹۴ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

سیری در دلنوشته ای از تهمینه میلانی (2)



تهمینه میلانی 
(۱۳۳۹)     
ویرایش و تحلیل از شین میم شین

·        این اثر تهمینه میلانی را حریفی برای ما فرستاده و از چند نظر بانی خیر گشته است.
·        چون تأمل روی این نوشته رئالیستی برای ما دستکم از دو نظر اهمیت دارد:

الف
·        اولا برای آشنائی با جامعه بسیار مفید است.

ب
·        ثانیا برای آشنائی با معماران جدید روح جامعه (روشنفکران)  جالب است.  

1
پدرم بود.
بازم نون تازه آورده بود.
نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
بابام می گفت:
« نون خوب خیلی مهمه!
من که بازنشسته ام، کاری ندارم،
هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم.»

·        آثار هنری در دیالک تیکی از آگاهی و خودپوئی تدوین می یابند.

·        این بدان معنی است که خود مؤلف (هنرمند) فقط به بخشی از فرم و محتوای اثر خویش وقوف دارد.
·        به بخش آگاهانه اثر خویش کم و بیش وقوف دارد.

2
·        پدر پیر برای دختر و داماد خود نان تازه می آورد.
·        مسئله در عین عادی جلوه کردن، عمیقا غیر عادی است.
·        پیر بازنشسته تمام شیره جسم و جانش را برای چرخاندن چرخ زندگی فدا کرده است.
·        بازنشسته است.
·        چون دیگر توان جان کندن ندارد.
·        ولی علیرغم آن، برای دخترش نان تازه می برد.

·        چرا و به چه دلیل؟
·        چرا پدر بقیه عمرش را که به کوتاهی آهی است، به میل و نیاز خود صرف نمی کند؟  

3
·        در همین بند آغازین دلنوشته تهمینه دنیائی سخن تبیین می یابد.
·        مسئله این است که خیلی از سخنان تبیین می یابند، بی آنکه تبیین یابند.
·        تأمل روی هر اثر ضمنا به معنی تبیین تبیین نایافته ها ست.
·        به معنی پا فراتر نهادن از مرزهای ظاهری اثر هنری است و ورود به ذات آن است.

4
پدرم بود.
بازم نون تازه آورده بود.
نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.

·        از همین جملات کوتاه می توان نتیجه گرفت که پدر پیر در صف عصب سوز و طاقت فرسای نانوائی می ایستد تا برای دخترش نان تازه ببرد.

·        کدام نیرو پدر پیری را به چنین کرد و کار شاقی برمی انگیزد؟

5
بابام می گفت:
« نون خوب خیلی مهمه!
من که بازنشسته ام، کاری ندارم،
هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم.»

·        دلیل پدر پیر شنیدنی است:

  نون خوب خیلی مهمه!

·        دلیل او اصلا دلیل نیست.
·        دلیل او دلیل واره است.
·        چیزی از جنس بهانه است.

·        اما بهانه برای چی؟
·        بهانه به چه نیت و به چه انگیزه و دلیل؟

6
در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت.
هیچ وقت هم بالا نمی اومد.
هیچ وقت.

·        این رفتار پدر پیر به چه معنی است؟

·        چرا وارد خانه دختر خویش نمی شود؟

·        در اینکه دیدار با فرزند برای مادر ـ پدر از حوایج مهم روحی و روانی است، کمترین تردیدی نیست.
·        ولی علیرغم آن، جامه عمل نمی پوشد.

·        چرا و به چه دلیل؟   

7
 در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت.
هیچ وقت هم بالا نمی اومد.
هیچ وقت.

·        شیوه رفتار پدر پیر با فرزند خویش، بیشتر شبیه شیوه رفتار کنیز با کدبانو و نوکر با ارباب است.
·        شبیه رفتار بیگانه با بیگانه است.

·        آیا محتوای «رابطه» ی والدین با فرزندان همان محتوای رابطه زیردست با زبردست، وابسته با خودمختار، کنیز با کدبانو، نوکر با ارباب است؟

·        اگر چنین است، چرا و به چه دلیل؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر