۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (114)

جمعبندی از 
مسعود بهبودی 

 دلا یاران سه نوع اند، ار بدانی
مجازی اند، مجازی اند، مجازی
 
بزن لایکی به هر عکسی که یابی
بکش هورا به حرفی که خوانی 

ایراسیونالیسم و آنارشی مفهومی
(خردستیزی و هرج و مرج مفهومی) 

1
واژه های علمی استاندارد هستند.

2
مقوله فلسفی پراتیک
به معنی تمرین نیست
ولی حاوی تمرین نیز است.

3
پراتیک یک مقوله فلسفی است.

4
به همان سان
که
مفهوم بیولوژیکی درخت
  در برگیرنده سرو و صنوبر و غیره است
مقوله فلسفی پراتیک
هم
در برگیرنده ی تجربه، تمرین، آزمون، آزمایش، عمل، کار، کرد و کار و غیره است.

5
پراتیک و امثالهم را نمی توان و نباید ترجمه کرد
در آن صورت آنها مثله و مخدوش و فقیر و عقیم و اخته می شوند.

6
کسانی که مفاهیم خیلی خیلی ثقیل تر از قبیل
ولضالین
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
را به آسانی آب خوردن بر زبان می رانند
باید با آموزش و کاربست
مقولات فلسفی 
از قبیل  
پراتیک و تئوری و اوبژکت و سوبژکت
مشکلی نداشته باشند.

7
آدم ها هر چه بیشتر مفهوم و مقوله و قانون در کله داشته باشند،
به همان اندازه دقیقتر می اندیشند و اندیشه خود را تبیین می دارند.
فقر مفهومی که مزیتی نیست.

8
سوبژکت را می توان به ذهن ترجمه کرد
ولی سوبژکت یک مقوله فلسفی است
که
نتیجه تجرید خیلی چیزها از جمله ذهن است:
انسان، گروه، طبقه، ذهن، فاعل و الی آخر

9
ترجمه نکردن مقولات و  مفاهیم فلسفی 
امری عمدی است
تا تفکر مفهومی تمرین و آموخته شود. 

بیشتر سکوت می کنم 
سکوتم مبنی بر این است 
که هیچ کلمه ای قدرت بیان و تفسیر ناگفته های درونم را ندارد. 
حریف

1
آزردگی ها و یا خوشی ها پدیده های پسیکولوژیکی (روانی)  اند
ولی اگر شناخته شوند، قابل تبیین اند.

2
اگر مثال و مورد مشخص ذکر شود،
می توان به مدد کلمات و جملات تبیین داشت.

3
نیافتن مفاهیم و احکام
(کلمات و جملات)
دال بر عدم شناخت است. 

 طناب تجربه و چاه شناخت

1
تجربه می تواند هم صحت حکمی را اثبات کند و سقمش را.

2
امپیریسم (تجربه گرائی)
به تنهائی حلال مشکلات شناخت نیست.

3
امپیریسم الاغ استقراء است.

4
اگرچه تجربه و شناخت تجربی
خیلی مهم و صرفنظرناپذیر است. 

5

مثال:
اگر باران ببارد، پیاده رو خیس می شود.
پیاده رو خیس است.
استقراء می گوید:
پس باران باریده است.


6
این حکم استقراء هم می تواند درست باشد و هم نباشد.

7
خیسی پیاده رو می تواند دلیل دیگری داشته باشد.
مثلا ممکن است که مأمورین شهر داری آب پاشیده باشند. 

 سنگرهای جعلی برای عوام و عوامفریبی 
سؤال  و جواب: 
 تو به چه حقی در حضور من غذا می خوری؟
 تو به چه حقی در حضور من روزه می گیری؟!

1
این جور چالش های «نظری» 
از ارزش خاصی برخوردار نیستند.

2
این جور بحث ها
ـ در بهترین حالت ـ
 بحث های عبث و بیهوده ای
راجع به چیزهای تصادفی، فرمال ، سطحی و صوری اند.

3
نه روزه گیری نشانه حقانیت سنگر اجتماعی ـ سیاسی کسی است
و نه روزه خواری.

4
مؤمنینی بوده اند و هستند
که مظاهر بی بدیل هومانیسم و ناتورالیسم اند
و آته ئیست هائی بوده اند و هستند
که مظاهر بارز فاشیسم و فوندامنتالیسم و توحش و بربریت اند.

5
تضاد اصلی جامعه و جهان
نه تضاد ته ئیسم با آته ئیسم
نه تضاد مذهبی با لامذهب
بلکه تضاد توده های مولد و زحمتکش
با طبقات اجتماعی مفتخور و انگل است.

6
مسئله
اینجا
حفر سنگر رزم میان روزه خوار و روزه گیر است.

7
این سنگر ما نیست.
مسئله ما هم نیست.

8
این حق هر کسی است که روزه بخورد و یا بگیرد.

9
بنظر ما
روزه خور و روزه گیر می توانند جهان بینی واحدی را نمایندگی کنند.

10
کسانی که تضاد ته ئیسم و آته ئیسم را عمده می کنند
(سطل ننه ات طلب ها، حشمتیست ها، فاشیست ها، نیهلیست ها، آنارشیست ها و غیره)
در حقیقت جهان بینی ایدئالیستی را نمایندگی می کنند.

11
یعنی فکر می کنند
اگر همه آته ئیست شوند
(شعور عوض شود)
زمین بهشت برین می شود.

12
این یعنی تقدم قائل شدن بر روح و یا شعور
و ثانوی  قلمداد کردن ماده و یا وجود.

13
روشنگری
حسابش از این شعبده بازی ها جدا ست.

14
روشنگری علمی و انقلابی 
باید دست به ریشه برد.
تبر بر ریشه خرافه و مذهب و غیره بکوبد
و گرنه خطر آن می رود که سنگرهای جعلی حفر شوند
و توده گیج شود و به دنبال نخود سیاه فرستاده شود.

15

طبقه حاکمه هم همین را می خواهد و می کند.
طبقه حاکمه
دیرای است که
جنگ صلیبی تمام ارضی 
را
جامه عمل می پوشاند.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    دلا یاران سه نوع اند، ار بدانی
    مجازی اند، مجازی اند، مجازی

    بزن لایکی به هر عکسی که یابی
    بکش هورا به هر حرفی که خوانی

    پاسخحذف