۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (42)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از 
شین میم شین
 
مقوله فلسفی «هنر»
در فلسفه فردوسی

نبشتن یکی نه که نزدیک سی
چه رومی، چه تازی و چه پارسی

چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی
ز هر گونه ‌ای کان، همی بشنوی

جهاندار سی سال از این بیشتر
چه گونه پدید آوریدی هنر

برفت و سرآمد بر او روزگار
همه رنج او ماند از او یادگار

·        معنی تحت اللفظی:
·        دیوان به طهمورث نوشتن به سی زبان را آموختند.
·        از آن جمله به زبان های رومی و عربی و فارسی و سغدی و چینی و پهلوی و دیگر زبان ها که به تصور آیند.
·        طهمورث، سی سال دیگر هم زیست و هنرهای گوناگون پدید آورد.
·        بعد عمرش به آخر رسید و رفت.
·        اما نتایج رنج او به یادگار ماند.

1
جهاندار سی سال از این بیشتر
چه گونه پدید آوریدی هنر

·        در این بخش از اسطوره ایرانی نیز در مقوله هنر، نتایج کرد و کار مادی و معنوی انسان ها (هنر انسان ها)  تجرید می یابند.

2
نبشتن یکی نه که نزدیک سی
چه رومی، چه تازی و چه پارسی

چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی
ز هر گونه ‌ای کان، همی بشنوی

·        در این بخش از اسطوره ضمنا معرفی عمیق تری از دیوان صورت می گیرد:

1
اثری از روزبه دلیجانی

بفرمود پس دیو ناپاک را
به آب اندر آمیختن خاک را

هر آنچ از گل آمد چو بشناختند
سبک خشک را کالبد ساختند

به سنگ و به گچ، دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد

چو گرمابه و کاخ های بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند

·        دیوان در این بخش اسطوره،  مولدین مادی اند:

الف
·         از ترکیب آب و خاک، گل می سازند.

ب
·        گل را به صورت خشت در می آورند.

ت
·         خشت را خشک می کنند تا آجر واره شود.

پ

·         با هزاران خشت خشک، خانه، گرمابه، دیوار، برج، بارو، کاخ و ایوان می سازند.

2
·        دیوان ضمنا علمای جامعه آغازین محسوب می شوند.

الف
·        دیوان به علم هندسه تسلط دارند.

ب
·        دیوان توانائی لازم برای مادیت بخشی به علم را دارند.
·        یعنی علم هندسه را واقعیت مادی می بخشند.
·        به عمارات مادی خود، فرم هندسی می دهند.

ت

·        اگر به زبان ایمانوئل کانت، سخن گوییم، دیوان هم به خرد نظری مسلط اند و هم به خرد عملی.

پ
·        یعنی به دیالک تیک تئوری و پراتیک (اندیشه و عمل) مسلط اند.

3
نبشتن یکی نه که نزدیک سی
چه رومی، چه تازی و چه پارسی

چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی
ز هر گونه ‌ای کان، همی بشنوی

·        دیوان بنا بر محتوای این بخش اسطوره، اهل تفکر و علم و فن هستند و به همه زبان های زمین تسلط دارند.

·        ما باید مقوله دیوان در شاهنامه را مورد بررسی مستقل قرار دهیم.

4
جهاندار سی سال از این بیشتر
چه گونه پدید آوریدی هنر

برفت و سرآمد بر او روزگار
همه رنج او ماند از او یادگار

·        فردوسی در این بند شعر، بطور غیر مستقیم و ضمنی، معنای زندگی را از موضع هومانیسم و راسیونالیسم بنیانگذاری می کند:
·        معنای زندگی در قاموس حکیم خردگرای طوس، هنر ورزی و به یادگار نهی است.

·        طهمورث می میرد.
·        ولی چه باک که نتیجه رنج او، نتیجه تلاش و کوشش او، به صورت گنج به یادگار می ماند.

·        اکنون می توان به معنی مقولات فلسفی «رنج» و «گنج» و «نام» در فلسفه فردوسی پی برد.

5
جهاندار سی سال از این بیشتر
چه گونه پدید آوریدی هنر

برفت و سرآمد بر او روزگار
همه رنج او ماند از او یادگار

·        با توجه به این بیت حکیم می توان گفت:
·        مقوله فلسفی «نام» با مقوله فلسفی «گنج» و مقوله فلسفی «گنج»  با مقوله فلسفی «رنج» در پیوند دیالک تیکی قرار دارد:
·        دیالک تیک سه عضوی رنج و گنج و نام.

·        این دیالک تیک پرمحتوا و غول آسا خاص حکیم طوس است.

6
·        دیالک تیک رنج و گنج هم بسط و تعمیم دیالک تیک ریاضت و لذت است که در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی هم وجود دارد.

·        فردوسی اما این دیالک تیک ارزشمند را غنا، ژرفا و توسعه معنوی حیرت انگیزی می بخشد و آن را به شکل دیالک تیک رنج و گنج و نام (دیالک تیک ریاضت و لذت و میراث) بسط و تعمیم می دهد و برای استدلال و اثبات هومانیستی ـ راسیونالیستی معنامندی زندگی به خدمت می گیرد.
    
·        هم این شکل بسط و تعمیم حکیم طوس و هم این محتوای هومانیستی ـ راسیونالیستی این دیالک تیک سه عضوی در مقیاس جهانی ـ حتی ـ بی نظیر، حیرت انگیز و ستایش انگیز است.

·        این اما ضمنا به چه معنی است؟

7
تیتان و زندگی 
اثری از الفرد هریکا
فرزند وین سرخ

برفت و سرآمد بر او روزگار
همه رنج او ماند از او یادگار

·        این موضعگیری هومانیستی ـ راسیونالیستی حکیم طوس نفی آشکار و علنی نیهلیسم (پوچی گرائی) و اگزیستانسیایلسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

·        حکیم طوس زندگی را نه بی معنی، نه پوچ، نه هیچ واره و توخالی، بلکه معنامند و درونمایه مند می داند:
·        معنای زندگی رنج برای به یادگار نهادن گنج (نام) است.
·        معنای زندگی هنر ورزی مادی، فکری و روحی و به میراث نهادن نتایج حاصله برای نسل های آینده است.

·        دلیل خصومت خردستیزان، پوچی گرایان، فاشیست ها و فوندامنتالیست ها با حکیم طوس همین جا ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر