۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه

دولت (5)


پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان شین میم شین

ب
درک آنارشیستی از دولت

·        آنارشیسم با شعارهای انقلابی توخالی بر ضد هر نوع دولت و بر ضد هر نوع سازمان سیاسی مستحکم مبارزه می کند.

1
·        آنارشیسم ـ بدین طریق ـ در پی بی اعتبار کردن سلاح اصلی طبقه کارگر و اقشار زحمتکش است.
·        سلاح اصلی طبقه کارگر و همه زحمتکشان عبارت است از قدرت سازمان و قدرت دولت سوسیالیستی که بوسیله طبقه کارگر اداره می شود.

2
·        اپورتونیسم راستگرا و آنارشیسم تنها بلحاظ ظاهر دو جریان مخالف یکدیگر بنظر می رسند.
·        آندو با یکدیگر تماس می یابند، به یکدیگر مبدل می شوند و در مورد انکار ضرورت دولت سوسیالیستی  و مبارزه بر ضد آن با همدیگر تقاطع می یابند.

3
·        اپورتونیسم راستگرا و آنارشیسم با حملات اصلی ایدئولوژیکی و سیاسی قدرت های امپریالیستی بر ضد سوسیالیسم نیز تقاطع پیدا می کنند.
·        زیرا لبه تیز این حملات در وهله اول بر ضد قدرت دولت سوسیالیستی و بر ضد  فونکسیون رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن متوجه است.

4
·        حملات بورژوائی، رویزیونیستی و آنارشیستی ـ سندیکالیستی بر دولتیت در کشورهای سوسیالیستی در عصر حاضر نیز در این چارچوب صورت می گیرند.

5
·        در این حملات، اداره دولتی ـ سانترالیستی (مرکزیتگرا) جامعه با بوروکراتیسم یکسان قلمداد می شود و جایگزینی آن بوسیله باصطلاح خودگردانی  طلب می شود.

6
·        در این حملات، بویژه جدائی میان کردوکار ارگان های دولتی و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی خواسته می شود.

7
·        پیشنهاداتی از این نوع با توجه به مبارزه سرسختانه میان دو سیستم اجتماعی در عرصه جهانی و با توجه به انقلاب علمی ـ فنی، بلحاظ تئوریکی باطل و بی پایه و بلحاظ سیاسی فوق العاده خطرناک اند.

6
مسائل دولت برای مارکسیسم ـ لنینیسم 

·        مسائل دولت برای مارکسیسم ـ لنینیسم همیشه مسائل پیوند سیستمی زندگی اجتماعی به شرح زیر بوده اند:

1
·        مسئله تسخیر قدرت بوسیله طبقه کارگر و استفاده از هر امکان موجود در این زمینه بوده است.

2
·        مسئله دفاع از مواضع تسخیر شده توسط طبقه کارگر بوده است.

3
·         مسئله مبارزه بخاطر پیروزی سوسیالیسم جهانی در نبرد جاری میان سوسیالیسم و سرمایه داری بوده است.

4
·        مسئله مرکزی کشورهای سوسیالیستی در حال حاضر عبارت است از تحکیم مداوم حاکمیت طبقه کارگر در اتحاد با دهقانان، روشنفکران و زحمتکشان دیگر و تسریع آماجگرایانه و برنامه ریزی شده توسعه نیروهای مولده مدرن و انقلاب علمی ـ  فنی.

5
·        این دو امر زمانی امکان پذیر خواهد بود که اصل سانترالیسم  دموکراتیک بطور خلاقانه مورد استفاده قرار گیرد.
·        یعنی هر دو جنبه آن با هم پیوند تنگاتنگ داشته باشند:

الف
·        از سوئی برنامه ریزی مرکزی و هدایت سرسختانه توسعه جامعه سوسیالیستی در خطوط اصلی اش با توجه به قانونمندی های توسعه آن.

ب
·        ازسوی دیگر انجام وظایف زیر:

1
·        شرکت حتی الامکان وسیع زحمتکشان در اداره دولت و اقتصاد

2
·        جلب توده های زحمتکش

3
·         بالاتر بردن سطح شعور و ابتکار عمل توده های مولد و زحمتکش  

4
·         توسعه کردوکار مبتنی بر احساس مسئولیت فردی در کلکتیف های سوسیالیستی.

ت
·        این ساختار و انضباط کار، دولت سوسیالیستی را به ارگانیسم زنده مبدل خواهد ساخت که در آن فعالیت های گونه گون سیاسی زحمتکشان در شهر و روستا بصورت کردوکار مبتنی بر پیش بینی و برنامه ریزی بهم می پیوندند.

پ
·        تعیین عملکرد خلاق و پویای دولت سوسیالیستی باید با نیازمندی های سیستم اجتماعی کلی و رشد یابنده سوسیالیسم  انطباق داشته باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر