۱۳۹۴ خرداد ۲۷, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (108)


جمعبندی از
مسعود بهبودی
 

 علاقه عجیب بعضی ها
به تسخیر فقط قسمتی از دولت


1
دولت ماشینه برادر.

2
دولت ماشینی بغایت به هم پیوسته و بغرنج
 در دست طبقه حاکمه ای محیل و مکار
برای
سرکوب اقشار و طبقات اجتماعی
دیگر
است.

3

دولت همان چماق سرکوب دیر آشنا ست
که
اجامر رنگش زده اند
و
در زر ورق مدرن  و مد روزی
 بسته بندی اش کرده اند.

4
قسمتی از چماق 
را 
نمی توان تسخیر کرد.

5
تسخیر قسمتی از ماشین 
هم محال است و هم ابلهانه و بی معنی است.
تازه اگر
ماشین نکبت سرکوب و تعقیب و ترور
 به درد کسی بخورد.

6
 تصاحب در و پنجره ای از ماشین
و 
یا
چرخ و چراغی از ماشین
چه دردی را برای چه کسی دوا می کند؟

7
 به قول ولادیمیر که شهرتش فراموش شده
ماشین را باید
ـ قبل از همه ـ
با توسل به قهر انقلابی تسخیر کرد.

8
بعد 
آن را
با فوت و فن  دیالک تیکی
در هم شکست.

9
یعنی بخش هائی از آن را از زباله تهی کرد و با چیزهای پر محتوا پر کرد.

الف
مثلا وزارت علوم را
از زباله های فوندامنتالیستی ـ فئودالی ـ روحانی
خالی کرد
و
با علمای حقیقی و خلقی و انقلابی  پر کرد.

ب
وزارت فرهنگ را
از کتب حاوی خرافات فئودالی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی
تخلیه کرد
و
با کتب علمی و فنی مدرن و معاصر جایگزین ساخت
و الی اخر


10
دولت یک مفهوم فلسفی است، 
برادر عرطشی.

11
دولت یک مفهوم ماتریالیستی ـ تاریخی است.

الف
این مفهوم را باید در عالم عام تعریف و درک و هضم کرد.

ب
بعد در پرتو عام
دولت سوئد و موئد و هر دولت منفرد (خاص) دیگر را درک نمود
و توضیح داد.

ت
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام


12

دولت ابزار سرکوب طبقه حاکمه است.

13
دولت دستگاه حفظ و حراست از منافع استراتژیکی طبقه حاکمه است.

14
دولت می تواند برای
حفظ حاکمیت طبقه حاکمه
به هر کار عجیب و غریبی دست زند.
آن سان که 
حتی تحصیلکرده ترین عناصر عوام الناس
شاخ در بیاورند و چه بسا حتی خر شوند و آچمز شوند و عرعر کنند.

15
دولت می تواند حتی 
آبروی صدر اعظم کشوری را بریزد
تا
هم توهم «بی طرفی» خود را
هم توهم ماهیت «غیر طبقاتی» خود را
هم توهم «ماورای طبقاتی» بودن خود را

در ذهن کاهل توده نشا زند
 و
هم حاکمیت طبقه حاکمه را
برای مدت مدیدی
حفظ و تحکیم کند.

16
تعیین کننده برای دولت
منافع استراتژیکی طبقه حاکمه 
است.

17
مهم برای دولت 
حفظ و توسعه و تحکیم حاکمیت طبقاتی 
است.

18
دولت های سرمایه داری موسوم به اجتماعگرا
نتیجه مبارزات خونین و پرتلفات طبقه کارگر 
و 
عقب نشینی های سنجیده طبقه حاکمه
برای حفظ حاکمیت خویش اند.

19
مسئله به این سادگی ها نیست.

20
این حکم در رابطه با دولت کارگری هم صادق است:

الف
دولت کارگری 
می تواند برای حفظ و توسعه و تحکیم حاکمیت طبقه کارگر 
  سیاست اقتصادی جدید (نپ) را به مورد اجرا بگذارد که
بظاهر به نفع بورژوازی و طبقات اجتماعی انگل و دارا ست.

ب
این تجربه را دیده ایم.

ت
آنتونیو گرامشی 
در این زمینه
رهنمودهای روشن دارد:
طبقه کارگر پس از قبضه قدرت
حتما نباید بهتر از طبقات اجتماعی دیگر
زندگی کند.


21
فرق ماتریالیسم دیالک تیکی با ماتریالیسم مکانیکی
همین جا ست.

22
به همین دلیل
حزب طبقه کارگر
باید حزبی فلسفی باشد.

الف
چون از منافع استراتژیکی طبقه کارگر
فقط 
با 
تسلیحات فکری فلسفه (خرد اندیشنده) 
می توان  دفاع کرد.

ب
طویله  
نمی تواند حزب طبقه کارگر باشد.

ت
با کله خالی از خرد
با توسل به هارت و پورت
 نمی توان از منافع طبقه کارگر دفاع کرد.   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر