درنگی
از
میم حجری
حق پرست
همواره در دیکتاتوری
یک طبقه آزاد وجود دارد که آزادانه از مواهب بهره مند می شود.
و در فرم دمکراسی نیز همواره دمکراسی منافع یک طبقه را در راس می نشاند و بقیه طبقات از دمکراسی به صورت فرمال بهره مند خواهند شد.
در این دو جمله حق پرست
اغتشاش فکری و مفهومی او راجع به مفاهیم دیکتاتوری و دموکراسی آشکار می گردد:
به زعم حق پرست
دیکتاتوری = آزادی محتوایی طبقه ای و آزادی فرمال بقیه طبقات اجتماعیدموکراسی = تقدم منافع طبقه ای و تأخر منافع بقیه طبقات اجتماعی
حق پرست
تأخر منافع را با دموکراسی فرمال جایگزین می سازد.
برای درک و توضیح مفهوم دیکتاتوری
باید به درک و توضیح مفهوم اوتوریته نایل آمد.
در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی
اوتوریته را به اقتدار ترجمه کرده اند و به کار می برند.
اصولا نباید مفاهیم علمی و فلسفی را ترجمه کرد.
چون در این صورت، ناقص و مثله و مسخ و مخدوش و حتی تحریف می شوند.
مثال:
ترجمه مارکسیسم به مکتب و یا مذهب مارکس و سوسیالیسم به جاممعه گرایی گمراه کننده است و نه رهگشا.
هر دولتی از نقطه نظر کلاسیک های مارکسیسم (مارکس و انگلس)،
فرمی از دیکتاتوری است.
خواه دولت اشراف برده دار و روحانی باشد، خواه دولت اشراف فئودال و روحانی باشد، خواه دولت بورژوازی باشد و خواه دولت پرولتاریا و دهقانان.
به همین دلیل
کلاسیک ها دولت پرولتاریا را بی رنگ و ریا و نیرنگ،
دکیتاتوری پرولتاریا می نامند.
قضیه وقتی روشنتر می شود که به درک و توضیح رئالیستی اوتوریته نایل آییم.
مثال:
هم مادر و پدر، اوتوریته اند و هم ارباب فئودال و سرمایه دار.
ولی تفاوت ماهوی آندو اوتوریته از زمین تا آسمان است.
ایندو اوتوریته عینا و عملا ضد یگدیگرند.
مادر و پدر به مثابه اوتوریته،
خادم و خیرخواه عمیقا قلبی فرزند خویشند.
در حالیکه ارباب فئودال و سرمایه دار، متنفر از رعیت و پرولترند و سودایی جز استثمار و سرکوب آندو ندارند.
هر گردی گردو نیست.
هونکر به مثابه اوتوریته ضد ماهوی هلموت کهل به ثمابه اوتوریته بوده است.
حزب توده به مثابه اوتوریته ضد ماهوی حزب رستاخیز و حزب جمهوری اسلامی و غیره به مثابه اوتوریته است.
حق پرست
بنابراین دیکتاتوری پرولتاریا نیز نه دیکتاتوری تمام خلقی که دیکتاتوری توده ها بر علیه ضد توده هاست.
یعنی در دیکتاتوری پرولتاریا،
یعنی در دیکتاتوری پرولتاریا،
آزادی پرولتاریا، آزادی توده ها تضمین و تداوم می بخشد و اثر این دیکتاتوری را مستقیما سرمایه داران و سایر ملاکین احساس می کنند.
حق پرست، حوصله و یا فرصت مطالعه تعریف مفاهیم ندارد.دیکتاتوری پرولتاریا
یکی از مهمترین مفاهیم ماتریالیسم تاریخی است
و مثل هر مفهوم علمی و فقهی و فلسفی و هنری، تعریف دارد.
مراجعه کنید
به
دیکتاتوری
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10566
پایان
دیکتاتوری پرولتاریا
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10607
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر