۱۳۹۸ بهمن ۱۹, شنبه

متانقدی بر متد نقدی (۲۹)


جامعه باز و بسته
انسان شناسی و فرهنگ
 
 
جيانكارلو بوستي
(۱۹۴۶) 
روزنامه نگار ایتالیایی
 ۱۳۷۸ ، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸) 

۱
پوپر
 نظريه جديدي 
را
 درباره ي دموكراسي
 ارائه مي دهد:

حریف بی سواد ایتالیایی
حرف زدن حتی بلد نیست.
 
به
همین دلیل
ادعا می کند
که
پوپر
ارائه دهنده ی نظریه (تئوری) جدیدی راجع به دموکراسی
است.
 
تئوری پوپر راجع به دموکراسی اما چیست؟
 
۲
«اما همه اين دشواري هاي نظري به راحتي قابل رفع است 
اگر 
 ما 
به  عوض اين پرسش قديمي 
كه
  چه كسي باید حكومت كند.
 اين مساله علمي تازه را مطرح سازيم 
كه
 چگونه مي توانيم به بهترين نحو از بروز شرايطي كه در آن 
يك حاکم 
بد و دردسرافزا مي شود 
جلوگيري به عمل آوريم؟
 
حالا
معلوم می شود
که
تئوری پوپر راجع به دموکراسی
اصلا
تئوری نیست.
 
پوپر بسان دیگر مجانین امپریالیستی
حواس پرت
است
و
پرت و پلا می بافد.
 به
همین دلیل
قبل از طرح تئوری به اصطلاح جدید خود راجع به دموکراسی
و
قبل از استدلال علمی و تجربی و منطقی و اثبات صحت آن،
راجع به دشواری های نظری (تئوریکی) نظریه (تئوری) ناگفته و ناشنوده و نامعلوم خود
داد سخن سر می دهد.

۳

آدم
بی اختیار
دلش به حال طلاب این طویله پوپر می سوزد
که
پای منبر پروفسور حواس پرتی نشسته اند
که
حتی
توان عرعر ندارد.

راه حل پوپر برای دشواری های تئوریکی تئوری اش راجع به دموکراسی
نه 
راه حلی عملی، علمی و عینی 
بلکه
راه «حلی» سوبژکتیو (ذهنی) و حرفی و هارتی و پورتی
است:
جوهر راه «حل» های بندتنبانی پوپر
  تعویض فرمولبندی جمله ها 
ست.
جمله بازی
در
«فلسفه» پوپر
همه کاره است.

۴
«اما همه اين دشواري هاي نظري به راحتي قابل رفع است 
اگر 
 ما 
به  عوض اين پرسش قديمي 
كه
  چه كسي باید حكومت كند،
 اين مساله علمي تازه را مطرح سازيم 
كه
 چگونه مي توانيم به بهترين نحو از بروز شرايطي كه در آن 
يك حاکم 
بد و دردسرافزا مي شود 
جلوگيري به عمل آوريم؟
 
پوپر
راه «حل» مسائل مربوط به دموکراسی 
را
به
راه حل قدیم و راه حل جدید
طبقه بندی می کند:

الف
راه حل قدیم 
به
چه كسي باید حكومت كند
می چسبد.

ب
راه حل جدید و مطلوب پوپر
به
چونگی جلوگیری از شرایطی می چسبد که مانع بد و دردسرافزا شدن حاکم  می شود.

۵
ایراد بینشی پوپر
قبل از همه
عدم درک مفهوم حاکمیت
از
سویی
و
عدم درک دیالک تیک حاکمیت و حکومت
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
از
سوی دیگر
است.

پوپریسم
لکه ننگی بر پیشانی جامعه شناسی امپریالیستی است.
پوپریسم
مظهر شرم انگیز خریت و خردستیزی
است.

پوپر
زیربنای اقتصادی جامعه
را
به 
کلی 
نادیده می گیرد.

پوپریسم
از
روبنای ایده ئولوژیکی جامعه
فقط
شخصی
را
اوتوریته ای
را
مثلا
امپراطوری
را
خانی
را
شاهی
را
صدر اعظمی
را
ولی فقیهی
را
مطلق می کند
و
بر
مابقی عناصر روبنای ایده ئولوژیکی
از
دولت تا مذهب
از
حقوق تا قضاوت
از
فقه تا فلسفه
از
هنر و استه تیک تا اتیک (اخلاق)
از
آداب و رسوم تا سنن و خرافات
از
وزرا تا وکلا
از
کارمندان تا کارگزاران
از
مأمورین تا مسئولین
خط می زند.


فکر و ذکر و هم و غم پوپر
حاکم مورد نظر
است
و
نه
فرماسیون اقتصادی مورد نظر
و
نه
حاکمیت طبقاتی مورد نظر
و
نه
حتی
هیئت حاکمه مورد نظر.

راه حل پوپر برای دموکراسی سطحی، صوری و ساده لوحانه اش
نیز
در
تزکیه و تنظیف و تربیت و تعمیر اوتوریته مورد نظر او
خلاصه می شود.
 
 
پوپر
هواداران و «دانش» جویان بخت برگشته خود
را
به
اعصار باستانی
می برد.
 
به
دوران قیاصر ایران و یونان و روم و بابل و چین و ماچین
که
توله شاهی
از
بدو تولد
برای حکومت تزکیه و تنظیف و تربیت و تعمیر می شد.
 
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر