۱۳۹۶ آبان ۱۶, سه‌شنبه

وحدت و مبارزه خدایان سه گانه (۱۰۳)



 
فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
 
عصیان
(۱۳۳۶)

ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
 

   چیست این افسانه رنگین عطرآلود؟
  چیست این رؤیای جادو بار سحر آمیز؟
 
  کیستند این حوریان، این خوشه های نور
   جامه ها شان از حریر نازک پرهیز؟

   کوزه ها در دست و بر آن ساق های نرم
  لرزش موج خیال انگیز دامان ها
    می خرامند از دری بر درگهی آرام
   سینه ها شان خفته در آغوش مرجان ها

  آب ها پاکیزه تر از قطره های اشک
     نهرها بر سبزه های تازه لغزیده
   میوه ها چون دانه های روشن یاقوت
     گاه چیده، گاه بر هر شاخه ناچیده
 
۱
فروغ ۲۰ ساله 
در این بند از شعر عصیان،
نعمات بهشتی موعود
را
زیر علامت سؤال قرار می دهد.
 
در بخش قبلی همین شعر،
از ذلت های جهنم و از زشتی و وحشت انگیزی اجامر جهنم
پرده برداشته بود.
 
بدین طریق
از 
فوت و فن دیالک تیک فریب طبقه حاکمه ـ خدا
پرده برداشته می شود:
از
دیالک تیک بیم و امید
پرده برداشته می شود
که
به شکل دیالک تیک دوزخ و بهشت بسط و تعمیم می یابد:
طبقه حاکمه ـ خدا
از سویی 
بشریت 
را
تهدید می کند
و
از سوی دیگر
تطمیع.

دیالک تیک بیم و امید
(تهدید و تطمیع)
کسب و کار سنتی طبقه حاکمه برده دار و فئودال و بورژوا ست.

۱

   چیست این افسانه رنگین عطرآلود؟
  چیست این رؤیای جادو بار سحر آمیز؟
 
این وعده های سرخرمن طبقه حاکمه ـ خدا
روی دیگر مدال دیالک تیکی بیم و امید او هستند.
 
۲
 
  کیستند این حوریان، 
این خوشه های نور
   جامه ها شان از حریر نازک پرهیز؟ 
 
حوریان و در ابیات بعدی، غلمانان
از
ماهیت بهشت موعود 
و
ضمنا
از
ایدئال ها، آرزوها، نیازها و آرمان های مؤمنین 
پرده بر می دارند:
 
بهشت موعود
بدین طریق
به
جنده خانه ای 
شباهت کسب می کند:
 
جنده های بهشتی
هم
 نر
 اند 
و 
هم 
زن.
 
هم
برای ارضای آرزوهای زیرشکمی عیاشان زنباره 
اند
و
هم
برای ارضای آرزو های زیرشکمی عیاشان همجنسگرا.
 
۳
این 
نعمات بهشتی
بدان معنی است 
که
مؤمنین
مشتی زباله
 اند 
که 
فکر و ذکری و هم و غمی جز در آوردن زیر شکم از عزا ندارند.
 
از سر تا پا
عیاش 
اند.
 
۴
   کوزه ها در دست و بر آن ساق های نرم
  لرزش موج خیال انگیز دامان ها 
 
    می خرامند از دری بر درگهی آرام
   سینه ها شان خفته در آغوش مرجان ها 
 
با این اوصاف
از
ماهیت بهشت موعود پرده برمی افتد.
 
بهشت موعود 
بیشتر به درد مشتی عیاش خر و خردستیز می خورد
و
نه به درد خردگرایان خردمند.
 
باید در ادامه توصیفات فروغ
دنبال نعمتی در بهشت بگردیم
که
برآورنده حوایج خردگرایان و خردمندان باشد.
 
۵
 
  آب ها پاکیزه تر از قطره های اشک
     نهرها بر سبزه های تازه لغزیده
 
   میوه ها چون دانه های روشن یاقوت
     گاه چیده، گاه بر هر شاخه ناچیده 
 
این نعمات بهشتی
برای در آوردن شکم از عزا هستند.
 
این نعمات
دال بر انند
که
فکر و ذکر و هم و غم مؤمنین
 علاوه بر در آوردن زیرشکم از عزا،
در آوردن شکم از عزا ست.
 
به زبان شیخ شیراز:
خور و خواب و چشم و شهوت
حیوان خبر ندارد
ز
جهان آدمیت.
 
۶
   سبز خطانی سراپا لطف و زیبایی
   ساقیان بزم و رهزن های گنج دل
 
   حسن شان جاوید و چشمان بهشتی ها
    گاه بر آنان، گهی بر حوریان مایل
 
اکنون
هم
از 
خیل جنده های نر و زن بهشتی
بیشتر پرده برمی افتد
و
هم
از حوایج مؤمنین:
گه
محو اندام نران جنده اند و گاه، محو اندام زنان جنده.
 
فرمالیسم اسلامی
بدین طریق
از دنیا به عقبا منتقل می شود.
 
صورت و البسه زیبای ظاهر 
ایدئالیزه می شود.
 
این
 استه تیک طبقه حاکمه ـ خدا
درست همان استه تیک طبقه حاکمه است:
 
کسب و کار کنسرن پلی بوی
هم
همین است.
 
عرضه فرم زیبا
به عنوان کالا.
 
دختران و زنان بهشتی
از سر تا پا بی عیب،
که
کسی نمی تواند لحظه ای با آنها همنشنینی کند، 
چه رسد به همزیستی.
 
ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر