وقتی حقیقت آزاد
نیست، آزادی حقیقت ندارد!
ژاک پره ور
سرچشمه:
صفحه فیسبوک سیاوش
عبقری
گاف سنگزاد
ژاک پرِوِر (۱۹۰۰-۱۹۷۷ )
شاعر، فیلم نامه نویس فرانسوی
از نمایندگان سوررئالیسم
·
گاهی حریفی ـ به هر دلیلی ـ سنگی در چاهی می اندازد و هزاران نفر را علاف کرد
و کار خود می سازد.
·
چون به دلایل مختلف، از سنگی، رازی سرهم بندی می شود و به خورد خلایق داده می
شود.
·
این نقل قول از ژاک پره ور برای ما شده سنگی از این دست.
·
دل مان می خواهد بدانیم که طرف چه برای گفتن دارد؟
1
وقتی حقیقت آزاد نیست
·
منظور حریف از مفهوم «آزادی حقیقت» چیست؟
·
برای پاسخ به این پرسش، بهتر است قبلا بدانیم که منظور از حقیقت چیست.
·
حقیقت به مشخصه احکام (جملات) اطلاق می
شود که با واقعیات امور مربوطه انطابق دارند .
·
در هر حکمی (جمله ای) واقعیت امری
تبیین می یابد.
·
کره زمین سیاره ای است (واقعیت امر)
·
چون واقعا هم چنین است، یعنی کره
زمین واقعا هم سیاره ای است، پس این حکم (جمله) انعکاس حقیقت امری است.
·
یعنی با حقیقت عینی انطباق دارد.
·
ولی اگر کسی ادعا کند که «کره زمین
از طلا تشکیل شده است» (واقعیت امر)،
ادعای او با حقیقت عینی انطباق ندارد و لذا باطل است، چون زمین واقعا از طلا تشکیل
نشده است.
2
وقتی حقیقت آزاد نیست
·
مفهوم حقیقت در زبان عامیانه به معانی بی ربطی مورد استفاده قرار می گیرد:
·
مثلا انسان حقیقی.
·
ما باید میان مقوله معرفتی ـ نظری حقیقت که فقط انطباق
شناخت عقلی با واقعیت عینی را منعکس می کند و مفاهیمی مانند صداقت، امانت، خلوص
نیت و غیره تفاوت قایل شویم.
·
ضد حقیقت، خطا و باطل ست.
·
خطا و باطل به معنی عدم انطباق حکم با واقعیت امری است
که انعکاس می یابد.
3
·
حقیقت یعنی انطبق حکم صادره با واقعیت امری که مورد
شناسائی قرار می گیرد.
·
عینیت حقیقت در این انطباق تصویر ذهنی مربوطه با شیئی است که مورد تصویرسازی قرار می گیرد.
·
حقیقت همیشه حقیقت عینی است، زیرا هر شناخت واقعی دارای
یک محتوای عینی است، که مستقل از سوبژکت شناسنده وجود دارد.
·
در مثال بالا سیاره وارگی کره زمین، به عنوان موضوع شناخت
مستقل از بنی بشر وجود داشته و دارد.
·
یعنی چیزی عینی است.
4
·
حالا می شود از خود پرسید، اگر حقیقت چیزی همیشه عینی
است، پس آزادی حقیقت به چه معنی است؟
·
شاید ژاک پره ور از تعریف فلسفی حقیقت بی خبر بوده باشد.
·
فقر فلسفی بدبختی بزرگی است و چه بسا بدتر از فقر مادی
است.
5
·
شاید منظور ژاک این بوده که حقیقت در ظلمات اعماق در غل
و زنجیر است و باید رهنوردی سرسخت خطر کند و قید و بند از دست و پای حقیقت پا در
زنجیر در ظلمات اعماق باز کند و بیرون آورد و نشان خلایق دهد.
·
واقعا هم چنین است.
·
برای بنی بشر تنها نمودها، پدیده ها، ظواهر و صور چیزها (فرم
نمودین چیزها) قابل دسترسی بیواسطه اند:
·
رنگ و فرم و بو و طعم سیب را می توان بدون واسطه ای
دریافت.
6
·
محتوای ماهوی سیب را اما فقط بطور باواسطه، مثلا ببرکت پراتیک علمی (انالیز و آزمون و آزمایش و
غیره) با استفاده از مفاهیم، مقولات، قوانین
و اسالیب (متدهای) شیمیائی، فیزیکی، بیولوژیکی و غیره شناخت.
·
بعد می توان اعلام کرد که محتوای ماهوی سیب مثلا مولکول
های قندی، پروتئینی، ویتامین ها، آنزیم ها، آب و غیره است.
·
شاید منظور ژاک از آزادی کذائی حقیقت، همین باشد.
7
وقتی حقیقت آزاد نیست، آزادی حقیقت ندارد!
·
منظور ژاک از مفهوم «حقیقت داشتن آزادی» چیست؟
·
یعنی بدون شناخت حقیقت عینی نمی
توان به آزادی حقیقی دست یافت؟
·
اگر منظور ایشان همین باشد، می
توان به ایشان به نحوی از انحاء حق داد.
·
چون آزادی (اختیار) همیشه با شناخت
و شعور مشروط می شود:
·
خر نمی تواند مختار باشد، چه رسد
به خودمختار!
·
پیش شرط اختیار (آزادی) و
خودمختاری شناخت و شعور است.
8
·
ضمنا می توان از همین حکم ایشان
نتیجه گرفت که طبقه حاکمه ای که حقیقت عینی را ماستمالی می کند و یا بر پوزه روشنگران علمی و انقلابی (طرفداران
سرسخت حقیقت عینی) پوزه بند می زند، دشمن آشتی ناپذیر آزادی انسان ها ست.
·
این بدان معنی است که طرفداران
حقیقت عینی، آزادی خواهان اصیل، راستین، بی ریا و صادق اند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر