۱۴۰۱ آذر ۴, جمعه

درنگی در دیالک تیک کار و سرمایه


میم حجری


یکی از خدمات تئوریکی مهم مارکس در روند تألیف «کاپیتال»
تجرید و تدوین و توسعه مفاهیم فلسفی و اقتصادی ـ سیاسی 

بوده است.

 
مثال:
منظور مارکس
از پرسونیفیکاسیون سرمایه و کار چیست؟


 سرمایه و کار در این سخن مارکس چیستند

که 

شخص واره و انسان واره می شوند؟

یعنی

هیئت انسانی به خود می گیرند؟

 
کار و سرمایه 

مفاهیم فلسفی و اقتصادی ـ سیاسی اند.

 
مفهوم چیست؟

 
مثال:
درخت 

یک مفهوم است.

 
درخت به مثابه مفهوم
چیز فکری و یا روحی مجرد و یا انتزاعی و سوبژکتیو و یا ذهنی ئی است 

و 

فقط 

در ذهن بشر وجود دارد.

 
در خارج از ذهن بشر

سرو و صنوبر و چنار و سپیدار و غیره

وجود دارند.

یعنی چیزهای مادی، مشخص، واقعی و عینی وجود دارند.


سؤال:

مفهوم درخت 

چگونه تشکیل یافته است؟

 

بشر

سرو و صنوبر و چنار و سپیدار و غیره

را

مورد تجرید و انتزاع قرار داده،

یعنی مشخصات منحصربه قرد هر کدام از آنها را  مورد صرفنظر قرار داده است.

بعد

وجه مشترک همه آنها را ملاک قرار داده و مفهوم درخت را ساخته است که بلافاصله بسته به زبان خلق ها جامه کلام پوشیده است.

بدین طریق کلمه ها و یا واژه های متنوع 

در زبان های متنوع 

برای مفهوم واحد درخت

ساخته شده اند:

درخت

(فارسی)

شجر

(عربی)

آغاج

(ترکی)

تری

(انگلیسی)

...

 

اگر مفهوم درخت

مادیت یابد،

سرو و صنوبر و چنار و سپیدار و غیره

تشکیل می یابند.

اگر مفهوم درخت

جسمیت یابد،

به وارطانی، انوشه ای و سیمینی استحاله می یابد.

 

می توان گفت که رابطه مفهوم درخت با سرو و صنوبر و چنار و سپیدار و غیره

 رابطه روح با ماده

است.

مفهوم و حکم و غیره

از زیرمفاهیم روح اند.

روح

عالی ترین مفهوم فلسفی 

است.

روح ضد دیالک تیکی ماده

است.

دیالک ماده و روح

عالی ترین دیالک تیک کل هستی است.

کار و سرمایه

هم مفاهیمی اند.

یعنی چیزهای فکری و روحی مجرد و سوبژکتیوی اند

و

فقط در ذهن بشر وجود دارند.

به همان سان که درخت و دختر و دفتر و غیره مفاهیمی اند و فقط در ذهن بشر وجود دارند.

 

کار و سرمایه

هم

می توانند مادیت یابند

و

هم

می توانند جسمیت یابند.

یعنی

به

اصل مادی و مشخص و عینی خود 

 برگردند.

 

نتیجه مادیت یابی مفهوم سرمایه 

را

جنگلها

مراتع

مزارع

معدن

منابغ

آبشارها

شکارگاه ها

صیدگاه ها

(دریاها، رودها)

املاک

مستغلات

کارخانجات

وسایل تولید

بانک ها

بیمارستان ها

...

تشکیل می دهند

که

از تجریدشان، مفهوم سرمایه تشکیل یافته است.

سرمایه

اگر جسمیت یابد

اعضای طبقه سرمایه داران (بورژوازی)

مثلا

کارخانه داران

بانکداران

زمینداران

صاحبان جنگل ها

شکارگاه ها

مراتع

منابع

معادن

املاک

اراضی کشت 

و

غیره

تشکیل می یابند.

 پایان


تجسم
(جسمیت یافتن)
یکی از مفاهیم فلسفی مهم است که از هگل به مارکس رسیده است.
روح در فلسفه ایدئالیستی ـ عینی هگل
مادیت می یابد.
مثال:
روح الهی
در
کالبد عیسی
نفوذ می کند
و
مادیت می یابد.
به همین دلیل در فقه مسیحیت
عیسی مسیح = خدای مادی
عیسی
گوشتی است
که روح (لوگوس، خدا، مسیح) در ان نفوذ نفوذ کرده است


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر