۱۴۰۱ آبان ۲۵, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پایان پذیر و پایان ناپذیر (باپایان وبی پایان) (۵)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

۷۷

·    اسپینوزا هم مفهوم پایان ناپذیر بالفعل را در رابطه با جوهر مادی که به دلیل انبساط مکانی و دوام زمانی می تواند پایان ناپذیر باشد، به کارمی برد.

 

۷۸

·    او به ویژه بر پیوند پایان ناپذیر و مطلق تأکید می ورزد:

·    پایان ناپذیری جوهر به نظر او از وجود مطلق آن ناشی می شود.    

 

۷۹

·    دکارت در مغایرت با اسپینوزا مفهوم پایان ناپذیر را تنها در مورد انبساط جوهر مادی به کار می برد، البته آن را به مثابه پایان ناپذیری نامعین می داند که برای آن همیشه امکان تصور پایان ناپذیری به مراتب بزرگتر، که به معنی پایان ناپذیری بالقوه است، باقی می ماند.

 

۸۰

·    به نظر دکارت، پایان ناپذیری مطلق و بالفعل باید فقط شامل حال خدا باشد.

 

۸۱

·    فلسفه ماتریالیستی قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی مفهوم دکارتی مربوط به پایان ناپذیری بالقوه را قبول می کند.

 

۸۲

·    از این رو، ماتریالیست های انگلیسی این دوره به نارسائی مفهوم پایان ناپذیر به معنی بالفعل آن اشاره می کنند.

 

۸۳

·    مارکس نظریه هوبس را به شرح زیر نقل می کند:

·    «کلمه پایان ناپذیر بی معنی خواهد بود، اگر به معنی توانائی روحی پایان ناپذیر ما نباشد.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲، ص ۱۳۶)

 

۸۴

·    جان لاک هم به طرز مشابهی مفهوم پایان ناپذیر را به معنی فراتر گذشتن از حد و مرز اشیاء و به معنی امکان تکرار پایان ناپذیر امر واحد می داند.

 

۸۵

·    پایان ناپذیر به مثابه مودوس کیفیت، تنها شامل حال خلاء و نه کاینات می شود:

·    کایناتی که عبارت از کلیت اجسام مادی با انبساط پایان پذیر و محدود است.

·    کایناتی که در خلاء آرام گرفته است.

 

۸۶

·    تولاند بر خلاف او پایان ناپذیری مکان را از پایان ناپذیری ماده نتیجه می گیرد.

 

۸۷

·    به نظر او از امکان وجود یک روند پایان ناپذیر، مثلا سلسله اعداد، نمی توان وجود بالفعل عدد بی نهایت را نتیجه گرفت.

 

۸۸

·    ماتریالیست های فرانسوی قرن هجدهم نیز مفهوم پایان ناپذیر را به معنی پایان ناپذیری بالقوه به کار می بردند.

 

۸۹

·    آنها تحت عنوان پایان ناپذیری جهان تکرار لاینقطع اوبژکت های واحدی را می دانستند.

 

۹۰

·    درک آنها از پایان ناپذیری عمدتا حاوی خصلت ضد مذهبی بود.

 

۹۱

·    آنها پایان ناپذیری بالفعل را نه شامل حال طبیعت می دانستند و نه شامل حال خدا.

 

۹۲

·    صفاتی از قبیل کمال پایان ناپذیر، رحمت پایان ناپذیر و غیره که تئولوژی به خدا نسبت می دهد، به نظر آنان صفات انسانی اند که به درجه فوق العاده و غیر قابل تصوری مورد مبالغه قرار گرفته اند.

 

۹۳

·    درقرن نوزدهم هم فویرباخ در انتقاد از مذهب برخورد مشابهی دارد.

 

۹۴

·    کانت درک ماتریالیست های فرانسوی از پایان ناپذیری را که دارای خصلت ماتریالیستی بود، به طور ایدئالیستی ـ ذهنی تفسیر می کند.

 

۹۵

·    به نظر او مکان و زمان فرم های مشاهده غیرتجربی (اپریوری) اند و جریان پایان ناپذیر زمانی ـ مکانی فقط به مثابه «کردوکار» ذهنی فهم امکان پذیر است و مفهوم پایان ناپذیری را ، از آنجا که آن فاقد معنی اوبژکتیو است، نمی توان در مورد جهان پدیده ها مورد استفاده قرار داد.

 

۹۶

·    این مفهوم پایان ناپذیری نه به عنوان «پایان ناپذیری درخود» وجود دارد و نه به عنوان کل پایان پذیر «درخود».

 

۹۷

·    این مفهوم پایان ناپذیری فقط در مورد جریان پسروی امپیریستی صادق است و حتی در مورد خود نیز صادق نیست.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر