درنگی
از
۵
کوه و دود
دودی بالا افراخت تا ستیغ کوه
و
لافید:
«گرچه از تو تیره تر و انبوه تریم، چنان سبکسارم که در هوا ایستاده ام.»
کوه گفت:
«نسیمی که از تو سبکسارتر است، پاسخ ات را خواهد داد.»
معنی تحت اللفظی:
دودی تا قله کوه قد برافراشت و لاف زنان گفت:
«از تو تیره تر و حجیم ترم، ولی علیرغم آن توان ایستادن در هوا را دارم.»
کوه گفت:
«تو را نسیمی با خود خواهد برد، ولی توفان ها حتی زورشان به من نمی رسد.»
۱
کوه و دود
طبری
در این حکایت
برای دادن اندرز فئودالی ـ روحانی،
دود را به چالش با کوه برمی انگیزد
تا
پابرجایی کوه را مورد تجلیل قرار دهد و تحرک و سبکپایی و فراری دود را تحقیر کند.
طبری
از
هویت (یکسانی) و تفاوت دود و کوه
خبر ندارد.
اگر خبر می داشت، می دانست که از این خبر نیست.
طبری
از
ماتریالیسم
(چه ماتریالیسم مکانیکی، متافیزیکی، علم الاشیایی و چه ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی)
کمترین خبری ندارد.
این برای اعضای حزب توده ننگ است که دور از ما باد.
۲
کوه و دود
دود و کوه
هر دو چیزهای مادی و واقعی و عینی اند.
کوه متشکل از عناصر شیمیایی مختلف از سیلیسیوم و آهن تا کربن و غیره تشکیل یافته است.
دود
از
گاز کربن دی اوکسید و گاز کربن مونوکسید و غیره.
الف
هویت
دود و کوه
هویت ماهوی واحدی دارند:
هر دو مادی اند.
ب
تفاوت
تفاوت دود و کوه
ساختاری و فرمال و کیفی است.
کوه
جزو جمادات است
و
دود
جزو گازها.
جمادات و مایعات و گازها (بخارها)
ماهیتا
خویشاوندند.
کوه
تحت فشار و دمای معینی می تواند تحول کیفی یابد و مایع شود و بعد گاز شود و سبکسار شود و می شود.
خورشید منظومه شمسی
چیزی جز کوه تجزیه و تبخیر گشته نیست.
در گرمای چندین هزار درجه سانتیگرادی حاکم بر خورشید،
همه چیز گاز واره و حتی اتم واره گشته است.
انرژی غول اسای خورشید
نتیجه همین تحول کیفی و تجزیه هسته ای است.
دود
یعنی گاز کربن دی اوکسید و گاز کربن مونوکسید
هم
نخست
جزو جمادات بوده اند.
کربن
(زغال)
بوده اند
که
اکسید شده اند
و
تحول کیفی یافته اند.
تحت شرایط معینی
(تحت فشار و دمای معینی)
می توانند مجددا کربن و اکسیژن جامد و مایع شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر