۱۴۰۰ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۴۵)

خوداندیشی

شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۷ ـ ۴۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

  

همی تا بر آید به تدبیر، کار

مدارای دشمن، به از کارزار

 

چو نتوان عدو را به قوت شکست

به نعمت بباید در فتنه بست

 

گر اندیشه باشد، ز خصمت گزند

به تعویذ احسان، زبانش ببند

 

عدو را به جای خسک، زر بریز

که احسان کند کند، دندان تیز

 

چو دستی نشاید گزیدن، ببوس

که با غالبان، چاره زرق است و لوس

 

عدو را به فرصت، توان کند پوست

پس او را مدارا چنان کن، که دوست

 

حذر کن ز پیکار کمتر کسی

که از قطره، سیلاب دیدم بسی

 

مزن تا توانی بر ابرو گره

که دشمن، اگرچه زبون، دوست به

 

مزن با سپاهی ز خود بیشتر

که نتوان زد، انگشت بر نیشتر

 

وگر زو تواناتری در نبرد

نه مردی است، بر ناتوان زور کرد

 

اگر پیل زوری و گر شیر چنگ

به نزدیک من، صلح بهتر که جنگ

 

چو دست از همه حیلتی در گسست

حلال است، بردن به شمشیر دست

 

اگر صلح خواهد عدو، سر مپیچ

وگر جنگ جوید، عنان بر مپیچ

 

چو دشمن به عجز اندر آمد ز در

نباید که پرخاش جوئی دگر

 

ز تدبیر پیر کهن برمگرد

که کارآزموده بود سالخورد

 

در آرند بنیاد رویین ز پای

جوانان به نیروی و پیران به رأی

 

پایان

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر